به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛زهرا محرابی کارشناس ارشد مسائل خانواده یادداشتی در خصوص نگرش مثبت نوشته است :شاه کلید همه موفقیت های ما داشتن نگرش مثبت است و به نوعی این نگرش های ما هستند که دنیای پیرامون مان را میسازند و نقش های کلی از پیروزی ها و شکست هایمان ترسیم میکنند.
شک نکنیم که برای به دست آوردن بهترین نتایج باید نگرشی مثبت داشته باشیم. نگاه ما به دیگران و دنیای پیرامونمان نیز میتواند تا حدود زیادی تعیین کننده نوع نگاه دیگران نسبت به ما و شکل گیری دنیا یمان باشد.
گویی عنان موفقیت و داشتن دنیایی زیبا در دست نگرش ماست و چه خوب که نگرش ما می تواند در اختیار خود ما باشد.این الگوی ساده اما به آسانی به دست نمی آید. نگرش های منفی همیشه در کمین ما هستند.
گاهی شکست هایمان آنقدر ما را متاثر می کند که ناخودآگاه از هر تجربه ای انتظار شکست داریم. گاه عادت کرده ایم که با نگاهی منفی به همه چیز بنگریم.
گاهی هم آنقدر این نگرشها در ما نهادینه شد ه اند که بدون داشتن دلیلی قانع کننده برای مدتهای طولانی آنها را حفظ کرده ایم و چرخ های معیوب از نگرش منفی و شکست همه تجربه های ما را آلوده کرده است.
ما انتظار شکست داریم و اوضاع آن طور که می خواهیم پیش نمی رود، و باز نگرش منفی ما تقویت می شود و این حلقه بارها و بارها تکرار می شود.
با افکار منفی مان چه کنیم؟
ما نمی توانیم به یک باره عادت های نادرست خود را ترک کنیم. داشتن افکار منفی نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست.
نگرش منفی ما به یکباره متوقف نخواهدشد. بلکه باید تلاش کنیم تا افکار مثبت و نگر شهای واقع بینانه را جایگزین باورهای منفی درباره خودمان، اطرافیانمان و دنیای پیرامونمان کنیم.
به خاطر داشته باشیم این مسیر چندان آسان هم نیست. در این سفر با فراز و فرودهای زیادی روبه رو می شویم که باید برای گذراز آنها انرژی و زمان کافی بگذاریم. بدیهی است که برای به دست آوردن هر چیز با ارزشی باید زمان و انرژِی صرف کنیم.
باید تلاش کنیم تا به مرور بتوانیم باور کنیم که به جای جمله "من نمی توانم" یا "شکست من حتمی است. جمله هایی نظیر "من می توانم" و "موفق خواهم بود" را جایگزین کنیم.
ممکن است در این مسیر با این باور روبه رو شویم که زندگی سرشار از موقعی تهایی است که ما در آنها محکوم به شکست هستیم و این موقعیت ها بی محابا جلو چشمان ما رژه میروند.
درست است که موقعیت های دشوار در زندگی اجتنا ب ناپذیر است. درست است که بعضی وقت ها با شکست مواجه خواهیم شد اما باید به خاطر داشته باشیم آنچه می تواند نگرش ما را درباره یک موقعیت یا نتیجه آن تعیین کند سبک فکری ماست.
شاید وقت آن رسیده باشد تا با به کارگیری تکنیک های متعددی که در منابع مختلف روانشناسی آمد هاست، کنترل افکارمان را در اختیار بگیریم و نگر شهای مثبت را جایگزین باورهای منفی کنیم.
شاید لازم باشد در این مسیر از کمک متخصصین نیز بهره ببریم.
