به گزارش خبرگزاری بسیج خراسان رضوی از مشهد مقدس، در متن این یادداشت آمده است:
در جنگ ۱۲ روزه، چیزی فراتر از یک نبرد نظامی رقم خورد. این واقعه، تصویری روشن از همبستگی ملی بود؛ تصویری که میتواند پایه توافقی جمعی برای آیندهای باثباتتر باشد. در آن روزها، مسلمان و کلیمی، شیعه و سنی، محجبه و غیرمحجبه، اصلاحطلب و اصولگرا، همه دوشادوش هم ایستادند و دشمن را عقب راندند. تجربهای که نشان داد در زمان خطر، تمایزها کنار میروند و وطندوستی پررنگتر میشود.
همانگونه که در آن ایام سخت، همگان در کنار یکدیگر قرار گرفتند، امروز نیز میتوان به درک متقابلی رسید که در آن، رویکردی طبیبانه به اختلافات فرهنگی و اجتماعی جایگزین نگاههای تحکمی شود. این نگاه انسانمحور، مانعی مؤثر در برابر سوءاستفاده رسانههای معاند و جریانهای مغرض است.
در دنیای امروز، مرزهای کشور فقط فیزیکی نیستند. فضای مجازی، بخشی از مرز امنیت ملی است. قانونمند شدن آن نه محدودیت، بلکه دفاع از حاکمیت ملی است. بینظمی در این فضا، مسیر نفوذ دشمن را هموار میکند.
حمله دشمن، جناح نمیشناسد. هدف بمبها، نه فقط یک گروه یا نهاد، بلکه امنیت، سلامت، اقتصاد و زندگی همه شهروندان است. از بازار تا بیمارستان، از رسانه تا خانهها، همگی در معرض تهدیدند. این واقعیت، نیاز به وحدتی فراگیر دارد.
دشمن، گاه با سلاح، گاه با لبخند وارد میشود؛ اما هدف همواره یک چیز است: تضعیف و تسلیم ملت. این قدرت ملی است که میتواند هم مانع جنگ شود و هم مذاکره را مؤثر سازد. ضعف داخلی، بزرگترین کمک به دشمن خارجی است.
تجربهها نشان داده است که دفاع از امنیت ملی، محدود به جغرافیای مرزهای رسمی نیست. حفظ عمق راهبردی در مناطق پیرامونی، بخشی از دکترین دفاعی کشورها در دنیای پیچیده امروز است.
توانمندیهای دفاعی کشور، نه تهدید صلح بلکه تضمین آن است. این ابزارها نه برای تهاجم، بلکه برای بازدارندگیاند؛ همان عاملی که مانع تجاوز و مداخله دشمنان شده است.
در شرایط بحرانی، مدیریت مؤثر و همدلی عمومی نشان داد که میتوان تورم و نابسامانیهای اقتصادی را کنترل کرد. بنابراین در زمان صلح نیز با انسجام، کارآمدی و برنامهریزی میتوان شرایط بهتری فراهم ساخت.
تاریخ نشان داده است که تکیه بر وعدههای قدرتهای خارجی، قابل اتکا نیست. تجربههای گذشته بیانگر این است که اعتماد بیش از حد به دشمن، میتواند مقدمه آسیبهای جبرانناپذیر باشد.
همزمان با دفاع در برابر تهدیدات بیرونی، باید ضعفهای داخلی در حوزههای مدیریتی، اطلاعاتی، اقتصادی و اجتماعی شناسایی و اصلاح شود. این دو مسیر مکمل هماند، نه متضاد.
سیاست خارجی باید با محوریت منافع ملی، مستقل از جریانات سیاسی داخلی پیش برود. روابط راهبردی کشور با سایر دولتها، نباید تحت تأثیر فضای مقطعی انتخابات یا رقابتهای حزبی قرار گیرد.
دوقطبیسازی، جامعه را فرسوده میسازد. هر نگاهی که به جای وحدت، به اختلاف دامن میزند، خواسته یا ناخواسته به نفع دشمنان عمل میکند. جامعهای متحد، بزرگترین قدرت بازدارنده در برابر تهدیدهاست.
رسیدگی قاطع به مفاسد اقتصادی، شایعهسازی، ترک فعل و آسیبزایی اجتماعی، انتظار بهحق مردم از دستگاه قضایی است. اعتماد عمومی در گرو اجرای عدالت، بدون تبعیض و با شفافیت است.
تجربه نشان داده است که اعتماد مردم به ستونهای اصلی نظام، تضمینکننده پایداری کشور بوده است. هرگونه تضعیف این اعتماد، آسیبزننده به بنیانهای امنیت و انسجام ملی خواهد بود.
امروز، بیش از هر زمان دیگری نیازمند یک توافق عمومی بر سر اصول ملی هستیم:
توافق بر سر قانون
توافق بر سر اقتدار
توافق بر سر اعتماد به ساختار
توافق بر سر بیاعتمادی به دشمن
توافق بر سر حفظ ایران، برای همه ایرانیان
توافق بر سر ایران، نه یک شعار، بلکه ضرورتی تاریخی است.