به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر تقوا الهی، شهادت امام حسن مجتبی (ع) به روایتی، حمله به هیروشیما و مسائل شهری و منطقهای، به شرح زیر است:
الحمدلله ربّ العالمین و الحمد لله الذی أذهب عنّا الحَزَن، إنّ رَبّنا لَغَفورٌ شکورٌ والحمد لله الذی صَدَقَنا وَعدَه وَ أورَثنا الأرضَ نَتَبَوَّأُ مِن الجنّة حیثُ نَشاءُ أجرَ العاملین، نَشهد أن لا إله الا الله وَحدَه لاشریکَ له و نَشهد أن مُحمدا عَبدُه و رَسولُه وصَلّ اللهُ علیه و علی آله الأطیبین الأطهرین سیّما بقیةِ اللهِ الأعظم علیه الصلاه و السلام.
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه والنصر و اللهم انصر الاسلام و أهله و ... عبادالله اوصیکم بتقوی الله و ... /
روایتی در کتاب امالی طوسی (ره) از امیر المومنین علیه السلام نقل شده که ایشان به نقل از پیامبر اکرم (ص) و ایشان به نقل از خدای متعال بیان میفرمایند: یَا ابنَ آدَمَ ما تُنصِفُنی، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) فرمودند، خداوند میفرماید:ای فرزند آدم! با من با انصاف رفتار نمیکنی.
واقعش هم همین است؛ این همه لطف الهی، این همه تفضّلات الهی، این همه نعمت الهی، این عظمتِ مقام پروردگار، این ضعف ما، این ذلّت ما، این مسکنت ما، این ناتوانی ما.
در مقابل خدا چه جوری باید باشیم؟ آن جور نیستیم، پس بنابراین، با انصاف با خدای متعال رفتار نمیکنیم.
اَتَحَبَّبُ اِلَیک بِالنِّعَمِ وَ تَتَمَقَّتُ اِلَیَّ بِالمَعاصی، این همان فقراتی است که در دعای شریف ابوحمزه هم این فقرات را میخوانیم.
خدا میفرماید: من با تو دوستی میکنم، تحبّب میکنم، با دادنِ نعمت به تو.
این جوری است دیگر؛ هر لحظهای از لحظاتِ عمر ما با چندین نعمت، شاید با هزاران نعمت، همراه است، نعمت اوّل هم این نَفَسی است که شما میکشید.
«هر نَفَسی که فرو میرود ممدّ حیات است»
اگر این نَفَس را نکشیم، همین یک لحظه انسان از بین رفته است این، اوّلین نعمت.
نعمت سلامت، نعمت عقل، نعمت لسان، نعمت بویایی، نعمت بینایی؛ نعمتهایی که اصلاً لا تعدّ و لا تحصی.
خدای متعال اینها را دارد به ما در هر لحظهای میدهد دیگر؛ این تحبّبِ الهی است. ما چه کار میکنیم؟
فرمود که «تتَمَقَّتُ»؛ یعنی دشمنی میکنی، «مَقت» یعنی دشمنی، دشمنی میکنی با من، با معصیت؛ گفتم نکن، این کار را انجام نده، تو انجام میدهی، خب این دشمنی است دیگر.
خَیری عَلَیکَ نازِلٌ وَ شَرُّکَ اِلَیَّ صاعِدٌ وَ لا یَزالُ مَلَکٌ کَریمٌ یَأتینی عَنکَ فی کُلِّ یَومٍ وَ لَیلَةٍ بِعَمَلٍ قَبیح، این هم از فقرات دعای شریف ابوحمزه است.
شب و روزی نمیگذرد مگر اینکه یک کار خلاف، یک عمل قبیح، از ما صادر میشود و به وسیلهی ملکِ کریمِ پروردگار به نامهی اعمال ما و به کتاب محفوظ و لوح محفوظ الهی وارد میشود.
این عمل قبیح لازم نیست حتماً از این گناهان کبیرهی آن چنانی باشد؛ انواع و اقسام حرف زدنها، گوش کردنها، نگاه کردنها، در آن ممکن است باشد.
احساسات قلبی من و شما؛ حسد میورزیم، دشمنی میکنیم، حق را نادیده میگیریم، با باطل مقابله نمیکنیم؛ اینها همه گناه است دیگر.
هر روز و شبی از ما یک چیزی از این قبیل میرود به سمت مخزن علم کُتّاب الهی.
یَا ابنَ آدَمَ لَو سَمِعتَ وَصفَکَ مِن غَیرِکَ وَ اَنتَ لا تَعلَمُ مَنِ المَوصوفُ لَسارَعتَ اِلى مَقتِه، این نکتهی آخر نکتهی جالبی است.
