
به گزارش خبرگزاری بسیج استان خراسان رضوی، تاسوعا و ابوالفضل حضرت علی(ع) رابطهای عاشقانه با هم دارند و چه قصههایی که از کودکی شنیدهایم و کودکانی که علاقهمند شنیدن این قصهها هستند چرا که وفاداری و پهلوانی با ذات انسانیت و شرافت همسو است و از این رو این قصه تا ابد طرفدار دارد.
به راستی چرا با اینکه حضرت عباس در واقعه عاشورا با نپذیرفتن اماننامه به شهادت رسید، بازهم اینهمه محبوب است و به قول امروزیها شهید شاخص این نهضت به شمار میرود هر چند شهدای کربلا همگی شاخص و نماینده قشر و نسل خود هستند، ولی ابوالفضل العباس قهرمان یکی از ناببرین خوبیهای بشر یعنی وفاداری است، چرا که مقابل آن زندگی قرار گرفته و حضرت عباس باید بین ماندن و رفتن از این دنیا را انتخاب میکرد که تاریخ پر است از افرادی که به بهانههای مختلف در این آزمون موفق نبودهاند، اما پسر صاحب ذوالفقار از این امتحان سربلند بیرون آمده و الگوی این شاخص بشریت لقب گرفته است.
نهمین روز از ماه محرمالحرام است، روزی که در تقویم دلها، به نام حضرت عباس بن علی(ع)، قمر درخشان بنیهاشم، نگین صبر و وفاداری و علمدار دشت کربلا ثبت شده است.
تاسوعا، روز قامت برافراشتهٔ وفا بر زمین کربلاست. روزی است که در آن، صدای سکوت، از فریاد، رساتر است. شبی که سپاه حسین، در آستانهٔ طوفان عاشورا، در خیمهها دل به دعای شبانه میسپارد، و عباس، قامت بلند غیرت و نجابت، چونان سدی محکم، کنار خیمهها ایستاده است.
حضرت عباس(ع)، برادری نبود که تنها با خون مشترک شناخته شود، او آیینهای از روح حسین بود.
دستهایش اگرچه در کربلا جدا شد، اما پرچم ایمان را تا همیشه بر بلندای تاریخ نگه داشت. او نه فقط علمدار سپاه حسین که علمدار تمام مردانگی، وفاداری و فداکاری است.
دستهای عباس افتاد، اما سرفرازیاش هرگز. مشک آب به خیمه نرسید، اما عطش او، کینه نبود؛ غیرت بود، محبت بود، وفا بود. هر قطرهٔ خونش، آیهای شد از کتاب عاشورا، او با لبتشنه رفت، اما دلش سیراب از محبت حسین بود.
حضرت عباس، “سقای دشت کربلا” بود. وقتی زمینوزمان در اضطراب فردا میلرزیدند، عباس ایستاد. محکم، استوار، بی تزلزل؛ آنگونه که حتی مرگ هم نتوانست زانوانش را خم کند. چه وفاداریای از این بالاتر که با لبتشنه، دست از آب کشید، تا مبادا لبهای کودکان خیمه، تشنهتر بماند؟
امروز، روز نگاههای نافذ قمر بنیهاشم است. روزی که فرشتگان هم از عظمت مقام عباس، سر تعظیم فرود میآورند. روزی که دلها در هیئتها، برای لبهای تشنهٔ علمدار، شعله میکشد.