خبرگزاری بسیج _ شعار سال ۱۴۰۴، «سرمایهگذاری برای تولید»، از سوی رهبر معظم انقلاب، نه یک توصیه کلی، بلکه نقشهراهی برای خروج از اقتصاد تکمحصولی و تقویت زنجیره ارزش داخلی است. اما تحقق این شعار، بدون همراهی رسانهها و فعالان فضای مجازی به مثابه «پل ارتباطی جامعه و اقتصاد»، ناممکن است.
به صورت کلی رسانهها در این مسیر دو نقش کلیدی دارند:
۱. فرهنگسازی و گفتمانسازی
۲. رصد، نقد و پیشرانندگی.
نقش رسانهها: از گزارشگری سطحی تا کنشگری اقتصادی
در سالهای اخیر، رسانههای داخلی غالباً در پوشش موضوعات اقتصادی به «خبررسانی مقطعی» بسنده کردهاند. برای مثال، در طرحهای حمایت از تولید داخلی (مانند جهش تولید)، تمرکز بر اعلام آمارهای کلی و سخنرانیها بود، اما کمتر به تحلیل موانع ساختاری (مانند نقد سیستم بانکی در تأمین مالی بنگاهها) یا معرفی الگوهای موفق بومی(مثل شرکتهای دانشبنیان صادراتمحور) پرداخته شد. این سطحینگری، ممکن است افکار عمومی را نسبت به شعارها بیاعتماد کند.
برای برون رفت از این ضعف و وضع موجود، راهکارهایی در ذیل پیشنهاد شده است:
۱-انتشار گزارشهای مصور از «نقشه سرمایهگذاری در استانها» با تمرکز بر ظرفیتهای بکر (مثلاً صنایع تبدیلی کشاورزی در سیستان و بلوچستان) و همچنین رصد شفاف عملکرد بانکها در تسهیلات تولیدی با استفاده از دادههای رسمی و مقایسه تطبیقی باید در دستور کار رسانه ها قرار بگیرد.
۲. راهاندازی کمپینهای رسانهای «از ایده تا تولید» میتواند یکی از پیشنهادات باشد که از یک سو به معرفی استارتآپها و واحدهای تولیدی کوچک که با سرمایهگذاری محدود به سودآوری رسیدهاند (مثال عینی: برندهای لوازم خانگی «ساخت ایران» که سهم بازار را از رقبای خارجی پس گرفتهاند) می پردازد و از سوی دیگر روی ساخت مستندهای کوتاه از خطوط تولید پیشرفته در صنایع دفاعی که قابلیت تجاریسازی دارند (مانند تولید پوشاک ضدگلوله یا تجهیزات پزشکی) متمرکز میشود.
۳- به جای تمرکز صرف بر مشکلات، رسانهها میتوانند میزگردهایی با حضور سرمایهگذاران، تولیدکنندگان و مسئولان بانکی ترتیب دهند تا مسیرهای عملیاتی رفع موانع (مثل نقدینگی راکد) را بررسی کنند.
فعالان فضای مجازی: از حاشیهسازی تا هدایت جریانساز
فعالان فضای مجازی گاه در دام «کلیکخواری» و انتشار مطالب احساسی درباره اقتصاد افتادهاند (مثلاً تولید محتوای طنز تلخ درباره گرانی، بدون ارائه راهکار). این رویکرد، ناامیدی اجتماعی را تقویت کرده است.
راهکار پیشنهادی برای برون رفت از این خلا و ضعف گذشته را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
۱- معرفی «قهرمانان تولید» در قالب ویدئو (مثل یک کارآفرین زن در خراسان جنوبی که با راهاندازی کارگاه فرشبافی، برای دهها نفر اشتغال ایجاد کرده است) و استفاده از اینفلوئنسرهای فناوری و اقتصادد برای آموزش مفاهیم سرمایهگذاری مولد (مثلاً مقایسه سود سرمایهگذاری در بورس، مسکن و تولید).
۲.ایجاد کمپینهایی مثل «هر ایرانی، یک حامی تولید» در شبکه های اجتماعی، که کاربران با خرید محصولات داخلی، عکس یا ویدئو به اشتراک میگذارند و در قرعهکشیها شرکت میکنند و از طرفی امکان جمع آوری مجازی ایدههای سرمایهگذاری مردمی در حوزههای کمبرخوردار (مثلاً صنایع دستی مناطق مرزی) فراهم شود.
۳ - فعالان میتوانند با رصد پروژههای نیمهتمام ملی (مثل پتروشیمی مکران) و انتشار منظم تصاویر هوایی یا ویدئوهای میدانی، شفافیت و مطالبهگری را افزایش دهند.
رسانهها و فضای مجازی در سال ۱۴۰۴ باید از «حلقه گمشده» به «حلقه وصل» تبدیل شوند. این تحول نیازمند خلق روایتهای جدیدی است که در آن، سرمایهگذاری نه یک مفهوم انتزاعی، بلکه یک «فرصت ملموس» با نمونههای موفق داخلی معرفی شود. اگر رسانهها با پرهیز از کلیگویی و تمرکز بر مصادیق عینی (از روستاهای دارای پتانسیل گردشگری تا شرکتهای فناور در پارکهای علم و فناوری)، جریان سرمایهگذاری را به سمت تولید هدایت کنند، شعار سال نه یک آرمان دور، که دستورالعملی اجرایی خواهد بود.
مسیر دقیق ما:تبدیل هر توییت به یک طرح، هر گزارش به یک نقشه راه، و هر کلیک به مشارکت در تولید ملی.
فرهاد نظریان سامانی