میفرماید این خصوصیّاتِ خودت را که چه جوری رفتار میکنی، چه جوری عمل میکنی، حتّی چه جوری عبادت میکنی -نماز میخوانیم، [امّا]نمازهای بیتوجّه، نماز غافل، خدای نکرده نماز همراه با ریا و سُمعه (۳) - اگر کسی همین خصوصیّات را بیاید برای شما نقل کند، بگوید «یک آقایی هست، این جوری رفتار میکند، این جوری حرف میزند، این جوری احساس میکند، این جوری نماز میخواند، این جوری مثلاً تبلیغ میکند»، کارهای بد شما را بیاید نقل کند، نسبت بدهد به کسی و تو ندانی که راجع به تو دارد میگوید، ندانی آن کسی که دارند وصفش میکنند کیست و خودت هستی، فوراً میگویی عجب آدم مزخرفی است، عجب آدم بیربطی است، این کیست دیگر! خودمانیم؛ خود من هستم.
یَا ابنَ آدَمَ اذکُرنی حینَ تَغضَبُ اَذکُرکَ حینَ اَغضَب وَ لا اَمحَقُکَ فیمَن اَمحَق، این هم یک نصیحت: وقتی که خشمگین میشوی به یاد خدا بیفت، که از حد تجاوز نکنی؛ آن وقت نتیجه این خواهد بود که من هم آن وقتی که خشم بر تو بگیرم، به یاد تو میافتم و تو را ملاحظه میکنم، تو را مَحق نمیکنم.
«مَحق» در واقع یعنی نابود کردنِ باطنی و معنوی؛ این مَحق است.
«یَمحَقُ اللهُ الرِّبوا» یعنی خدا ربا را پوچ و پوک میکند؛ معنای مَحق این است.
میگوید اگر چنانچه در هنگام غضب به یاد من باشی، دیگر این کار را با تو نمیکنم.
برخی از گرفتاریهای ما در زمان همین خشمها و عصبانیتها شکل میگیرد.
در داخل خانه و محل کسب و کار، میان همسایهها، داخل شهر و ... باید مراقبت کرد، در هر لحظه بیاد خدا بودن سفارش است، اینجا هم یکی از لحظات مهم و سرنوشت ساز است.
تلاش مذبوحانه برخى از جریانهاى معلومالحال داخلى براى دوستى با شیطان بزرگ قدمتى همزاد با تاریخ انقلاب اسلامى دارد و اساسا مىتوان یکى از وجوه مشترک و شاخصهاى اصلى این جریانهاى غیر انقلابى را تلاش براى ارتباط و مذاکره با آمریکا دانست.
این جریانها براى این منظور از انواع و اقسام ترفندها بهره مىگیرند که یکى از مهمترین این ترفندها، تحریف و جنگ روایتها است، آنهم به تعبیر شهید مطهرى خطرناکترین نوع تحریف!
شهید مطهرى، خطر و اثر تخریبى تحریف در موضوعات بزرگ اجتماعى، مثل تحریف شخصیتهاى بزرگ و یا تحریف حوادث تاریخى که سند و پشتوانه امور اجتماعى و اخلاقى و تربیتى قلمداد مىشود، بسیار بیشتر و عمیقتر از تحریف سایر حقایق است.
ایشان تصریح دارد: «خطرناکتر از هر نوع تحریف، تحریف در اسناد دینى، یعنى در کتب آسمانى و احادیث پیغمبر و سیرت پیغمبر و آثار ائمه اطهار علیهم السلام است.» (مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج۲۲، ص۲۰۲)
از نمونههاى بارز تحریف و جنگ روایتها در موضوع ارتباط و مذاکره با شیطان بزرگ، تحریف رویداد صلح امام حسن مجتبى علیه السلام و همسان انگارى شرایط امروز کشور با زمانهى صلح است، اینکه امام حسن (ع) صلح کردند پس ما هم باید بهدبنال صلح باشیم.
در حالى که اساسا نه شرایط جمهورى اسلامى مشابه آن دوران است و نه شرایط و مقتضیاتى که منجر به آن صلح شد در شرایط فعلى موجود است.
اندکى مطالعه در تاریخ اسلام نشان مىدهد عللى که موجب شد، صلح بر امام تحمیل شود با شرایط امروز نظام اسلامى متفاوت است.
به دلایلى این همسان انگارى صحیح نیست. اول آنکه، موضوع مناقشه امام حسن (ع) و معاویه یک مناقشه داخلى بود.