از همین امروز دست به کار شویم و مطمئن باشیم برای ساختن زندگی بهتر به تغییر نگرش و صرف انرژی و زمان نیاز داریم. زمانی که در دام نگرانی یا اضطراب می افتیم برای رهایی به "رفتارهای ایمنی بخش" رو می آوریم. منظور
از رفتارهای ایمنی بخش، کارهایی است که انجام می دهیم تا موقتا احساس آرامش و امنیت خاطر کنیم. به عنوان مثال، اگر لازم باشد سخنرانی کنید اما نگران باشید که مبادا چهره شما عصبی و آشفته به نظر برسد، ممکن است خودتان را قبل از سخنرانی به نحو افراطی آماده کنید یا مطالب را قبل از بازگویی در ذهن تان
چندبار مرور کنید یا اگر نگران باشید که نکند در حین سخنرانی آب بنوشید و لیوان در دست تان بلرزد، به طور کلی بی خیال آب نوشیدن می شوید. اما اگر نگران
باشید که شنوندگان متوجه چهره عصبی شما می شوند، ممکن است از برقراری تماس چشمی اجتناب کنید. ممکن است برای آرامش خودتان در حین سخنرانی
حتی از رفتارهایی مثل نگاه کردن به مطالب، دعا کردن، نفس کشیدن، آه کشیدن و مکث کردن استفاده کنید.
رفتارهای ایمنی بخش شیوع زیادی دارند، اما اغلب به چشم نمی آیند مگر اینکه کسی به ما بگوید از این رفتارها استفاده می کنید. به عنوان مثال، تصورکنید فردی نگران است که مبادا در حین رانندگی ازروی پل سقوط کند. این فرد برای کاهش نگرانی اش
ممکن است به دامن این رفتارهای ایمنی بخش پناه ببرد: احتیاط زیاد در حین رد شدن از پل، کاهش سرعت اتومبیل در حین رد شدن از روی پل، نگاه نکردن به لبه های پل، از خط وسط رد شدن، نگاه نکردن به آینه، تنفس عمیق، تمرکز کردن، محکم گرفتن فرمان اتومبیل و برنامه ریزی برای رد نشدن از روی برخی پل ها. این رفتارهای ایمنی بخش تا حدودی به فرد احساس کنترل می دهد. اما واقعیت این است که باعث استحکام این باور می شود که فرد در حین رد شدن از روی پل ها هیچ کنترلی بر
اوضاع ندارد.
رفتارهای ایمنی بخش عامل تداوم بخش ترس و نگرانی به شمار می روند. استفاده افراطی از رفتارهای ایمنی بخش تنها باعث تقویت این فکر در شما می شود که نمی توانید بدون این رفتارها از پس مشکل برآﻳﻴد و کماکان خطرناکی موقعیت در ذهن شما پابرجا می ماند مگر اینکه با انجام این رفتارها از خودتان حمایت کنید.
زمانی که دست از این رفتارها بردارید و خودتان را در معرض موقعیت های ترسناک قرار دهید، متوجه خواهید شد که بدون پناه بردن به رفتارهای ایمنی بخش نیز می توانید با نگرانی های خود کنار بیاﻳﻴد. بزرگی م یگوید "کسی که کوه را جا به جا کرد از سنگریزه های کوچک شروع کرد". بنابراین، برای تغییر در زندگی انقلا بهای بزرگ لازم نیست. کافی است عاد ت های معمول زندگیمان را کمی تغییر دهیم. بهتر است برای ایجاد تغییر از همین امروز و همین لحظه شروع کنیم.
سال جدید شروع شده است و این میتواند آغازی نیکو برای شروع تغییراتی باشد که میتواند زندگی ما را متحول کند. چند مورد از این عاد تهای کوچک که با تغییرآنها میتوانیم زندگیمان را تغییر دهیم در ادامه آورد هایم.
از طرد شدن نترسیم
در اطرافمان، در محیط کار، دانشگاه یا خانواده افرادی هستند که میخواهیم و یا حتی مجبوریم با آنها وارد تعامل شویم، اما میدانیم پاسخ فوری ازجانب آنها دریافت نخواهیم کرد.
ممکن است این افراد باور داشته باشند که به دلایلی لازم نیست پاسخگوی ما باشند. ممکن است درابتدا پاسخ مطلوبمان را دریافت نکنیم اما پیشنهاد ما این است
که پذیرای این قبیل رفتارها و رد شد نها باشیم. به مرور اوضاع تغﯿﯿر خواهد کرد. یادمان باشد در این میان به احتمال زیاد چیزی را از دست نخواهیم داد،اما بی شک دست آوردهای خوبی کسب م یکنیم. دست از تلاش برنداریم و تصمیم بگیریم خود را آماده پذیرش "نه" از جانب دیگران کنیم.
