به گزارش خبرگزاری بسیج استان خراسان رضوی، دکتر مجتبی طالبی در یادداشتی آورده است: جنگ در گرفت و فیلسوفان لال ماندند و نگفتند ریشهی این جنگ چیست و چرا آتشاش زبانه میکشد!
آیا انسان همان حیوان ناطقی است که ارسطو گفت یا حیوانی سودمحور، ناشناخته، غیرقابل اعتماد و خودشکوفا که اندیشمندان مغربزمین ترسیم کردهاند؟
اگر همه در این اشتراک دارند که «انسان، حیوان است»، پس جهانی که انسان میسازد، چیزی جز آغُلی آراسته با برجها و تکنولوژی نیست. اما قرآن فراتر میرود: برخی انسانها از چهارپایان نیز گمراهترند. پس باید حقیقتی فراتر در وجود انسان باشد؛ حقیقتی که بتواند او را از آغُل حیوانی، به معبد انسانی رسانده و جهان را پلی سازد برای تعالی، نه صرفاً زیست مادی.
آیتالله جوادی آملی در پاسخ، انسان را «حیّ متألّه» مینامد؛ موجودی زنده که با میل فطری به سوی خداوند، میتواند از حیوان بودن رهایی یابد. این درک، راهی متفاوت از مسیر مدرن غربی است که پس از شکست الهیات قرون وسطی، بهجای خدا، انسان را خدای زمین کرد. در غرب، اومانیسم بهمعنای انسانخدایی است، نه انسانمداری. عقل منهای وحی، سکولاریسم و پوزیتیویسم، محکمات تمدن مدرناند که جهان را از معنا تهی کردهاند.
اما ایران اسلامی، الگویی است که در زمانی کوتاه، پیوندی معنادار میان دین و دنیا، علم و وحی، عقل و ایمان ترسیم کرده است؛ الگویی که غرب تاب دیدن آن را ندارد. جنگ امروز، جدال بر سر همین دو نگاه به انسان است: حیوانی توسعهیافته برای لذت، یا «حیّ متألّهی» که جهان را معبدی برای قرب الهی میبیند.
اگر این تفاوت درک نشود، جنگ دوازدهروزه اخیر را نیز صرفاً نزاعی سیاسی و ناسیونالیستی خواهیم خواند و از فهم ماهیت تمدنی آن غافل میمانیم. غرب، مفاهیمی چون جهاد، شهادت، امت، کرامت انسانی و اتصال عقل و وحی را نمیشناسد. آنچه ما داریم و آنها ندارند، عامل پیروزی ماست.
کاش فلسفهی اسلامی، همچون دانش موشکی و هستهای، به امتداد اجتماعی برسد. کاش فیلسوفان ما در بزنگاههای تاریخی لال نباشند. جنگ امروز، جنگ مبانی است. از آغُل تا معبد، راهی در پیش است... و تنها انسانِ حی متأله، میتواند آن را طی کند.