به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، متن یادداشت دکتر محمدرضا ابن الدین حمیدی معاونت سازمان بسیج اساتید کشور با موضوع عاشورا به شرح زیر می باشد:
بررسی نقش کوفه در واقعه عاشورا
مقدمه
در تاریخ وقایع اسلام شهرهای مختلفی نقش کلیدی داشته اند از جمله شهرهایی مانند: مکه، مدینه، بیتالمقدس، دمشق، بغداد، قاهره، کوفه، بصره، شیراز، اصفهان، قرطبه و.... . این شهرها به دلایل مختلفی از جمله موقعیت جغرافیایی، مراکز تجمع مسلمانان، مراکز علمی و فرهنگی، و یا محل وقوع رویدادهای مهم تاریخی، در تاریخ اسلام جایگاه ویژهای دارند. اما کوفه شهری است که نقش آن در تاریخ اسلام بی نظیر و بسیار نقش آفرین بوده است. رفتار مردمان این شهر در طول تاریخ نقش مولد در ایجاد فرقه های مذهبی و جریان های سیاسی، دینی، عرفانی و حتی نظامی داشته است.
در معرفی می توان گفت؛ کوفه شهری است در نزدیکی رود فرات، و در ۱۷۰ کیلومتری جنوب بغداد، پایتخت عراق قرار دارد. این شهر در سال ۱۷ قمری[1] به دستور خلیفه دوم، عُمَر بن خَطّاب، و توسط سعد بن ابی وقاص، فرمانده ارتش اسلام، در عراق بنا شد. به عنوان پایگاهی نظامی برای استقرار نظامیانی که در جنگ قادسیه شرکت می کردند تأسیس شد، اما در آینده ای نه چندان دور به مرکزی علمی، فرهنگی و سیاسی تبدیل گشت. همچنین امام علی(ع) در سال ۳۶ قمری این شهر را مرکز خلافت خود قرار داد .
ترکیب جمعیتی
در دوران خلافت عمر با قصد پاکسازی سرزمین عربستان و به دستور عمر یهودیان خیبر به کوفه منتقل شدند. جمعیت اولیه کوفه را 34000 نفر برآورد کرده اند که ۱۰،۰۰۰ نفر از آنان را مردان جنگجوی عرب تشکیل می داده اند و قبایلی که بهمراه خانواده خود جهت شرکت در جنگ قادسیه در این شهر ساکن شدند. آنها عبارت بودند از: قبایل ؛ سلیم، ثقیف، همدان، بجیله، تیم، تغلب، بنی اسد، نخع، کنده، ازد، مزینه، تمیم، محارب، اسد، عامر، کنانه، جدیله و جهینه. همچنین حدود ۴،۰۰۰ ایرانی دیلمی و برخی مهاجران ایرانی دیگر که بنام موالیان نامیده می شدند و قبل از فتح مدائن در سال ۱۶ ه.ق به لشکر اسلام پیوستند، ساکن این شهر شدند. لذا می توان گفت کوفه شهری ناهمگون و نامتجانس، مرکب از قبایل مختلف و افراد متفاوت و با انگیزه های متفاوت برای حضور این شهر بود .
نقش اجتماعی مردم کوفه در قیام عاشورا
از آنجا که این شهر در سال 61 قمری تنها 44 سال از عمر تاسیس آن می گذشته است، دیرینه تمدنی مستقلی ندشته و ترکیبی از نظامیان ایرانی، یمنی، طوایف عرب ،حجاز و مصر و برخی یهودیان خیبر بوده است. لذا هنوز هویت جمعی در میان آنها شکل نگرفته بود. انسجام اجتماعی آنان تنها حول نظامیگری تعریف می شد. در حالیکه طوایف عرب آن زمان بشدت تحت تاثیر روسای قبائل خود بودند و به این لحاظ از همبستگی بالایی برخوردار بودند. اما در دورانی که امام حسین(ع) از آنان طلب یاری کرد ، مردم و بویژه روسای قبائل دچار تزلزل تصمیم گیری بودند و اتفاق نظر بین روسای قبائل بسختی حاصل می شد.
در آن دوران افکار عمومی تنها بصورت چهره به چهره شکل می گرفت، خبر و اطلاعات تنها با نامه مکتوب و یا اخبار سینه به سینه جابجا می شد، حتی اسلام آوردن و گرایش به دین اسلام و یا حمایت از جریان های اسلامی، سیاسی و اجتماعی نیز برمبنی نظرات روسای قبائل و یا اطلاعات شخصی صورت می گرفت. به همین دلیل حمایت مردم مسلمان کوفه از اباعبدالله الحسین(ع) به عنوان فرزند پیامبر و امیرالمومنین(ع) نیز تنها به استناد حمایت و اعلام روسای قبائل و نیز اطلاعات شخصی صورت گرفته است و عمق بصیرتی نداشته است.