افکار خوب را به اشتراک بگذاریم
فکرهای ناب را برای خودمان نگه نداریم. همه ما آرا و عقاید جالب توجهی درباره موضوع های مختلف به نظرمان می رسد؛ اما تا زمانی که آ نها را در صندوقچه ذهنمان مخفی کنیم نمی توانیم بهره کافی از آ نها ببریم یا تغییری در دنیای پیرامون خود ایجاد کنیم. پس پیشنهاد می کنیم در هر کار یا فعالیتی که هستیم پیشنهادات خود را واضح و شفاف با دیگراندر میان بگذاریم.
غذای سالم بخوریم
بهتر است به سمت رعایت رژیم غذایی سالم پیشبرویم. البته تغییرات اساسی در رژیم غذایی دشوار است. ممکن است به مصرف غذاهای چرب عادت داشته باشیم یا به هر دلیل شرایط زندگی وادارمان کند از این قبیل غذاهای نه چندان سالم استفاده کنیم. در گام اول کافی است تنها روزانه یک بار مصرف این مواد غذایی را حذف کنیم و زمانی را به ورزش اختصاص دهیم.
یک لیوان آب بیشتربنوشیم!
این هم یک تغﯿﯿر کوچک در برنامه زندگی مان است. روزانه یک لیوان آب بیشتر بنوشید. درست است که رژیم های غذایی سالم مقدار مشخصی آب در برنامه غذایی روزانه می گنجانند، اما برای شروع کافی است تنها به اضافه کردن یک لیوان آب بیشتر اکتفا کنیم. وقتی این عادت در ما پا گرفت می توانیم مقدار آب مصرفی را بیشتر کنیم.
با نوشتن آشتی کنیم
لازم نیست آماده نوشتن یک کتاب کامل باشیم؛ هرچند ممکن است همیشه آرزو داشته باشیم نویسنده مشهوری شویم. شاید تصمیم بگیریم برای وبلاگ شخص یمان بنویسیم.
شاید بخواهیم برنامه تجاری مدونی را تنظیم کنیم. هدف هر چه باشد مهم این است که با خودمان قرار بگذاریم هر روز چند خط یا یک پاراگراف بنویسیم. ممکن است به مرور تصمیم بگیریم بیشتر و بیشتر بنویسیم. این نشانه خوبی اس ت، اما
برای شروع کافی است با خودمان قرار بگذاریم که روزی یک پاراگراف بنویسیم و به این تعهد خود پایبند بمانیم. یادمان باشد نوشتن نه تنها می تواند ما را به اهدافمان
برساند بلکه به ما کمک م یکند تا در مواقعی که دچار بحرا ن های عاطفی شد ه ایم، به نوعی تخلیه هیجانی داشته باشیم و حال بهتری را تجربه کنیم.
عنان توج همان را به دست بگیریم!
این جمله هم به آن معناست که روی کاری که می کنیم متمرکز شویم و هم اینکه بتوانیم توج همان را آگاهانه از مواردی که کمکی به ما نمی کنند به موضوعات مهم تر معطوف گردانیم. درباره حفظ تمرکز زیاد خوانده ایم و شنیده ایم؛ اما این کافی نیست. برای موفقیت بیشتر باید بتوانیم توجه مان را از موضوعاتی که کمتر سودمندند به موضوعاتی که کارآمدترند معطوف کنیم.
ممکن است در میانه انجام دادن یک طرح، فکر تازه ای به ذهنمان برسد که مغایر با روند از پیش تعیین شده باشد. بهتر است تمرکزمان را روی روش کارآمدتر متمرکز کنیم و مثل یک ماشین پیرو برنامه های قبلی نباشیم.......
.ا"نه" گفتن گاهی ضرورت دارد!
بزرگی می گوید من راه خوشبختی را نمیدانم اما یکی از شیو ه های سیاه بختی ناتوانی در "نه" گفتن است. انرژی، زمان و توان ما محدود است. پس بهتر است آن را صرف کارهایی کنیم که واقعا می خواهیم انجام شان دهیم. این باور که همیشه باید وقت و انرژی را در اختیار دیگران قرار دهیم تا انسان خوبی به نظر برسیم، به هیچ وجه درست نیست و میتواند به روابط و سلامت روانشناختی ما آسیب برساند. از اینکه گاهی مجبور م یشویم به بعضی از افراد "نه" بگوﻳﻴم و خواست آنان را اجابت نکنیم احساس
بدی نداشته باشیم. این کار البته به تمرین زیاد نیاز دارد و شاید در اولین گا م ها دشوار به نظر برسد.
پیش برویم!
حتی اگر کاری که پیش روی ماست چندان دوست نداشته باشیم و دشوار یهایی سر راهمان باشد. باید تلاش خود را ادامه دهیم. برای شروع تغییر می توانیم همانجا که
نمی خواهیم یا حوصله انجام دادن کاری را نداریم، به آن اقدام کنیم. از طرف دیگر، غالبا ممکن است قصد انجا م دادن کاری را داشته باشیم، اما پس از چند وقت دلسرد شویم و دیگر آن را انجام ندهیم. قانون طلایی می گوید قبل از رسیدن این زمان، کار را به انجام برسانیم.
ماشین نباشیم!
ما به عنوان انسان با ماشین ها بسیار متفاوتیم. ما نمی توانیم بی وقفه کار کنیم. باید وقت گرسنگی غذا بخوریم یا هنگام خستگی استراحت کنیم. نیازهای پایه ما بسیار اهمیت دارند و برای کارآیی بیشتر باید به این نیازها توجه کنیم و تا حد ممکن آ نها را برآورده کنیم.
مطالعه! مطالعه! مطالعه!
اینکه عادت نداشته باشیم کتاب بخوانیم یا آن را تمام کنیم ، دلیل خوبی برای دوری از مطالعه نیست. را ه های زیادی برای یادگیری و تعالی وجود دارد. کتاب خواندن یکی از این را ههاست. می توانیم از کتابهای صوتی استفاده کنیم.
مراقب اطرافمان باشیم!
این فقط به مراقبت از سلامت جسمی و روانی مان مربوط نیست. بلکه مراقبت از محیط زندگی نیز مطرح است. یعنی نه تنها مراقب رژیم غذایی مان باشیم و زمانی را به ورزش اختصاص دهی م، بلکه تلاش کنیم محیط خانه، محل کار و در مجموع زندگی مان را سامان دهیم، خرابی ها را تعمیر کنیم و قبض ها را به موقع پرداخت کنیم. این قبیل کارها می تواند کیفیت زندگی ما را افزایش دهد.
نگاهمان به آینده باشد!
نیازها و خواس تهای ما آنی یا دراز مد تاند. برای موفقیت بهتر است تمرکزمان بر برآوردن نیازهایی باشد که آیند همان را م یسازد نه خواس تهایی که فقط به زمان حال مربوط میشوند. این مسئله تناقضی با تمرکز بر اکنون ندارد. فقط کافی است در ارضای نیازهایمان نگاهی به آینده نیز داشته باشیم. گاهی لازم است آسایش امروزمان را هزینه کنیم تا به اولویت هایی که در آینده داریم برسیم.
در رفتارمان دقت کنیم
به جای تمرکز بر رفتار و پاسخدهی مان، به الگوهای حاکم بر رفتارمان دقت کنیم. برای مثال اگر درگیر اهمال کاری هستیم بهتر است به جای سرزنش خود به این امر دقت کنیم که چه افکار یا اتفاقاتی این رفتار را تقویت یا تضعیف می کند. چه افکار و رفتارهایی با این امر در ارتباط است. وقتی م یخواهیم رفتارمان و الگوهای حاکم بر آن را بررسی کنیم بهتر است مثل شخص سوم به آن بنگریم.
از تاثیر محیط آگاه باشیم!
دنیای اطراف بر ما تاثیرات زیادی می گذارند مراقب باشیم . انسا نهایی که با آنهاارتباط داریم، افرادی که از طریق شبکه های اجتماعی یا دنیای مجازی آ نها رامیشناسیم و در جریان امور زندگی شان هستیم یا حتی محیط و شکل ظاهری پیرامو نمان میتواند بر ما تاثیر بسزایی داشته باشند پس درست انتخابشان کنیم .
زهرا محرابی کارشناس ارشد مشاوره خانواده