محاکمه کافی نیست، نتانیاهو و باند جنایتکارش باید اعدام شوند
خبرگزاری بسیج _ صدور رأی و ابلاغ حکم دستگیری نخست وزیر و وزیر سابق جنگ رژیم صهیونیستی به عنوان جنایتکار جنگی از سوی دیوان داوری دادگاه لاهه، اگر چه بسیار دیرهنگام، اما کاملا الزامی و از ضرورت‌های بلامنازع و محتوم بود که با توجه به جایگاه بین المللی و اعتبار تاریخی این دادگاه وابسته به سازمان ملل متحد و الزام آور بودن کمک به اجرای این ابلاغ قضایی حداقل برای بیش از ۱۲۰ کشور عضو این دادگاه، جامعه جهانی را در قلمرو تأثیرگذاری خویش قرار خواهد داد و تا حدودی می‌تواند جبران بی عملی‌های یکسال اخیر نهاد‌های بین المللی را نموده و ناامیدی‌های موجود را به امیدواری آینده مبدل کند، اما این کافی نیست و باید تا اعدام سران جنایتکار این باند بین المللی تبه کار پیش برود
حکم دستگیری نتانیاهو و گالانت، حتی اگر هم با حمایت نحس آمریکا محقق نشود، اما اثر جاودانه‌ای از خود بجا گذاشته است و من هم مانند سایر تحلیلگران، به شدت معتقد هستم که این حکم، طوفان الاقصی دو و تکرار کابوس ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بوده که بنیان‌های بقای رژیم صهیونیستی را هدف گرفته و همانگونه که مقام معظم رهبری بر ترمیم ناپذیر بودن عملیات غرورآفرین و مدبرانه طوفان الاقصی تأکید مؤکدی داشتند، امروز در دیدار بسیجیان فرمودند: " این کاری که رژیم صهیونی در غزه و لبنان کرده، پیروزی نیست، جنایت جنگی است. حالا حکم بازداشت اینها را صادر کرده‌اند؛ این کافی نیست! حکم اعدام نتانیاهو و سران جنایتکار این رژیم باید صادر شود"
سخنرانی کوبنده مقام معظم رهبری مبنی بر اعدام نتانیاهو و سران باند جنایتکار رژیم صهیونیستی همزمان چند مخاطب دیگر هم دارد:
۱-گروه‌های جهادی غزه شامل حماس و جهاد اسلامی و گردان‌های القسام و ... و مشخصا ۴۵ هزار شهید بالاخص سران بزرگ شهیدش مانند اسماعیل هنیه و یحیی سنوار جهت ایقان بیشتر به نصرت الهی
۲-جبهه مقاومت اسلامی به خصوص سران شهیدش و مشاهده نتیجه شگفت انگیز ایستادگی شهادت طلبانه در برابر رژیم غاصب صهیونیستی
۳-آمریکا و غربی‌های حامی اسرائیل جهت پایان دادن به فجایع بزرگ ضدانسانی و مانع زدایی از مسیر قانونی که حالا دیگر بازداشت نتایاهو کافی نیست بلکه آنچه مطمح نظر است اعدام او است
۴-جمهوری اسلامی ایران جهت پیمایش همزمان نابودی اسرائیل از طرق الف- جبهه مقاومت و گروه‌های جهادی ب- انزوای جهانی و اجماع قانون محور محدودسازی محاکمه و مجازات جنایتکاران جنگی و تعمیم آن به سایر جانیان
۵-اصحاب رسانه جهانی و داخلی جهت آنالیز و تحلیل شرایط جدید و کمک میدانی برای تبیین مسائل و مباحث ذی ربط و بیدارسازی و بیدار نگه داشتن افکار عمومی در داخل و خارج
۶-صاحب نظران سیاسی و دیپلماسی و حقوقی دنیا جهت ابعادبخشی هر چه گسترده‌تر و وسعت دادن به آثار این رأی
اگر چه حمایت بسیاری از کشور‌ها از جمله اروپای غربی از رأی صادره در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، اما مهم صدور رأی و بازشدن دست ما در مخالفت با صهیونیست‌ها در عرصه‌های میدانی، اضافه شدن پیگیری‌های حقوقی و قضایی، همنوایی ظاهری غربی‌ها با کشور‌ها و گروه‌های درگیر با اسرائیل در مخالفت با نسل کشی، گرسنه کشی و کودک کشی است که اتفاق افتاد
