این یادداشت روایتی است از دیدار اعضای اجلاسیه شهدای مازندران با رهبر معظم انقلاب اسلامی در آستانه برگزاری دومین کنگره ملی شهدای استان
مقدمتا تأکید دارم که حقیر مسئولیتهای زیادی را در عمر اجتماعی و سازمانی خود تجربه کرده و در موقعیتهای سلسله مراتبی قابل ملاحظهای قرار گرفته و مقامات زیادی را در سطوح سران قوا ملاقات کرده و چشم در چشم انداخته ام و اینکه اینجا در دیداری، اینگونه عاشقانه و شیدا از یک دیدار قلم میزنم، ناشی از تازه کاری و فقدان پیشینه معتبر نیست، بلکه دقیقا ناشی از ابعاد وسیع و معتبر دیداری است که نمونه اش را ندیده و حس نکرده بودم.
دیداری به شدت معنوی با مقام معظم رهبری با اعتبارنامههای عرشی شهدا به همراه اعضای ستاد برگزاری اجلاسیه ۱۴۵۰۰ شهید مازندران، توفیقی فراتر از باورهای متعارف، مصداق بارز نورٌ علی نور بود که درروز چهارشنبه بیست وهفتم شهریور ماه نصیب ما شد.
شور و اشتیاق اعضای اجلاسیه، بی صبریهای کلامی و غیرکلامی، اظهار ارادتهای دلی و عاشقانه، دلگرمیها و پشت گرمی ها، تبسمها و احساس رضایت ها، فضای زیارتگاهی حاکم بر مکان دیدار با امام خامنهای، دلتنگیها و لحظههای خنک خاطره گوییها و احساس قشنگ مرید و مرادی، همه و همه التهابات شیرینی را به تجلی در آورده بود و قبل از تحقق دیدار ظاهری، تحقق اتصال عاطفی را ممکن کرده و وجد معنوی حاصل شده بود.
ورود شورانگیز و پیامبرگونه رهبر عزیز به دفترشان در بستر آمادهای که وصف شد، معنویت این دیدار را مضاعف کرد و هر کس به قدر وسع و حال و ظرف معنوی اش، از بارش وجودی و کلامی اش بهره میگرفت.
نماز جماعت به امامت ایشان اقامه شد و پس از سخنان کوتاه آیت الله لائینی نماینده محترم ولی فقیه در مازندران و گزارش اجلاسیه توسط سردار مسلمی فرمانده سپاه کربلای مازندران، دُرّافشانی علوی ولی امر مسلمین آغاز و در جاری چشمه سار کلام آن حضرت، جان و کام تشنه ما سیراب میشد.
تعابیر معظم له از مازندران، آن چنان اوج و رفعت داشت که حتی برای ما که گاهی در نگاه ناسیونالیستی، دچار مازندران نوازی احساسی هم میشویم، تازگی داشت و بر حیرت معناگرای ما میافزود و با مرورِ فی المجلسِ تک تکِ تعابیر و جملات، فراتر از باورافزایی، هویت افزایی نیز میکردیم.
ایشان در اولین ورود تعبیری به خطه مازندران، ضمن تأکید به اینکه مازندران، فراتر از نقش آفرینیهای مطرح در دفاع مقدس، همواره در صف اول و خط مقدم تحولات ایران عزیز قرار داشته و دارد و در تبیین این نگاه وزین، به حضور بسیار تأثیرگذار مازندران در نهضت امام (ره) اشاره کرده و متذکر شدند این اتفاق عظیم در حالی به وقوع پیوست که رژیم گذشته با استفاده از جاذبههای اقلیمی مازندران، بیشترین تلاش را برای فاسد کردن اقشار مردم انجام داده و همه ناظران اجتماعی، مازندران را از دست رفته تلقی میکردند.
