به گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، در شرایطی که خاورمیانه آبستن حوادث پیشبینی نشدهای است و صدای ارابههای جنگ از وقوع یک نزاع منطقهای خبر میدهد، اگر هر کدام از طرفین مخاصمه نتوانند مسائل و یا احیانا بحرانهای داخلی را مدیریت کنند بازنده این جنگ خواهند بود چراکه مهمترین عنصر تعیین کننده در جنگ فعلی سطح تابآوری داخلی دو طرف است که اگر این سطح تابآوری بشکند کمکهای خارجی هم نمیتواند کاری از پیش ببرد.
در جبهه مقاومت تا این لحظه نقطه ضعفی در داخل نیروهای مقاومت حماس علیرغم کشتههای زیاد زنان و کودکان بیگناه غزه مشاهده نشده و حتی در طول این چند روز ضربهای که حماس را به صورت جدی به مخاطره انداخته باشد پیش نیامده است. در سطح فرماندهان رده یک و دو هنوز هیچ تلفاتی نداشتهاند؛ به جز چند فرمانده میانی که مجروح یا به شهادت رسیدند. اما در آن سو چند روز پیش مقاومت ضربهای سخت به تانکها و نفربرهای مقابل وارد کرد.
نکته دیگر اینکه در تابآوری روزهای اول، مدیریت امورات آب، برق، نان، بهداشت و موارد دیگر بود که شرایط را بسیار دشوار کرده بود، چراکه ابتدای هر منازعهای یک بهم ریختگی و وحشت ایجاد میشود؛ که تقریبا بعد از مدتی اوضاع عادیتر میشود و راههای دسترسی به آب و غذا و دارو تسهیلتر میشود. علیرغم تلفات سنگین انسانی در دو سه هفته اول جنگ در حال حاضر تقریبا طوری جمعیت غزه توزیع شده است که تلفات کمتری داشته باشند.
درحال حاضر مقاومت به انداره روزهای ابتدایی نگرانی تلفات مردمی را ندارد؛ تجربه قبلی مقاومت در نبرد با اسرائیل در سال ۲۰۰۸ را نیز نباید از یاد برد، این بار هم برای کنترل مشکلات پیش رو حتما از تجارب قبلی درس گرفتهاند، مقاومت هم برای ادامه نبرد نیاز به سلاحهای خیلی سنگین ندارد و به سلاحهای سبک و موشکهای دوش پرتاب کوچک نیاز دارند که قطعا به وفور در اختیارشان هست و در پیام خودشان بارها تاکید کردند که خیلی نگران سلاح ما نباشید؛ اگر این سطح تابآوری حماس باقی بماند قطع به یقین ورق برخواهد گشت.
اما در طرف مقابل هدف اصلی کابینه جنگ اسرائیل نابودی کامل حماس است و با توجه به اختلافات عمیق سیاسی در بین رهبران اسرائیل و ریشه دواندن بیاعتمادی در بین آنها پایههای این خانه عنکبوت را سست کرده است؛ چنانکه نتانیاهو در هفته چهارم جنگ در توئیتی بخاطر غافلگیری نهادهای نظامی امنیتی ابراز ناخرسندی نمود که بلافاصله با انتقادات شدید داخلی روبرو شد به نحوی که لاپید نخست وزیر اسبق و رهبر حزب رقیب به شدت خواستار عذرخواهی او شد و نتانیاهو رو مجبور به عذرخواهی و پس گرفتن موضع خود کرد.
