یادداشت خبرگزاری بسیج گیلان ،عصر حاضر، بیتردید، عصر حکمرانی رسانهای است. دورانی که قدرت نه تنها در قبضه ارتشها و اقتصادها، که بیش از پیش در چنگال روایتها، اطلاعات و افکار عمومی است.در این میدان نبرد نوین، جایی که مرزهای جغرافیایی کمرنگ میشوند و جنگ، از خطوط مقدم نظامی به صحنه اذهان عمومی کشیده میشود، مفهوم «رزمندگی» نیز تعریفی تازه مییابد.
سالیان متمادی است که کشورهای اسلامی، و در رأس آنها جمهوری اسلامی ایران، آماج توطئهها و تجاوزات گوناگون قدرتهای سلطهگر،به ویژه ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی بودهاند. این تجاوزات تنها به بُعد نظامی محدود نمیشود؛ بلکه ابعاد اقتصادی، فرهنگی و بیش از همه، رسانهای را در بر میگیرد. در چنین بستری، ایستادگی و سربلندی ایران در برابر این توطئهها، مرهون اقتدار ملی، تجهیزات نرمافزاری بومی و البته، رهبری هوشمندانه و مدیریت کارآمد است.
اما در دل این اقتدار و مقاومت، نکتهای حیاتی و شاید مهجور وجود دارد: نیاز به حضور «رزمنده گونه تکتک افراد جامعه» در برابر این سیل توطئهها است ، این رزمندگی دیگر تنها به معنای حمل سلاح در جبهههای فیزیکی نیست؛ بلکه رزمندگیای است از جنس آگاهی، تحلیل و مقاومت روانی در فضایی که مهمترین ابزار دشمن، نه گلوله، که پیام و تصویر است.
جنگ کنونی، که با جنایات وحشیانه و کشتار بیرحمانه نظامی و غیرنظامی از سوی رژیم صهیونیستی و حمایت آشکار آمریکا آغاز شده، بهترین گواه بر اهمیت این بُعد از «جنگ» است. در کنار صحنههای دلخراش میدانی، شاهد یک جنگ تمامعیار رسانهای هستیم؛ جنگی که هدفش نه فتح خاک، که فتح قلبها و ذهنهاست. در این آوردگاه، دشمن تلاش میکند تا با تهاجم به امنیت روانی انسانها، با پمپاژ ناامیدی، دروغ و شایعه، اراده مقاومت را بشکند و اعتماد عمومی را سلب کند.
اینجاست که ضرورت «رزمندهی آگاهی» آشکار میشود. در این جنگ، هر کاربر فضای مجازی، هر بیننده تلویزیون، و هر خواننده خبری، به مثابه یک خط مقدم است.
وظیفه «رزمندهی آگاهی» در این میدان، شامل موارد ذیل است:
سوژهشناسی و تحلیل: عدم پذیرش منفعلانه هر آنچه در رسانهها منتشر میشود. این رزمنده، میپرسد، تحقیق میکند و منابع را میسنجد. او تفاوت میان «خبر و شایعه»، «تحلیل »و «تلاش آگاهانه »را درک میکند.
حفظ امنیت روانی خویش و جامعه:در برابر بمباران اطلاعاتی و تصاویر دلخراش، توانایی مدیریت احساسات و پرهیز از انتشار اضطراب و ناامیدی را دارد. او میداند که نشر شایعات، خواسته یا ناخواسته، میتواند به ابزاری در دست دشمن تبدیل شود.
تبیین و روشنگری: «رزمندهی آگاهی»صرفاً مصرفکننده اطلاعات نیست؛ او مبلغ حقیقت و روشنگر است. با استدلال، منطق و اطلاعات صحیح، به مقابله با تحریفها و دروغپراکنیها میپردازد.
تقویت وحدت و انسجام ملی: در شرایطی که دشمن به دنبال ایجاد تفرقه و دوقطبیسازی است، این رزمنده باید با درک هوشمندانه شرایط، بر نقاط اشتراک و همبستگی ملی تأکید کند و در برابر تلاشها برای ایجاد شکاف، هوشیارانه عمل کند.
مهمتر از همه، این «رزمندهی آگاهی» با ایمان عمیق به حضرت حق و باور به وعده الهی «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ» (بلکه حق را بر باطل میکوبیم، پس آن را در هم میشکند و باطل نابود میشود - سوره انبیاء، آیه۱۸) و درک اینکه «حق پیروز است»،تمام تلاش خود را معطوف به کمک به رزمندگان اسلام و هوشیاری در برابر توطئههای دشمن میسازد و با تکیه بر آنچه از سوی رسانههای ملی و رهبری تبیین میشود، در صف مقدم مبارزه با جنگ روانی دشمن قرار میگیرد.
ایران، به پشتوانه تجربه دهههای طولانی در مواجهه با توطئهها، و با اتکا به ظرفیتهای فراوان انسانی و نرمافزاری خود، از این جنگ نیز سربلند بیرون خواهد آمد. اما این سربلندی، بیش از پیش نیازمند حضور آگاهانه و فعال هر شهروند در این «جنگ بویژه جنگ ادراکی»است.
بنابراین، بیایید هر یک از ما، فارغ از موقعیت و شغل،با سلاح رسانه داشتن یک یا چندین صفحه مجازی به یک «رزمندهی آگاهی» تبدیل شویم. رزمندهای که مسلح به بصیرت، مجهز به سواد رسانهای و پناهگاه امنیت روانی خویش و جامعه است.
چرا که در عصر حکمرانی رسانهای، آینده نه با شمشیر و سپر، که با قلم و اندیشه، و در نبرد روایتها رقم خواهد خورد.
✍هما اکبری