به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، معاونت بررسی و گفتمانسازی سازمان بسیج اساتید کشور در بخشی از این پرسمان سیاسی آورده است:
1- باتوجه به مشکلات اقتصادی، انتقادها و نارضایتیهایی که در جامعه وجود دارد، وضعیت مشارکت در انتخابات سال آینده چگونه خواهد بود؟
بنا به چند دلیل میتوان گفت که به احتمال زیاد میزان مشارکت در انتخابات 1400 بیش از انتخابات اسفند ماه 1398 خواهد بود:
1. آنگونه که تجربه نشان میدهد، معمولاً میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری بیش از انتخابات مجلس بوده است.
2. در انتخابات 1400 علاوه بر ریاست جمهوری، انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا را هم داریم که این امر بر میزان مشارکت تأثیر مثبت میگذارد. علاوه بر این، در همین موعد، انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری هم برگزار میشود.
3. بین رقابت و مشارکت نسبت مستقیم وجود دارد؛ به میزان افزایش انگیزه رقابت، مشارکت هم بالا خواهد رفت. در انتخابات 1400 به احتمال زیاد با رقابت بیشتری نسبت به مجلس یازدهم مواجه خواهیم بود. اصلاحطلبان در انتخابات اسفند 98، نتیجه انتخابات مجلس را واگذار شده به رقیب میدانستند و بنابراین، درصدد رقابت با حریف نبودند.
از اینرو، حتی صحبت از عدممشارکت و مشارکت مشروط میکردند، اما اکنون شانس پیروزی خود را بالا میدانند؛ به دو دلیل: 1- احتمال احیای برجام و رفع برخی تحریمها باتوجه به روی کار آمدن دولت بایدن در آمریکا و 2- رقابتها در درون جریان رقیب(تداوم وضعیت عدم وحدت در میان اصولگرایان). براساس این دو متغیر، اصلاحطلبان امیدوارند با ایجاد روحیه و انگیزه در بدنه اجتماعی طرفدار خود و بسیج آنها برای مشارکت در انتخابات پیشرو بتوانند زنجیرهی پیروزیهای گذشته خود را تکمیل کنند.
2 - برنامه سپاه برای انتخابات 1400 چیست؟
مبنای فعالیت و کنش سپاه در انتخابات، اسناد بالادستی انتخاباتی سپاه از جمله دکترین رفتار سیاسی سپاه و سندی است که آبان و بهمن ماه امسال به ترتیب با امضاهای نماینده محترم ولی فقیه و فرماندهی محترم کل سپاه به همه ردههای سپاه ابلاغ شده است. در سند اخیر، پنج هدف راهبردی مشخص شده است که تلاش و کنش سپاه در انتخابات، معطوف به تحقق این اهداف پنجگانه است. برای تحقق این اهداف نیز 42 باید و نباید مشخص شده است(25 باید و 17 نباید). مهمترین ممنوعیت در این زمینه نیز ممنوعیت ورود مصداقی سپاه و بسیج در انتخابات است.
3- باتوجه به اهمیت مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح در انتخابات، دشمن از چه شیوههایی برای مخدوش کردن این دو راهبرد بهره خواهد برد؟
واقعیت آن است که دشمنان همواره در انتخابات تلاش میکنند تا این دو راهبرد نظام را خدشهدار کنند. تقریباً در هر انتخاباتی هم از شیوههای مشابهی برای این منظور بهره میبرند که در انتخابات سال آینده هم این شیوهها در دستور کار آنها قرار دارد. این شیوهها عبارتاند از:
1- ناامیدسازی مردم و تلاش برای کاهش و از بین بردن امید مردم به ایجاد هرگونه بهبود در شرایط کشور، بویژه در بعد اقتصادی. ازجمله تاکتیکهایی که در این شیوه میتواند مورد توجه قرار بگیرد، ارائهی تصویری ناکارآمد از دولت آینده و استدلالبافی در این راستاست.
2- تخریب دستاوردهای انقلاب اسلامی و در نقطه مقابل، تلاش برای تطهیر رژیم شاه و دستاوردسازی برای آن
3- تخریب نظام و رهبری با هجمه به نامزد یا نامزدهای انقلابی
4- ایجاد شائبه و ابهامآفرینی پیرامون تلاش برای مهندسی کردن انتخابات
5- دوقطبیسازی میان شعارها و راهبردهای نظام در حوزههای راهبردی مانند توان دفاعی، نفوذ منطقهای و... با حل مشکلات اقتصادی مردم
6- معرفی جریان انقلابی به عنوان مهمترین عامل داخلی که باعث به نتیجه نرسیدن برجام شد
7- بزک کردن چهره آمریکا و دموکراتها و معرفی ترامپ به عنوان مشکل اصلی به نتیجه نرسیدن برجام و به تبع آن، فراهم بودن زمینههای مذاکره و نتیجهبخش بودن آن با دولت بایدن
8- تلاش برای جلوگیری از وحدت و مدیریت نامزدها در جریان انقلابی
9- استفاده حداکثری از ظرفیتهای ائتلافی؛ بدین ترتیب که بسیار محتمل است که تمامی منتقدین و مخالفین نظام در انتخابات سال آینده، اردوگاه واحدی را در برابر جریان انقلابی تشکیل دهند.