از طرفی از آن جمعیت چند میلیونی ساکن در اسرائیل، حدود ۵۰۰ هزار نفر از شمال و جنوب به خاطر ضربات حزب الله و حماس رانده شدهاند و به نوعی خانه وکاشانه خود را از دست دادهاند و حدود ۲ میلیون نفر نیز مرتب در پناهگاهها مستقر یا در حال آمد و رفت هستند. درست است که تاکنون حضور این افراد فشار عمدهای به دولت وارد نکرده، اما کم کم صداهای معترضین به این وضعیت در شهر ایلات و کریات شومانه دارد به گوش میرسد. سابقا اینها نیز تحمل بیش از دو ماه زندگی اردویی سخت و توأم با مشقت را نداشتهاند
و، اما در خصوص میدان نبرد:
با ورود نیروهای اسرائیل به داخل خاک غزه تقریبا به جای جنگ تن به تن، جنگ تن با تانک و نفربر بوده است که به ظاهر وضعیت بهتری را برای اسرائیل نشان میدهد، اما قدرت تخریب تانک و نفربر مقاومت این معادله را بهم زده است.
اگر در هر تانک یا نفربر حداقل ۶ نیرو مستقر باشد، در این لشگری که روانه غزه شده (که حدود ۳۰ هزار نفر استعداد دارد) با این احتساب اگر به طور میانگین یک لشگر را تقسیم بر ۶ نفر در هر تانک یا نفربر کنیم معلوم میشود که اسرائیل چه تعداد عظیمی تانک و نفربر وارد میدان نبرد کرده است؛ البته بنا به اطلاعات دریافتی ارتش اسرائیل در هر لحظه یک گردان بیشتر در صحنه ندارد و دائم این گردانها جابجا میشوند، با این شرایط اگر یک تانک منهدم شود آن تانک جایگزین که شاهد این واقعه است قطعا از صحنه نبرد میگریزد.
در این عملیات زمینی اسرائیلیها یک استراتژی سخت به کار گرفتهاند که رسیدن به آن تقریبا غیرممکن است و آن نابودی کامل حماس است. در سال ۲۰۰۸ نیز به همین روش عمل کردند و مجبور شدند با ۷۰ کشته عقبنشینی کنند و این را درنظر بگیرید که از آن موقع تاکنون قدرت مقاومت تقریبا ۱۰ برابر شده، به علاوه حمایت حزب الله، انصارالله و مقاومت عراق را نیز میتوان اضافه کرد.
در آن زمان دولت اسرائیل یک دولت یکدست بود و از دید خودشان مشروع به رهبری همین نتانیاهو بود، ولی اکنون دولت شکننده نتانیاهو بر سر کار است، و این دولت حق دارد که سیاست نابودی حماس را در پیش بگیرد، زیرا اگر اینطور نباشد یکروزه دولتش سقوط خواهد کرد. شرایط فعلی نتانیاهو مانند موجود وحشیای است که در گوشه دیواری گیر کرده باشد و راه فراری نداشته باشد و تنها راه حل خود را پرچنگ انداختن میداند. این حکایت حال حاضر صهیونیستها است.
آیا اسرائیل میتواند غزه را اشغال کند؟ بله
آیا بعد از اشغال میتواند امنیت را ایجاد کند؟ خیر
در این نبرد نیروهای غزه و مقاومت در زیر زمین هستند و استراتژی جنگی آنها پارتیزانیست در حالی که اسرائیل از استراتژی جنگ کلاسیک پیروی میکند که استقرار ثبات را برای ارتش اسرائیل بسیار مشکل خواهد کرد و اینگونه نیست که دست اسرائیل برای انجام هر حرکتی باز باشد.
موضع جمهوری اسلامی:
در حال حاضر جمهوری اسلامی هم در عین آرامش و اقتدر، تحولات غزه را به دقت زیر نظر داد و دائم رصد میکند. در بعد سیاسی هم دیپلماسی نسبتا خوبی در این خصوص انجام گرفته است و تا حدی میتوان نتایج این دیپلماسی را در بین مواضع ملل سایر نقاط دنیا مشاهد کرد. همچنین مواضع جهان اسلام هم تقریبا یکدست شده بنابراین گسترش دامنه جنگ در حال حاضر به سایر نقاط مد نظر هیچکدام از بازیگران منطقهای نیست.
یاداشت از: بهمن سیاوشی، کارشناس مسائل سیاسی و بین الملل
انتهای پیام/