معظم له با یادآوری مقاومت مازندران در دوران مبارزه نفس گیر با گروهکها و مشخصا با آغاز جنگ مسلحانه و مانور گروهکهای تروریستی و برانداز، به واقعه آمل اشاره کرده که ضدانقلاب گمان میکرد با توجه به نزدیکی آمل به تهران، کاری که در جنگ مسلحانه وتجزیه طلبانه کردستان نتوانست انجام دهد، در واقعه آمل به انجام خواهد رساند، اما مقاومت قهرمانانه مردم آمل، همه تحلیلها و تصورات خام همه گروهکها را به هم ریخت و شکستِ آنها در آمل در اصل شکستِ استراتژی آنها در فاز جنگ مسلحانه و پایان امیدواری نظام سلطه به توان عملیاتی گروهکهای ضدانقلاب در ایران اسلامی بود.
جلوه دیگر مازندران در نهضت مقاومت اسلامی تحت عنوان مدافعان حرم بود که باز هم پیشتاز عمل کرد و عزیمت به شامات و عراق را فرهنگ سازی کرد و توطئه جداسازی دفاع مقدس و دفاع از حرم را برای همیشه خنثی کرد و در این راه شهدای زیادی هم تقدیم اسلام کرد.
یکی دیگر از تجلیات مازندران، لشکر ویژه ۲۵ کربلای مازندران است که من تمرکز خاصی روی واژه ویژه دارم که لشکر همه فن حریف در همه عملیاتها بود، چهرههای توانمند و سرشناس لشکر مازندران که برخیها به مقام رفیع شهادت رسیده و برخیها هم در این جلسه حضور دارند، قدر و قیمت مازندران را در تعیین کنندگی سرنوشت عملیاتها و حتی در سرنوشت نهایی جنگ بسیار ارتقاء داده بود.
مقام معظم رهبری دفاع مقدس را آزمون بزرگ ملت ایران دانستند آزمونی که مازندران در آن سرافراز بود، آزمونی برای بروز استعدادهایی مانند شهید کشوری و شهید شیرودی و دیگر سرداران این خطه که در اوج تواناییهای نظامی و طراحی عملیاتهای پیچیده، جمیع خصایل و خصوصیات انسانهای وارسته را نیز داشتند.
از حماسه آفرینیهای شمالی در جبهههای جنوب گفتند از مازندرانِ پیشرو در دفاع مقدس که سلحشورانه پرچم سرافرازی کشورمان را به اهتزاز درآورند و حالا در هر گوشهای از این سرزمین، در روستاها و شهرهایش نشانهای از این حماسه وجود دارد، حماسهای که بیانگر تعهد انقلابی و روحیه مبارزه مردم مازندران است.
معظم له به تاریخ کهن مازندران اشاره کردند از نقش مازندران گفتند که از دو جنبه ملی و اسلامی، در یکپارچگی و وحدت ایران و همین طور ترویج مذهب تشیع حق بزرگی بر ملت ایران دارند، از اینکه مردم این سرزمین آگاهانه و آزادانه، اسلام اهل بیت (ع) را پذیرا شدند و نخستین حکومت علویان را بنیان نهادند تا این خطه ملجا و پناهگاهی باشد برای مسلمانان مازندران، امروز هم در خط مقدم و صف اول مسائل مهم کشور از جمله در جنگ اقتصادی قرار دارد و دل ما به مازندران گرم است و از این رو و بنا به دلایل متعدد دیگر، همواره احساس خوشایندی به مازندران داریم.
این سخنان دلگرم کننده و امیدبخش، آن چنان بر وزن مازندران افزود که نگاه اولیه ما را کاملا متحول و متفاوت کرد که ما چه میاندیشیدیم و الان به چه قلهای از باور نسبت به مازندران، اعتلاء یافته ایم؟!
مازندران شناسی مقام معظم رهبری، با مازندران شناسی ما از این نظر متفاوت بود که با تزریق عواطف و احساسات و تعصبها و سوگیریهای زادگاهی، بیشتر رویکرد افسانه گرایانه و یا قصههای اسطوره محور داریم و آن طور که شایسته شأنیت مازندران است، نمیتوانیم، مفهوم و مصداق رفیع مازندران را در ذهنیت مخاطب بنشانیم، اما رهبر معظم انقلاب، با مستندات فراوان و تفکر منطقی و مقایسه ای، نگاه و چشم انداز خویش به مازندران را باورپذیرتر از همیشه، در ذهنیت و عینیت عامه مردم و حتی ناظران بی طرف تثبیت کرد.
