خبرهای داغ:
یادداشت |

رسانه ملی مرکز فرماندهی روایت های نو در نبرد دین ستیزانه رسانه های غربی

کد خبر: ۹۶۶۰۷۲۱
|
۲۷ دی ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۸

رسانه ملی مرکز فرماندهی روایت های نو در نبرد دین ستیزانه رسانه های غربی

خبرگزاری بسیج _ واقعیت مدعا این است که امروز در دنیا جنگی عظیم و چالش بزرگ معرفتی و معنایی برپا است؛ جنگ توپ و تفنگ نیست، جنگ اراده‌ها و سیاست‌ها و تدبیرهاست، امری که در پرتو روایت های پست مدرنیسم در رسانه های شالوده شکن به جدایی دین و اندیشه دامن می زند، روایتی که قائل به ارتباط انسان جدید با آرمانها وارزشهای الهی نیست و مدعی است نسبت او، جز نسبت وحشگیری وغارت نیست، یکی چون هابز انسان را گرگ انسانیت می پندارد و برای او هیچ حد و مرزی قائل نیست و دیگری چون اگزیستانسیالیستها با نادیده گرفتن فطرت پاک انسان او را مطلقا رها ازهر قیدی می داند، جملگی تبیین کننده روایتی هستند که دین را به حاشیه برده و گویا خدا را از عرصه جامعه بازنشسته کرده اند، افرادی مثل پوپر که علم را بجای خدا نشاندند، یا چون هیوم که مباحث و مناقشات او در باب فلسفه متافیزیک نه تنها روابط علی و معلولی را در نظام هستی مخدوش و آتش تردید و شبهه را شعله ور می کند بلکه بازتاب جوهر اندیشه اش بعدها در افراد و مکاتبی چون‌ هگل، پوزیتویسم، مارکسیسم و کانت بقایای معرفت را نیز به تلی از خاکستر تبدیل کرد.

در بازار رقابت سختی که بین هویت‌ها، فرهنگ‌ها و تمدن‌های معاصر شکل گرفته است جدال اصلی القا یا تثبیت سبک زندگی خاص در جوامع خودی یا پیرامونی‌ این فرهنگ ها و تمدن ها است و انسان به عنوان موجودی گرامی داشته توسط خداوند و برترین مخلوق الهی، محور اصلی این کشمکش ها قرار می گیرد و انسان اسلامی با انسانی که در فلسفه‌های مادّی غرب و پوزیتیویسم قرن نوزده مطرح است تفاوت جایگاهی عظیمی پیدا می کند.

 در حالیکه در تفکرغربی با شعار اومانیسم (خداانگارانه) انسان مدرن فقط به خودش فکر می کند و به ‌خاطر انزوای معنویّت و اخلاق و ترویج نیهیلیسم، پوچگرایی و معنویّت‌زدایی، شرّ و فساد در جامعه غلبه کرده و فقد و فقر معنویّت، بشریت را به پوچی می کشاند، در تفکر دینی انسان دارای کرامت ذاتی و جایگاه ممتاز در نظام هستی است آنگونه که با رها کردن او از هرگونه قیدهای درونی به زندگی اش هویت و معنای خاصی می بخشد هویتی که از مهم‌ترین عناصر همبستگی اجتماعی است و با ایجاد تعلقات مشترک در بین افراد جامعه، نقش مهمی در ایجاد و شکل‌گیری هویت های جمعی دارد مانند مراسم اعتکاف که در مرحله اول بستری برای بازگشت دینی به "خود " می شود و نقشی خودسازانه و معنویت‌گرایانه دارد و در مرحله دوم، کارکردی رسانه‌ای و هویت‌بخش برای جامعه خواهد داشت.