مسلمانان صدر اسلام در برابر کفار و مشرکین ید واحده بودند بههمیندلیل اسلام پس از رحلت پیامبر (صلى الله علیه و آله) به سرعت گسترش جغرافیایى یافت و على الظاهر اختلافات داخلى مسلمانان مانع از این گسترش نشد.
اما مسأله و منازعه نظام ایران اسلامى با شیطان بزرگ، یک اختلاف داخلى نیست، بلکه یک مناقشه خارجى است که از ابتداى انقلاب اسلامى با کفر و شرک جهانى و نظام استکبارى و صهیونیستى بوده و خواهد بود.
دوم آنکه، امام حسن (علیه السلام) بهدلیل خیانت فرماندهان لشگر خود و پیوستن آنان به معاویه صلح را پذیرفت.
اما امروز قواى مسلح مکتبى و مهمتر از آن مردم انقلابى، آگاه و در صحنه ما مصداق این حدیث نبوى «الْمُؤْمِنُ کَالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا تُحَرِّکُهُ الْعَواصِفُ» هستند و نستوهانه مطیع فرمان فرمانده کل قوا هستند.
سوم آنکه، امام حسن مجتبى (ع) اولا با هدف نشان دادن چهره منافقانه معاویه و ثانیا براى حفظ اصل اسلام از گزند آسیبهاى احتمالى صلح تحمیلى را پذیرفتند.
به همین جهت ایشان مفاد صلح را بهنحوى نگاشتند که در نهایت چهره معاویه و بنى امیه را رسوا کند و در نهایت هم همین شد و معاویه به آن مفاد عمل نکرد و با تعیین یزید به جاى خود، و برخى دیگر از اقدامات، صلح نامه را نقض کرد و ماجرا به واقعه عاشورا کشیده شد.
صلح امام حسن (ع) با نمایاندن چهره نفاق بنى امیه، زمینه ساز واقعه عاشورا و حرکت نظامى امام حسین (ع) شد و به قول شیخ راضى آل یاسین «کربلا پیش از آنکه حسینى باشد، حسنى بود.».
اما جمهورى اسلامى -هر چند در وضعیت جنگ احزاب است- ولى در شرایط ضعف یا بُنبست نیست و قدرت روزافزون و همچنین عمق استراتژیکش، کشور را در وضعیت اقتدار و ابتکار عمل قرار داده است.
چهارم آنکه، امام علیه السلام گرفتار جامعهاى بىبصیرت و مردمى ضعیف در تحلیل مسائل بود.
«چیزى که امام حسن مجتبى علیه السلام را شکست داد، نبودن تحلیل سیاسى در مردم بود، مردم، تحلیل سیاسى نداشتند.» (۱۲/۰۸/۱۳۷۲)
بهترین مردم آن روزگار مردم کوفه بودند که در عهد حکومت مرتضوى و مجتبى علیهما السلام و بهویژه در ماجراى کربلا «ما کوفیان را بىوفا مىدانیم، مظهر بىوفایى، و این حق است؛ اما آیا نباید پرسید که از کوفه گذشته، چرا از مکه و مدینه و بصره و دمشق نیز دستى به یارى حق از آستین بیرون نیامد جز آن هفتاد و چند تن که شنیدهاید و شنیدهایم؟
شاید انصاف این باشد که بگوییم باز هم کوفیان! که در آن سرزمین اموات، جز از کوفه جنبشى برنخاست؛ بازهم کوفیان!» (روایت محرم (شهید آوینى)؛ فصل دوم: کوفه).
«شهر کوفه از شهرهاى خیلى عجیب تاریخ اسلام است. در مقطعى از زمان، آن همه شگفتى از لحاظ نشان دادن جلوههاى عظیم انسانى داشته، و در یک مقطعى این همه سُستى و تنبلى وبىعرضگى. مطالعه روى کوفه و روانشناسى آن در تاریخ، بسیار بحث جالبى است.
این شهر بر اثر تعلیمات و تلقینات امیرالمؤمنین علیه السلام، مهد تشیع و زادگاه اصالتها و فضیلتها شیعى است و مردان بزرگِ حماسهآفرین تاریخ شیعه، از همه جا بیشتر، حتى از مدینه بیشتر، در کوفهاند؛ گروه مبارز و زبدهاى که در کوفه بودند در شهرهاى دیگر نبودند.
بههمیندلیل، کوفه همیشه مایه رعب و هراس حکومتهاى زمان بوده لذا همیشه بدترین عناصر، رذلترین فرماندارها، پستترین و جلادترین آدمهاى خودشان را بر سر آن شهر مىگماردند، تا با ایجاد شدت عمل و اختناق از یک طرف، تبلیغات مسموم از طرف دیگر و همچنین ترویج فقر و بیچارگى میان آنها، توده مردم را ناخودآگاه به سمت فساد و انحطاط بکشانند.