هنر ایران و سایر اعضای جبهه مقاومت، استفاده بهینه و همه جانبه در تضعیف اراده و روحیه صهیونیست‌ها در استمراربخشی به وضعیت رقت انگیز کنونی است که تحت حمایت تسلیحاتی و تبلیغاتی و حقوقی امریکا اتفاق افتاده و زمینه سازی برای تحقق دستگیری آنها و به نمایش در آوردن اراده جهانی در محاکمه تاریخی آنها در دادگاه چند میلیارد نفری لاهه و محکومیت دل انگیز آنها به اعدام و اجرای فوری آنها و مهمتر از آنها اضافه شدن مستمر لیست جنایتکاران جنگی صهیونیست و فروپاشی تدریجی رژیم غاصبی است که از ابتدا بر دو رکن ترور و جنایت و نیز مظلومیت نمایی رسانه‌ای بنا شده است
تردید نباید کرد که شرایط استثنایی امروز، حاصل بیداری جهانی مردم اغلب کشور‌ها و وادار کردن روانی نهاد‌های بین المللی در پیوستن به این نهضت و آچمز شدن اکثر کشور‌های غربی و اعلام موضع همراهی با این حکم و حتی اعلام آمادگی برای اجرای آن است که نه تنها ما، بلکه صهیونیست‌ها را نیز بهت زده کرده است
بهت زدگی صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها مربوط به دلایل این عقب نشینی و تغییر مواضع از حمایت و همکاری به مخالفت است که هنوز ابهامات این جابجایی مواضع برطرف نشده است و، اما حیرانی و مبهوت شدن ما به اصل این اتفاق و توجیه غربی‌ها برای قرارگرفتن در جبهه قانون و فاصله گیری از اسرائیل و امریکاست
سؤال بزرگ حقیر در این رابطه این است که غربی‌های حامی اسرائیل، چرا این همه دیر به این نتیجه رسیدند و اینکه آیا با مخالفت همه جانبه امریکا، به مواضع قبلی خویش برمی گردند و یا در همین مواضع جدید باقی مانده و مصمم‌تر از همیشه، پیگیر اجرای حکم خواهند بود؟ اما طبق فرمایش مقام معظم رهبری بر این بارو هستم آنچه که دل‌های آزادی خواهان جهان را از اجرای این حکم خوشنود می‌کند همان اعدام نتانیاهو و سران‌ای نباند جنایتکار جنگی است
سؤال بعدی نیز این است که دستگاه دیپلماسی ما با محوریت دکتر عراقچی که الحمدالله با شایستگی راه شهید امیرعبداللهیان را ادامه داده است، در این شرایط حساس چه راهکار‌هایی برای تقویت جبهه حقوقی جدید دارد و اینکه چه ظرفیت‌های جدیدی باید به این جبهه افزوده شود تا علاوه بر کیفیت، شاهد سرعت پیگیری تحقق رأی نیز باشیم تا خدای نکرده، با ماده واحده‌ها و تبصره‌ها و سایر وتو‌ها به داد صهیونیست‌های جنایتکار نرسند؟
راستی چه شده است که از نظر دادگاه لاهه و برخی غربی‌ها از جمله انگلیس که با پیشینه بیانیه بالفور، از بنیانگذاران رژیم غاصب اسرائیل هستند، تاریخ مصرف امثال نتانیاهو و گالانت به پایان رسیده و زمان انداختن آنها به زباله دان تاریخ و یا زمان اعدام آنها فرا رسیده است؟
اما سؤال مهم دیگر، توجیه آنها برای تأخیر خسارت بار بیش از ۱۵ ماهه و کشتار بیرحمانه بالای ۴۵ هزار نفر در فلسطین و قریب به هزاران نفر در لبنان چیست؟ چرا دیر به میدان آمدن نهاد‌های بین المللی همانند تأخیر در ورود به جنایت صرب‌ها در بوسنی و هرزگوین، تکرار و عادت شده است و در هر دو مورد پس از نسل کشی و کشتار‌های بالای ۴۰ هزار نفر، از خواب سنگین و یا به خواب زدن‌های ننگین بیدار شده و می‌خواهند افسار امور را به دست بگیرند؟
حقیر اگر چه به وزارت خارجه کشورمان توصیه می‌کنم تا با تمام ظرفیت‌ها پیگیر اجرای این حکم باشند، اما بصیرت سیاسی هم حکم می‌کند که با توجه به سابقه تاریخی آمریکایی‌ها و غربی‌ها در خصوص آرای صادر شده دادگاه بین المللی لاهه با دیده تردید و نیت خوانی عمیق‌تر به این اجماع جدید بنگرم و از اعتماد اضافی و مطلق به آنها اجتناب کنم.