بازتاب مراسم اعتکاف امسال در رسانه ملی خیلی جالب است، کاربران فضای مجازی حضور دهه‌ هشتادی‌ها و نوجوانان را چشم‌گیر و مایه افتخار دانستند و اشاراتی نیز به اظهارنظرهای خصمانه معاندین در شبکه‌های اجتماعی و تحلیل‌های رسانه‌های دشمن داشتند، افراد و رسانه هایی که مدعی هستند نسل جدید(نسل زد) از تعلقات دینی فاصله گرفته است اما به نمایش گذاشتن حضور پرشور نوجوانان از اولین روز برگزاری اعتکاف تا به امروز از قابهای مختلف شبکه های سراسری و استانی رسانه ملی سبب گردید تا تصویری دقیق، واقعی و صحیح از افزایش میزان علاقه جوانان به این مراسم معنوی به نمایش گذاشته شود.  

اعتکاف، مثل پیاده روی اربعین و اجتماع سالانه حج تمتع، الگوی غربی ندارد و به معنای واقعی کلمه، کاملا" انحصاری و ساخت صدر اسلام با آلیاژ عرفانی و مهندسی معنوی و دارای قدرت سازندگی با برد الهی و در عین حال قابل فهم در جهان اسلام و مختص مسلمانان است، اعتکاف، راز محفوظی است بین معتکفین و معبودشان که میزان آمادگی پیش از اعتکاف، تعیین کننده میزان بهره وری معتکفین در حین و پسا اعتکاف خواهد بود و جنس تأثیرپذیری از اعتکاف نیز کاملا" متنوع بوده و قطعا" از تأثیرات فردی تا بی نهایت تأثیرات اجتماعی قابل محاسبه است.

نکته جالب توجه اعتکاف، جدای از همه تجلیات و مناسک جمعی، ابعاد عمیق و دست نیافتنی و پنهان شده آن است که یک معتکف می تواند تا بی نهایت اثرپذیری و حسن ارتباط با معشوقش، به خودسازی پرداخته و عاشقانه تر از گذشته خویش، به ترمیم نقائص و تعمیر خرابی های اخلاقی خود مبادرت ورزد
 
اما حقیر نمی خواهم در این مجال وارد ابعاد تخصصی اعتکاف شده و به تحلیل آثار معنوی و یا تهییج و تشویق آن پرداخته و در فرایند تبلیغ و ترویج آن قلم بزنم، گرایش من در این یادداشت، جمعیت شناسی از مخاطبین و تبیین پیامهای اعتکاف رجبیه امسال است که باید تفهم کرد تا کنشگر اجتماعی در این میدان معنوی کنش های خود را کشف کند.

هدف غائی بنده از این پردازش، تائید غلط بودن محاسبات دشمنان از مردم ایران بخصوص نسل های نو موسوم به دهه های اخیر است، فلذا اصلی‌ترین ابزار این فریبکاری محاسباتی و تدلیس راهبردی، بمباران رسانه‌ای و وارونه‌نمایی واقعیت‌ها درخصوص نسل نوجوان و جوان است، در این پروپاگاندای رسانه‌ای که مشکلات و نقاط ضعف واقعی به‌شدت بزرگنمایی می شود، موانع غیرقابل عبور و لاینحل نشان داده می شود، پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های واقعی نادیده گرفته شده یا کوچک‌نمایی می‌شود، سیاه نمایی وناامیدی ترویج می‌شود، موفقیت‌ها و افتخارات نسل جدید به حاشیه رانده شده و با قیاس‌های مع‌الفارق و نامربوط تحقیر وتضعیف می‌شود، اهداف و برنامه‌ها تخیلی و غیرقابل دسترس برای نسل جوان وانمود می‌شود، به آرمان‌ها و مفاهیم اساسی و اصولی  جوانان و نوجوانان حمله شده و زیر سؤال برده می‌شود، معتقدان و مجاهدان پایِ‏کار، هر کدام به نحوی برچسب خورده و طرد می‌شوند، گروه‌های اندک و ناچیز و حتی ساختگی، به جای اکثریت قالب می‌شوند، گروه‌های بزرگ و خاموش فراموش شده، حرکت، صدا و مطالباتشان بازتابی نمی‌یابد و... اما چرا معاندین همواره در برابر این جنگ شناختی به کاهدان می‌زنند و ما چه مصادیقی در مراسم اعتکاف امسال داشتیم و رسانه ملی چگونه بعنوان مرکز فرماندهی روایتگر این مهم شد و به زیبایی تمام از آن تصوبر سازی کرد