10- احتمال ایجاد گشایشهای اقتصادی با توجه به رویکرد دولت جدید آمریکا
11- تلاش برای انحراف افکار عمومی از مسائل اقتصادی به عنوان مسأله اصلی کشور به مسائل دستهچندم؛ به این ترتیب که به جای طرح مطالبات معیشتی مردم، مطالباتی معطوف به رفاه و لذت طبقه متوسط(با درجه بالایی از ولنگاری فرهنگی) را برجستهسازی خواهند کرد.
4 - درخواست نمایندگان مجلس از آیتالله رئیسی برای شرکت در انتخابات و گمانهزنیها برای کاندیداتوری ایشان در انتخابات ریاست جمهوری 1400 را چگونه تحلیل میکنید؟
هرچند تاکنون آیتالله رئیسی تمامی درخواستها برای کاندیدا شدن در انتخابات را رد کردهاند و حتی سخنگوی قوه قضائیه نیز اعلام کرد که آیتالله رئیسی به چیزی غیر از قوه قضائیه نمیاندیشد، اما به نظر میرسد که همان گونه که گمانهزنیها و تلاشهایی برای کاندیداتوری وی مطرح میشود، فعلاً به طور قطعی نمیتوان از عدمحضور وی در انتخابات به عنوان کاندیدا سخن گفت، بلکه وابسته به شرایط زمان ثبتنام و وضعیت جریانهای سیاسی این موضوع ممکن است تغییر کند. به هر حال در تحلیل این موضوع باید گفت که آمدن و کاندیدا شدن آیتالله رئیسی در انتخابات سال 1400، علیرغم عدمتمایل شخص وی، باتوجه به دو متغیر تعیین میشود:
1. تداوم وضعیت عدموحدت در میان اصولگرایان: اگر این وضعیت تشتت و تفرقه در میان اصولگرایان ادامه یابد، که معنا و پیامدی جز تکرار مدل سال 92 و شکست این جریان ندارد، در نهایت ممکن است بزرگان این جریان، به این نتیجه برسند که آیتالله رئیسی را مجاب کنند تا در انتخابات به عنوان کاندیدای اصولگرایان وارد عرصه شود؛ زیرا با کاندیدا شدن وی، میتوان با اطمینان نسبی گفت که تمام کاندیداهای ممکن و محتمل اصولگرایی، به نفع وی کنار میروند.
2. وضعیت جریان رقیب: تأثیر این متغیر شاید بیش از متغیر پیشین باشد. براین اساس، چنانچه گشایشی در وضعیت تحریمهای ضدایرانی ایجاد شود و اصلاحطلبان با کاندیداتوری افرادی همانند آقای ظریف وارد عرصه رقابتهای انتخاباتی شوند، به نظر میرسد که اصولگرایان چارهای برای افزایش احتمال پیروزی خود در مقابل رقیب آقای ظریف، آیتالله رئیسی را وارد صحنه رقابت کنند؛ زیرا شاید بتوان گفت که در فضای احیای شعار مذاکره و تعامل، اصولگرایان گزینهای قویتر از آیتالله رئیسی ندارند.
5- رویکرد دولت جدید آمریکا در قبال ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
رویکرد دولت جدید آمریکا در قبال ایران تفاوتی با رویکرد دولت ترامپ در قبال ایران ندارد؛ تفاوتها در این زمینه صرفاً به تفاوت در شیوهها و تاکتیکها برمیگردد نه در راهبردها و هدفگذاریها؛ بدین معنا که همانگونه که دولت ترامپ درصدد بود تا قدرت بازدارندگی ایران در حوزههای هستهای، موشکی و نفوذ منطقهای را تضعیف و از بین ببرد، دولت بایدن نیز در نهایت اینگونه هدفی دارد؛ با این تفاوت که ترامپ این هدفها را در قالب فشارهای جامع و دیپلماسی اجبار پیگیری میکرد، اما بایدن در قالب سازوکارهای متقاعدسازی با تأکید بر دیپلماسی هوشمندانه و البته به صورت تدریجی درصدد تحقق اهداف مذکور در قبال ایران است. براین اساس، بعد از روی کار آمدن دولت بایدن در آمریکا، تاکنون آمریکاییها سه شیوه یا تاکتیک را در قبال ایران اتخاذ کردهاند که عبارتاند از:
1. بازگشت مشروط به برجام با دائمی کردن محدودیتهای هستهای ایران که با موضعگیری حکیمانه مقام معظم رهبری، مصوبه مجلس شورای اسلامی(طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها) و انسجام مواضع مسئولان مختلف نظام در قبال لزوم بازگشت آمریکا به برجام و منوط کردن هرگونه ازسرگیری تعهدات برجامی ایران به بازگشت آمریکا به برجام، این تاکتیک خنثی و فعلا از دستورکار آمریکا خارج شده است.
2. بازگشت پوچ به برجام؛ بدین صورت که به برجام برگردند، اما تحریمها را برندارند. این تاکتیک نیز با خودداری ایران از پذیرش دعوت آمریکا به مذاکره در قالب سازوکاری که اروپاییها پیشبینی کرده بودند، ناکام مانده است.
3. انعقاد توافق موقت با ایران از طریق کشورهای ثالث مانند سوئیس، قطر، عمان و... در این شیوه، طرف آمریکایی درصدد است تا با دادن امتیازات موقت، ایران به تعهدات برجامی خود برگردد. ازجمله امتیازاتی هم که طرف مقابل؛ یعنی آمریکاییها در این مرحله قرار است به ایران بدهند، میتوان به موافقت با پرداخت وام پنج میلیارد دلاری کرونایی از بانک جهانی به ایران، آزادسازی بخشی از داراییهای بلوکهشده ایران در کشورهایی چون عراق، عمان، کره جنوبی و ژاپن و اجازه دادن به چین و هند برای خرید نفت از ایران به مدت سه ماه اشاره کرد. در نقطه مقابل، آنها از ایران میخواهند تا در ارتباط با سه حوزه به آنها امتیازاتی بدهد؛ 1) محدودسازی یا توقف فعالیتهای سایت فردو، 2) توقف غنیسازی 20 درصدی اورانیوم و 3) تداوم اجرای پروتکل الحاقی.
آمریکاییها اکنون روی تاکتیک سوم متمرکز هستند و درصددند تا بتدریج تا یک ماه آینده به امتیازاتی که قرار است به ایران بدهند، جامه عمل بپوشانند. هدف نهایی آنها از این اقدامات نیز چیزی جز تکرار فرمولی که در فاصله سالهای 94-1392 اجرا کردند نیست؛ به این ترتیب که با آزادسازی برخی منابع بلوکهشده ایران در سایر کشورها و ارسال برخی سیگنالهای مثبت در ارتباط با ایران، ضمن ایجاد شرایط امکان توافق با ایران، اشتیاق به توافق را در جامعه ایران با ابزارهای رسانهای و عملیات روانی در فضای مجازی تقویت کنند تا در نهایت، محاسبات جامعه و مردم ایران را به سمت و سوی توافق با آمریکا سوق دهند و آنگاه در میز مذاکره، امتیازات لازم را از ایران بگیرند. با این تفاوت که طرف آمریکایی در مذاکراتی که از این طریق هدفگذاری کرده است، درصدد است مذاکره را در نقطهای فراتر از برجام آغاز کند.
بنابراین، به نظر میرسد آمریکای بایدن مکانیسم پیچیدهتری برای تضعیف قدرت بازدارندگی ایران طراحی کرده است. در این مکانیسم قرار نیست تحریمها به عنوان ابزار فشار آمریکا بر ایران برداشته شود، اما در عین حال طرف آمریکایی تلاش میکند تا با دادن برخی امتیازات جزئی مانند آزادسازی داراییهای بلوکه شده ایران در سایر کشورها(که در حکم دادن آبنباتی بیش نیست)، قدرت منطقهای ایران را محصور و محدود کند. درواقع، آمریکا میکوشد بدون دست زدن به ساختار اصلی تحریمها و صرفاً رفع برخی تحریمهای غیراساسی، همچنان با کارت تحریم به بازیگری خود در مقابل ایران ادامه دهد؛ بدین صورت که بدون سخن گفتن از مذاکرات منطقهای، با حفظ ساختار تحریمها، مانع از تداوم تحرکات و فعالیتهای منطقهای ایران شود.