محور‌های نگرانی ما عبارتند از:
۱-محدود کردن محاکمه جنایتکاران جنگی صهیونیست به نفراتی معدود و تعدیل کردن سایر پیگیری‌ها
۲-انجام محاکمه و انداختن قصور‌ها به گردن گالانت و تبرئه ننگین نتانیاهو
۳-کمک به ادامه حیات رژیم غاصب و نجات آنها از مخمصه‌ای که حزب الله و حماس و انصارالله و مقاومت عراق برای آنها به وجود آورده‌اند
۴-جابجایی قدرت در دولت جعلی اسرائیل و میدان دادن به تیم رقیب نتانیاهو با ایجاد دولت ائتلافی و استمرار وضعیت امروز با ظاهر غیرجنگی
۵-فروکش کردن جو سرشار از نفرت جهانی و نیز مخالفت‌های خیابانی در درون جامعه جعلی صهیونیستی از طریق برجسته کردن وعده دستگیری و محاکمه و مجازات
۶-جایگزین کردن امید به اقدام دادگاه لاهه و توجیه سنگین پایان دادن به مبارزه میدانی جبهه مقاومت از طریق آتش بس‌ها و حتی خلع سلاح مقاومت به منظور تأمین امنیت رژیم صهیونیستی
۷-خارج کردن ایران از این محوریت و دادن نقش تعیین کننده در منطقه از طریق استفاده ابزاری از دادگاه لاهه
۸-طراحی یک ساختار جدید سیاسی برای مدیریت بر کشور‌های خط مقدم مبارزه با اسرائیل و تغییر قواعد مبارزه
یادمان باشد که همزمان با صدور رأی دادگاه بین المللی لاهه علیه نتانیاهو و باند جنایتکار، همزمان هم شاهد طرح امریکا برای برقراری آتش بس ظالمانه و اسرائیل پسند و هم تصویب قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران و نیز شاهد سایر فعل و انفعالات مثل تحریم کشتیرانی ایران به بهانه فروش موشک به روسیه و مداخله در جنگ اوکراین و روسیه و ایجاد جبهه جدید در خصوص جزایر سه گانه ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک بوده‌ایم که گاهی حتی رأی دادگاه لاهه هم مشکوک به نظر می‌رسد، اما چاره‌ای نیست و ما باید به این رأی به عنوان یک فرصت قابل اعتناء و استفاده بهینه و مصادره به مطلوب نگریسته و ضمن اینکه نگذاریم که غربی‌ها بتوانند به راحتی بر این پدیده مدیریت کنند بلکه تا اعدام نتانیاهو و همدستانش بر آن پافشاری کنیم.
در فراز پایانی تأکید می‌کنم که ما باید مواضع کشور‌هایی که تا امروز دارای مواضع خاکستری بوده و موضعگیری رسمی له یا علیه اسرائیل نداشته‌اند را جدی گرفته و به جریان سازی جهانی مبادرت ورزیم و قطعا این حسن توجه، از عقیم ماندن پیگیری رأی دادگاه لاهه جلوگیری کرده و تقویت کننده حرکت‌های رو به جلوست
یکی از ابعاد جدی گرفتن و استقبال و حمایت از این رأی، پایان دادن به باج گیری‌ها و سوء استفاده‌های پایان ناپذیر صهیونیست‌ها از پدیده اثبات نشده هولوکاست بوده که دیگر هر جنایتی را نتوانند با اتکاء به هولوکاست توجیه کنند
در پایان اضافه می‌کنم که در دنیای سیاست، برنده کسی است که از برگ برنده‌هایی مثل رأی دادگاه لاهه استفاده بجا کرده و اصطلاحا فرصت ساز باشد و با فرصت سوزی ها، موقعیت‌های جدید را از دست ندهد و از هر جایی که ممکن است هوشمندانه ورود کرده و با جاگیری مناسب یا پاس گل بدهد و یا پاس‌های گل دیگران را به گل تبدیل کرده و نتیجه مطلوب را برای دین و کشور و جبهه و خاکریزش رقم بزند.
«هادی ابراهیمی کیاپی» عضو هیئت علمی دانشگاه