انصافا هم همین است که رهبر عزیز به تک تک محورها پرداختند! چرا که مازندران، همواره در معرض تهاجم فرهنگی دشمنان قرار داشته و دارد و کسی نمیتواند بدون شناخت از تاریخ مازندران و بدون اطلاعات و مستندات جامعه شناختی، به ارزیابی مازندران پرداخته و قضاوتش کند، از این رو نمره دریافتی مازندران در تمامی تجلیاتش، باید با ضریب بالا و مضاعف محاسبه شود تا رهایی از چنبره فشارها و تهاجمات فرهنگی و اجتماعی، نادیده انگاری نشود.
زمان میگذشت و حقیر مثل غواصهای حرفهای به شکار مرواریدها از دل صدف زبان مطهر ایشان مشغول بودم و تا رفتم به خودم بیایم که در کدام اقیانوس عظیم، غوص میکنم، ناگهان در میان شعارهای پایان دیداری اعضای برگزاری اجلاسیه شهدای مازندران به خود آمده و از شوک وارده بیرون آمدم.
لذت مضاعف این توفیق دیدار را زمانی بیشتر حس میکنم که در فاصله نزدیک با معظم له و با تمام وجود در گرمای کلام ایشان، محو شده و معنای فانی شدن را دریافتم.
نظر به اینکه شاید تا پایان عمر چنین توفیقی رفیق نگردد جا دارد که خدای خویش را بابت این رزق عظیم، شاکر باشم و تا واپسین لحظههای زندگی، حتی یک قدم از شهدا فاصله نگرفته و مو به مو و وجب به وجب، خادم الشهدا مانده و راه و یاد شهدا را برای ترویج فرهنگ اسلامی نصب العین قرار داده و فارغ از فضای بیمار روشنفکری، به جز رضای خدا، به جلب توجه و مرضی رضای هیچ مخاطبی، نیاندیشم!
در محضر مقام معظم رهبری آموختم که محضر شهدا، عالیترین محضر مورد عنایت خداوند بوده و ما باید این موهبت الهی را به عنوان یک گروه مرجع اجتماعی به نسل امروز و نسلهای آتی معرفی کرده و جامعه را از خطر و تهدید تفکرات انحرافی و الحادی و التقاطی نجات داده و با استفاده از اعتبار شهدا، افکار پویای جامعه را بیمه کنیم و نگذاریم که کوچه و پس کوچههای پر شهید شهر، شبیه کوچههای بی شهید، بجای نجات قربانیان، خود قربانی القائات، شبهات، شایعات و لاطائلات، خزعبلات و مباحث بطلانی شوند.
در فراز پایانی باید تأکید کنم که اقتدار مواضع، اعتبار دانایی و آگاهی و استحکام استدلالات مقام معظم رهبری به تنهایی برای رهایی از بحران زدگیهای القائی کشور که متأسفانه در فضای مسموم مجازی با پادوگریهای قلمهای اجاره ای، شکل و اوج میگیرد محلی از اعراب نیافته و هیمنه دشمنان را به فروپاشی رسیده و تهاجمات آنها راه به جایی نبرده و آب در هاون کوبیدن است.
در پایان نظر به اینکه همه تلاشها و جدیت ها، مانند برگزاری یادواره ها، کنگرهها و اجلاسیه ها، برای استمراربخشی به تقریب فرهنگی مردم با شهداست، بنابر این توصیه بنده این است که با مطالعه آثار شهدا از جمله وصیت نامه ها، نامه ها، دلنوشتهها و سایر مرقومههای شهدا، انس با شهدا را افزوده و برای رسیدن و نائل شدن به مقامشهدا، زیست شهدایی داشته باشید.
هادی ابراهیمی کیاپی