بر اثر همین بود که از عامه مردم، تحت تأثیر فعالیتهای دستگاههای ظالمِ جائرِ غدّار، کارهایی سر میزند که ناشایست بود؛ اما منشأش بدى مردم آن شهر نبود.» (نک: طرح کلى اندیشههاى اسلامى در قرآن، جلسه۲۷).
این در حالى است که امام خمینى (ره) در توصیف امت بزرگوار ایران اسلامى مىنویسند: «من با جرأت مدعى هستم که ملت ایران و توده میلیونى آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله- و کوفه و عراق در عهد امیر المؤمنین و حسین بن على- صلوات اللَّه و سلامه علیهما- مىباشند.
ما همه مفتخریم که در چنین عصرى و در پیشگاه چنین ملتى مىباشیم.» (وصیت نامه سیاسى - الهى امام خمینى/ص۳۰ -۲۹) بهطور خلاصه شرایط امام حسن (علیه السلام)، شرایطى بود که بهدلیل خیانت خواص و ناآگاهى جامعه، امام براى حفظ جان شیعیان مجبور به صلح با معاویه شد تا مابقى پیروان اهلبیت (علیهم السلام) در امان بمانند.
در جنگ ۱۲ روزه هم که پیش آمد، برخی تعبیر صلح را در تعابیرشان استفاده کردند که اشتباه است، حالا بر اساس خبرها و تحلیلهای فعلی در مدت گذشته از جنگ واژه توقف جنگ بهترین واژه است، آنهم، چون آنها متوقف کردند، ما براساس دستورات دینی متوقف کردیم.
یکی از برکات این دفاع مقدس ۱۲ روزه، ایجاد انسجام و اتحاد بین مردم ایران بود که اساسا دشمن روی همین موضوع حساب کرده بود که مردم مرحله دوم جنگ او را ادامه بهند برای سرنگونی ایران اسلامی، اما با دیوار سخت مردم برخورد کرد، خب این نعمت را باید حفظ کرد.
چند نکته عرض کنم:
اولا این اتحاد حول ولایت و اسلام و ایران بود کسی نباید مصادره کند.
دوما گروهها و جریانات سیاسی نباید سوء استفاده کنند و مباحث خودشان را با قرائتی خودساخته پیش ببرند، مردم شفاف و روشن عمل میکنند در کار مردم سیاست بازی نیست بلحاظ برخورد شان، شفاف عقیده خودشان را در عمل نشان میدهند.
بر اساس فرمان حضرت آقا این اتحاد و انسجام باید حفظ شود، هم در کلامشان در بیانات مختلف در حین دفاع و بعد آن فرمودند و هم در پیامشان در چهلم شهدای عزیز اولین تکلیف راهبردی حفظ اتحاد بود؛ بنابراین این تکلیف همه ماست و بر همه واجب و خروج از این تکلیف عقوبت دارد.
اینکه برخی جریانهای سیاسی اقداماتی را انجام میدهند که بقول خودشان زرنگی است، اما دامن زدن به شکافهای اجتماعی است و دقیقا نقشه دشمن، مقاله یا سر مقاله یا متنی را منتشر میکنند، پر از شبهه و ایجاد تردید، تا کسی پاسخ منطقی بدهد و بخواهد اقدامی بکند، میگویند انسجام را بر هم نزنید، این یک رذالت سیاسی است که برخی انجام میدهند، که برای جلوگیری از موضوعات اجتماعی قوه قضائیه باید محکم و بدون اغماض عمل کند که در برخی موارد که مطلع شدیم همینگونه عمل کردند که جای تشکر دارد.