6- محتوای پیام ارسالی رهبر معظم انقلاب اسلامی به آقای پوتین، رئیسجمهور روسیه که در سفر آقای قالیباف به مسکو تسلیم نماینده پوتین شد چه بود؟ این اقدام چه دستاوردهایی در پی خواهد داشت؟
هرچند دربارهی محتوای پیام مقام معظم رهبری به رئیسجمهور روسیه خبری منتشر نشده است، اما در این باره میتوان چند گمانه تحلیلی را دربارهی محتوای نامه و هدف از ارسال آن مطرح کرد:
1. مسائل بینالمللی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: شاید بتوان گفت که مهمترین هدف از ارسال این نامه، اثبات حسننیت و تلاش جمهوری اسلامی ایران برای تداوم سیاست نگاه به شرق و تقویت آن در مناسبات دوجانبه با روسیه بود. این مهم باتوجه به احتمال بازگشت جو بایدن رئیسجمهور آمریکا به برجام و بهبود احتمالی روابط و مناسبات ایران با کشورهای غربی فوقالعاده حائز اهمیت است؛ زیرا کشورهای شرقی همچون چین و روسیه همواره از یکجانبهگرایی غربمحور در سیاست خارجی ایران گله دارند و اذعان دارند که ایران فقط در شرایطی که از سوی غربیها تحریم شود، به ما روی میآورد. حال ارسال پیام مقام معظم رهبری به پوتین، باتوجه به این شرایط و زمینه، به احتمال زیاد با این هدف صورت گرفت که به طرف روسی اطمینان دهد که جمهوری اسلامی به صورت راستین و واقعی نگاه به شرق را در دستور سیاست خارجی خود قرار داده و درصدد متوازنسازی مناسبات خارجی است.
در همین ارتباط ذکر این نکته و در نظر گرفتن این احتمال نیز ضروری است که باتوجه به روی کار آمدن بایدن در آمریکا و قدرت اجماعسازی بینالمللی وی و دموکراتها برای هوشمندسازی فشارها علیه ایران و همچنین برخی سوابق همراهی کشورهای شرقی مانند روسیه و چین با تحریمهای ضدایرانی آمریکا در دوره اوباما، مقام معظم رهبری این پیام را به پوتین ارسال کردهاند تا مانع هرگونه شکلگیری اجماع بینالمللی با مشارکت روسها علیه ایران شوند.
2. موضوعات منطقهای: در ارتباط با این موضوعات بویژه باید به مناقشه قرهباغ اشاره کرد که باتوجه به احساس خطر مشترکی که ایران و روسیه از پیشبرد پروژه پانترکیسم در منطقه قرهباغ و متعاقب آن در قفقاز و آسیای مرکزی دارند و همچنین اشتراکنظر نسبی این دو حول مناقشه قرهباغ، یکی از محورهای پیام مقام معظم رهبری میتواند زمینهسازی برای تقویت همکاریها و مواضع مشترک دو کشور در قبال تحولات قرهباغ و قفقاز باشد که باتوجه به اشتهای بالای ترکیه برای توسعهطلبی در این مناطق و همچنین شیطنتهای احتمالی آمریکا و ناتو، این همکاریها ضروری به نظر میرسد. دیگر موضوعات منطقهای شامل پروندههای منطقهای در غرب آسیا میشود که در صدر آنها باید به تحرکات فزاینده ناتو در عراق و افغانستان اشاره کرد؛ موضوعی که تهدیدی برای منافع و امنیت هر دو کشور است. سایر موضوعات منطقهای میتواند شامل بحران سوریه و یمن و نحوهی پایان دادن به آنها باشد که به احتمال زیاد در این پیام به آنها هم اشاره شده باشد.
3. مناسبات اقتصادی: این موضوع که بویژه در قالب اتحادیهی اقتصادی اوراسیا قابلپیگیری است، باتوجه به تحت تحریم بودن ایران و روسیه و ضرورت تقویت منطقهگرایی و همسایهگرایی نیز میتواند موردتوجه باشد.
این احتمال را هم نباید از نظر دور داشت که ممکن است در متن پیام تصریحی در این زمینهها صورت نگرفته باشد، اما مذاکرات شفاهی یا به طرق دیگر، بر این موارد تصریح شده باشد.
در مورد دستاوردهای این پیام هم باید گفت که دستاوردهای اقتصادی آن حتمی است؛ یعنی از این به بعد باید شاهد افزایش تعاملات ایران و اتحادیهی اقتصادی اوراسیا باشیم. کما اینکه امسال علیرغم تأثیرات نامطلوب کرونا بر تجارت خارجی کشورهای مختلف، شاهد افزایش سطح تعاملات و تبادلات ایران با این اتحادیه هستیم. دستاوردهای سیاسی آن هم مهم است، اما قطعی نیست و تابع شرایط ممکن است دچار نوسان شود، اما به طور قطع در تنظیم روابط و سیاستهای روسیه در قبال ایران بویژه در موضوعات بینالمللی مانند برجام تأثیر مثبت خواهد گذاشت.
انتهای پیام/
منبع: برگرفته از نشریه تحلیلی بصائر شماره 56