به گزارش خبرگزاری بسیج خراسان رضوی از مشهدمقدس، با گذشت چند روز از حمله نظامی رژیم صهیونیستی به خاک پاک ایران، ابعاد پنهان و آشکار این تهاجم بیش از پیش نمایان میشود. در این میان، نقش ایالات متحده آمریکا به عنوان حامی و شریک اصلی رژیم اشغالگر قدس، به یکی از محورهای اصلی تحلیلها در فضای دیپلماتیک و رسانهای تبدیل شده است. اگرچه مقامات آمریکایی، به ویژه دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق ایالات متحده، تلاش کردهاند نقش مستقیم واشنگتن را در این حمله کمرنگ جلوه دهند و حتی خود را بیطرف نشان دهند، اما شواهد و دادههای میدانی و راهبردی، حکایت از حقیقتی تلخ و آشکار دارد: آمریکا نه تنها از این حمله باخبر بوده، بلکه در پشت صحنه، تمامی امکانات و شرایط لازم را برای وقوع آن فراهم کرده است.
اظهارات ترامپ؛ اقرار به همدستی
دونالد ترامپ در مواضع اخیر خود سعی دارد مسئولیت این تهاجم را صرفاً به گردن رژیم صهیونیستی بیندازد و ایالات متحده را بازیگری بیرونی جلوه دهد. اما کافی است نگاهی به اظهارات گذشته و حتی اخیر او بیندازیم تا پرده از این فریبکاری برداشته شود. حمایتهای لفظی پیشین او از اقدامات نظامی رژیم صهیونیستی و از همه مهمتر، اعتراف صریح به آگاهی قبلی از حمله، روایت آمریکا را کاملاً نامعتبر میکند. ترامپ در جملاتی آشکارا اعتراف میکند: «ما همهچیز را میدانستیم». او حتی پا را فراتر گذاشته و با لحنی تهدیدآمیز میگوید: «ایران باید بفهمد که ایالات متحده بهترین و مرگبارترین تجهیزات نظامی را دارد، و اسرائیل خیلی از آنها را دارد و میداند چگونه استفادهشان کند» و «آنها سخت ضربه خوردند… و هنوز ادامه دارد؛ خیلی بیشتر در پیش است». این جملات، نه تنها همدستی واشنگتن را برملا میسازد، بلکه نشان میدهد آمریکا حتی اگر به ظاهر ماشه را نکشیده باشد، بدون تردید اسلحه را فراهم کرده، صحنه را برای این جنایت آماده ساخته و اکنون نیز به مثابه آتشبیار این معرکه عمل میکند.
وابستگی بیچون و چرای رژیم صهیونیستی به آمریکا
نگاهی عمیقتر به روابط نظامی و اطلاعاتی دو طرف، به وضوح نشان میدهد که رژیم صهیونیستی بدون حمایت بیدریغ آمریکا، به هیچ عنوان قادر به اجرای چنین عملیاتی نیست. از زمان آغاز عملیات «طوفان الاقصی» در پاییز ۱۴۰۲، وابستگی تسلیحاتی و اطلاعاتی ارتش رژیم صهیونیستی به آمریکا رشد تصاعدی داشته است. در طول این دوره، واشنگتن – همراه با چند کشور اروپایی – بارها زرادخانههای تسلیحاتی تلآویو را بدون دریافت وجه، بازسازی و تقویت کرده است. این حمایتهای بیحد و حصر، رژیم صهیونیستی را به یک بازوی اجرایی برای سیاستهای منطقهای آمریکا تبدیل کرده است.
در بعد اطلاعاتی و پدافندی نیز، شبکههای پدافندی و جاسوسی آمریکا در منطقه که در چندین کشور غرب آسیا مستقرند، اطلاعات حساس و عملیاتی را در اختیار متحد صهیونیستی خود قرار دادهاند. سامانههای پدافندی آمریکایی مستقر در کشورهای منطقه، مستقیماً به کمک رژیم صهیونیستی آمدهاند و این یعنی، عملاً نمیتوان از شراکت ایالات متحده در این حمله چشمپوشی کرد. آمریکا نه تنها مجهزکننده، بلکه تسهیلگر و پشتیبان اطلاعاتی این تهاجم بوده است.
ضرورت پاسخ چندلایه ایران؛ از دیپلماسی تا اقتدار نظامی
در برابر این سطح از مشارکت مستقیم و غیرمستقیم آمریکا در تهاجم به خاک ایران، لازم است پاسخی چندلایه و قاطع از سوی جمهوری اسلامی ایران ترتیب داده شود.
روشنگری برای افکار عمومی جهانی: ایران باید تمام توان خود را برای آگاهسازی افکار عمومی جهانی و دولتهای مستقل جهان از نقش آمریکا در این تهاجم به کار گیرد. بازخوانی مواضع قبلی ترامپ درباره مذاکره و آشکارسازی نفاق پشت شعارهای دیپلماتیک آمریکا میتواند از ابزارهای مؤثر برای نشان دادن چهره واقعی این کشور باشد. باید غرب و آمریکا هزینه بینالمللی حمایت بیقید و شرط از رژیم صهیونیستی را پرداخت کنند. در این راستا، تعلیق همکاریها در پرونده هستهای و بازنگری در ادامه حضور در معاهداتی چون NPT میتواند از اقدامات احتمالی و مؤثر باشد.
تعیین تکلیف پایگاههای آمریکایی در منطقه: آمریکا دارای پایگاههای نظامی در چند کشور همسایه ایران است. هرچند جمهوری اسلامی با کشورهای همسایه دارای حسن همجواری و روابط دوستانه است، اما این روابط حسنه نمیتواند و نباید مانع از پیگیری حقوق دفاعی و امنیت ملی ایران باشد. کشورهای منطقه، بهویژه در سوی دیگر خلیج فارس، باید بدانند که در شرایط جنگی، میزبانی از پایگاههای آمریکایی که در تهاجم علیه جمهوری اسلامی کمک لجستیک و اطلاعاتی میکنند، دیگر پذیرفتنی نیست. هزینه استمرار حضور نظامی آمریکا در منطقه بالا خواهد رفت و در صورت تداوم تجاوز، این پایگاهها به اهداف مشروع تهاجمی ایران تبدیل خواهند شد.