نکته بعدی این است که مسئولین در صف اول مطالبه رهبرمعظم انقلاب در خصوص حفظ انسجام هستند، خب این هم بر میگردد به نوع تصمیم گیری و عملکردشان، یک نمونه همین لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی بود، لایحه، لایحه خوبی است در کل و در عنوان، حالا در جزئیات خب در مجلس بررسی باید میشد و اگر دولت نکتهای داشت در مسیر منطقی و قانونی خودش قابل اصلاح بود، ولی یک عده افراد رسانهای حالا به چه دلیلی غوغایی برپا کردند که این لایحه فلان است و بهمان، دولت خودش لایحه را بصورت دوفوریت داده بود به مجلس و بعد جنجال برخی دولت پس گرفت و بعد هم خیلی ناشیانه و مغرضانه روزنامههای یک جریان سیاسی در کشور تیتر زدند که دولت صدای مردم را شنید و پس گرفت، اولا مردم تا بیایند بفهمند لایحه چیست، پس گرفته شد! مردم کجای قصه هستند؟
که البته کار اول و آخر این جریان نیست که خودشان را در موضوعات مختلف به جای مردم جا میزنند، ثانیا صدای مردم الان از نبود برق و آب و سختی معیشت بلند است، این را چرا نمیشنوند؟ مردم صبور ما و بصیر ما دارند به سختی زندگی میکنند و با گرانیها دست و پنجه نرم میکنند، چرا صدای مردم را نمیشنوید؟ بعد دستیار اجتماعی رئیس جمهور بیاید سنجشی را اعلام کند که برای نیمی از مردم ما اینترنت مهمتر از آب و برق و گاز است؟ با اعصاب مردم
بازی کردن، آقای رئیس جمهور این میشود حفظ اتحاد جامعه؟! این لایحه را هم مثل لایحه عفاف و حجاب کردند و از گردونه خارج کردند، فقط برای اهداف سیاسی خودشان و خوش آمد برخی جریانها، گفتند این را نمیپسندیم، خب راهکار جایگزین؟ ندارند، فقط بنا بود از دستور کار خارج کنند، که کردند و کسی هم جوابگوی این کشف حجابها و ولنگاریها و ... نیست! یعنی مردم دست از دین برداشتهاند؟ که شما اینگونه عمل میکنید؟
یا عامدانه دارید فرهنگی که خودتان دوست دارید را ترویج میکنید؟ غرب گراها مرکز آمال و آرزوهایشان غرب است و آمریکا و اروپا، اگر میبیند هنوز با این همه خسارتی که غرب به ما زده و نمونه آخرش همین جنگ ۱۲ روزه، هنوز بحث مذاکره و تطهیر آمریکا را دارند، دیدید در حتی بعد بمباران مراکز هستهای ما گفتند، حمله اسرائیل و آمریکا را جدا میدانستند، در حوزه فرهنگ هم دقیقا دارند همان خواسته دشمن را پیش میبرند! آن از فیلم هایشان و تبلیغاتشان در سینمای خانگی!
به توجیههای غلط برخی سازمانها که متاسف برای آنها باید بود، اجازه میدهند ذبح فرهنگ اسلامی با بیت المال مردم مسلمان اتفاق بیفتد!
با تحلیلهای آبکی تصمیم سازی میکنند و اعمال تصمیم، نا اهلان چه کسانی هستند؟، کسی که بر علیه جمهوری اسلامی اقدام کرده و زندان رفته حالا باید بیاید پست بگیرد و دستگاههای امنیتی ما هم با بیان این نکته که ما جواب استعلام را دادیم، عمل نمیکنند، تمام.
این همه سوژههای مناسب و جذاب که گیشهها را شلوغ میکند که موج میزند در فرهنگ اسلامی و ایرانی ما، حالا با سوژههای سخیف بیایید ذائقهها را عوض کنید؟!
این اقدامات ضد اتحاد و انسجام است که همانطور که عرض کردم، مطالبه اول از مسئولین است، مردم نشان داند اتحاد و انسجام خودشان را که البته باید مراقبت بکنند از این سرمایه، اما مسئولین هم باید فهم درستی از حفظ اتحاد و انسجام براساس منطق منسجم و مستحکم رهبری عزی را داشته باشند که خلاف آن عمل نکنند.
ما سر اصول و اعتقاداتمان ایستادهایم و انقلابی هستیم، انقلابی نگاه به این طرف و آن طرف ندارد، نگاهش منطبق بر نگاه رهبری است و باید هم باشد، انقلابی هم اگر کلام و بیان را دریافت نکرد بلحاظ فهم درستی که از منظومه فکری امامین انقلاب دارد و ملاکها را در اختیار دارد، درست عمل میکند.
مراقب مکرها و حیلههای دشمنان باید بود و نباید فریب انسانهای غرب زده را خورد و باید به تکلیف انقلابی خودمان که برگرفته از خون شهیدان است را بسرانجام رساند.
درخصوص آب و برق هم به مسئولین مربوطه عرض کردم، مجدد عرض میکنم راهکارهای فنی برای صرفه جویی و مدیریت آب در شرایط امروز به برای مردم توضیح دهند تا با استفاده از آن راهکارها در زمان قطعی آب خصوصا بهره ببرند و مثلا یکی از آنها داشتن منبع آب است که در زمینه تاب آوری آب در زمان قطعی آب میتواند موثر باشد و نکات دیگر که لازم است بیان شود.