شاهد تاریخی برای اثبات این ادّعا آن است که وقتی عبید اللّه از جانب یزید برای سرکوب مسلم بن عقیل، حکم امارت کوفه را دریافت کرد و عازم این شهر شد، در نزدیکی کوفه، مدتی توقف کرد تا هوا روشن شود، سپس با چهره ای پوشیده وارد شهر شد. مردم کوفه به تصوّر اینکه حسین بن علی علیه السلام وارد شهر شده است به استقبالش آمدند و دائما می گفتند: «ای پسر پیغمبر خوش آمدی، اینجا لشکرهای آماده و گوش به فرمان، منتظر تو هستند". این رفتار نیز نشان می دهد که حمایت براثر فقدان وجود اطلاعات و نیز آگاهی کم مردم صورت گرفته است.
هنگامی که مذبذبان سیاسی که بواقع همان خوارج بودند، در حقانیت امیرالمومنین(ع) تشکیک کردند، کسانی که بسیاری از آنها حافظان قرآن بوده و به عنوان گروههای مرجع جامعه خود مطرح بودند، جامعه بدلیل فقدان بصیرت مردم و فقدان اطلاعات، دچار فتنه شد. بفرمایش امیرالمومنین علی (ع) فتنه زمانی مصداق پیدا می کند که مردم نتوانند میان حق و باطل به تشخیص برسند. در این هنگام جامعه کوفه دچار بی هنجاری[2] شد و قدرت تصمیم گیری جمعی خود را ازدست داد. در حالی که اهالی کوفه اوّلین کسانی بودند که با هدایت مالک اشتر با حضرت علی علیه السلام بیعت کردند. حضرت علی علیه السلام با کمک همین مردم در جنگ جمل و نهروان پیروز شد.
از دلایل دیگر این ضعف اعتماد به نفس و از هم گسیختگی اجتماعی می توان به سابقه یک شکست نظامی نیز که خود در از هم پاشیدگی انسجام اجتماعی مردم کوفه موثر بود اشاره کرد. در جنگ صفین نیز بدلیل بی بصیرتی و نا آگاهی گروههای مرجع از جمله خوارج ، نتیجه این نبرد با لشگریان بنی امیه با تذبذب لشگریان امیرالمومنین(ع) ، نهایتش به جریان حکمیت منجر شد. این واقعه نیز تا حدودی موجب تضعیف روحیه جمعی و سازمان آن مردم شد.
همچنین در دوران معاویه، ارتش کوفه که قبلاً مستقل بود تحت فرمان دمشق قرار گرفت و استقلال خود را از دست داد. این امر موجب سرخوردگی و عدم اعتماد به نفس سیاسی کوفه شد. باید این نکته را متذکر شد که ویژگی نظامی بودن منحصر به کوفه نبود، بلکه بصره نیز چنین بود، ولی بیشتر فرماندهان و سرداران عالی رتبه در کوفه سکونت داشتند و ویژگی نظامی بودنِ کوفه بارزتر بود.
همچنین کوفه در زمان معاویه نیز دوره ای از استبداد و بی ثباتی را با حاکمانی چون مُغیرة بن شعبه و زیاد بن اَبیه را تجربه کرده بود. در این دوره مردم شاهد جنگها، نزاعها، دستگیریها و اعدامهای فراوان بودند. بی ثباتی وضع سیاسی، مردم را از آینده خود بیمناک می کرد و نسبت به هیچ وضعیتی اطمینان نداشتند. لذا یک حالت روانی بی ثبات و عدم اطمینان در آنها ایجاد شده بود. آنها عهدی می بستند، امّا به علت همین حالت روانی به محض تغییر اوضاع آماده برگشت به حالت قبلی و نقض عهد خود بودند. لذا اگر کوفه مانند بسیاری از شهرهای ریشه دار و تاریخی عرب دارای ساخت منسجم قبیله ای و به تبع آن ساخت یکپارچه اجتماعی بود، این همراهی با حکومت بنی امیه به راحتی و سرعت انجام نمی گرفت. به این دلایل و برخی متغیرهای دیگر اجتماعی، همبستگی اجتماعی در میان این مردم به پائین ترین حد خود رسیده بود. آنها نه آن قدر قوی بودند که بتوانند بر حکومت بنی امیه غلبه یابند و نه حکومت آن قدر ضعیف بود که تسلیم جنبش شود.
در این شرایط بود که مردم در طرفداری از امام حسین(ع) دچار شک و تردید شدند. لذا بدلیل از هم گسیختگی ساختارهای اجتماعی، غیر متجانس بودن شعب و قبایل سکونت یافته، بحران تصمیم گیری گروههای مرجع بویژه خوارج و طرفداران مومن امیرالمومنین علی(ع) تبعیت پذیری سامان یافته ای از گروههای مرجع نداشتند . مجموعه این قضایا زمینه ساز عهدشکنی مردم کوفه در سال 61 قمری در حمایت از فرزند رسول الله و منجر به شهادت او و یاران باوفایش گردید. این وقایع می تواند آئینه عبرتی برای دیگر مسلمانان قرار گیرد.
محمدرضا ابن الدین حمیدی – عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه جامع امام حسین(ع) - عاشورای 1404
[1] - ۳۹–۶۳۸ میلادی/۱۷–۱۶ شمسی
[2] - Anomy