۱-استقبال چند برابری معتکفین امسال نسبت به سال گذشته
۲-رجحان محسوس حضور نوجوانان و جوانان نسبت به سنوات پیش با محوریت دانشگاهها و دبیرستانها
۳-تخصیص اغلب اوقات اعتکاف به عبادت و اعمال معنوی و استفاده بهینه و بیشینه از اوقات تخصیصی
۴-دست رد معتکفین نسل نو به جاذبه های دیجیتالی جهت تبدیل فرصت های خودسازی اعتکاف به فرصت سوزی از طریق اشتغال به سرگرمی های مرسوم در اوقات فراغت
۵-اصرار معتکفین به انتساب خویش به نظام ولایی و ولایتمداری خویش
۶-گرایش مشهود معتکفین به جریان استکبارستیز و صهیونیسم ستیز و حمایت از مقاومت اسلامی
۷-علنی کردن تطهیر نوجوانان و جوانان از انتسابات غلط سیاسی و فرهنگی و اجتماعی به آنها از طریق اقبال از روحانیت و چهره های معنوی منتسب به ولی امر مسلمین
۸-تبدیل اعتکافها به کرسی های آزاداندیشی و نوسازی افکار و نگاهها

واقعیت این است که فراخوانهای اعتقادی مثل عاشورا، حج، غدیر، اربعین، فاطمیه و غیره به مراتب از قابلیت استقبال بیشتری برخوردار بوده و خروجی سیاسی مراسم مذهبی که موجب اقتدار مردمی نظام مستقر می شود، برای نظام یک برد یکسویه است و طبعا زمینه ساز بروز خشم نظام سلطه جهانی علیه نظام جمهوری اسلامی خواهد بود 
امامین انقلاب همواره تأکید کرده و می کنند که دشمنان ما، ملت ما را نشناخته اند و مبانی محاسباتی آنها غلط است و علت العلل عدم نتیجه گیری دشمنان از سلسله هجمه ها، حمله ها، فتنه ها و توطئه ها در قالب تهدیدها و تطمیع ها و تزویرها، دقیقا مرتبط با همین تأثیرپذیری هاست.

ریگان در کنفرانس ایران شناسی در پاریس اذعان کرده بود که " ریشه شکست ما در قبال ایران، باورهای متفاوت آنهاست و اینکه ملتی برخلاف ملت های دیگر که مرگ گریزند، شهادت طلب باشد و یا عقیده اش این باشد که چه بکشند و چه بمیرند، پیروزند محاسبات ما را به هم می ریزد" واقعیت هم همین است، چون نمی شود ملتی خودش را ملت امام حسین(ع)  بداند، آنوقت از مرگ بترسد و بجای اتخاذ مواضع چالشی، تن به تسلیم و سازش با ظالمان جهان دهند

اعتکاف، مسلح شدن به فرهنگ ناب قرآنی، نبوی، علوی، حسینی و مهدوی است و در ایام البیض، معتکفین با خدا معامله می کنند و تمام رشته های رسانه ای و دیپلماسی دشمن، پنبه شده و مواضع انقلابی یک ملت استمرار پیدا می کند، از این رو دشمنانی که قادر به فهم مسجد و اعتکاف و پیاده روی و هیئت و عزاداری و طواف و نماز و روزه و جهاد و تولی و تبری نیستند، پس قطعا ملت ایران را نمی شناسند و تمام محاسباتشان غلط از آب در آمده و نقشه هایشان نقش بر آب می شود

در پایان لازم می دانم در برابر معتکفین از هر نسلی که در جامعه جریان سازی کرده و گرایشات یک نسل را تصحیح کرده و دشمنان بدخواه را پس می زنند، تمام قد تعظیم کرده و به هر زبانی تکریم شان کنم. 

هادی ابراهیمی کیاپی

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار