۰۳ / ارديبهشت / ۱۴۰۴ - 23 April 2025
15:52
کد خبر : 9321275
۱۴:۰۱

۱۳۹۹/۱۱/۲۵

تداوم اهمیت بغداد برای آمریکا به موازات پیشبرد سیاست نگاه به شرق

نگاه به شرق از سوی آمریکایی ها کاملا هوشمندانه است چرا که آنها به خوبی میدانند تهدیدات اصلی برای هژمونی واشنگتن دو کشور چین و روسیه هستند، اما این موضوع نافی اهمیت بغداد برای سیاست خارجی آمریکا نیست.

 خبرگزاری بسیج:محمد مهدی ملکی/چند روز پیش بود که بایدن رئیس جمهور آمریکا در یک سخنرانی چشم انداز سیاست خارجی کاخ سفید در در دوره جدید را اعلام کرد و بر اساس آن تنها اسم شش کشور در یک نطق ۲۰ دقیقه‌ای به میان آمد و رویکرد و برنامه آمریکا در قبال آنها مطرح شد.

آنچه مشخص است اینکه آمریکا در دوره بایدن برخلاف رویه رئیس جمهور قبلی یعنی ترامپ حرکت خواهد کرد، به طوری که هر چقدر که ترامپ برای به انزوا کشاندن آمریکا تلاش داشت، بایدن در جهت عکس آن اقدام خواهند کرد تا با ایجاد، تقویت و گسترش ائتلاف‌ها و اتحادهای منطقه‌ای و بین المللی شرایط را جهت تامین حداکثری منافع ملی کشورش فراهم آورد.
یکی دیگر از اختلافات جدی رویکرد بایدن و ترامپ در سیاست خارجی احترام و پایبندی به قوانین، پیمان ها و نهادهای بین المللی است.

هرچه که ترامپ و تیمش تلاش کردند تا با سیاست یکجانبه گرایانه و غیر دیپلماتیک خود از پیمان های متعدد بین المللی خارج شده و آمریکا را در عرصه بین‌المللی تنها تر و البته منفورتر کنند؛ تیم بایدن به اصول و عُرف دیپلماتیک البته در ظاهر متعهد است و قصد دارند تا بار دیگر نقش رهبری آمریکا در سازمان‌ها و مجامع بین المللی را احیا کنند.

اما آنچه که برای محافل سیاسی و رسانه‌ای کشورهای منطقه‌ای اهمیت بیشتری در این خصوص دارد، رویکرد بایدن نسبت به مسائل منطقه غرب آسیا است.


در این گفتار نیز ما به بررسی این موضوع به صورت موجز خواهیم پرداخت که چرا در اعلان چشم انداز سیاست خارجی جدید آمریکا نامی از عراق برده نشد و به این سوال پاسخ می دهیم که آیا این به معنای بی اهمیتی عراق از منظر ساکنان جدید کاخ سفید به حساب می‌آید یا نکته‌ای دیگر در پس آن است.

با توجه به هزینه های بسیاری که آمریکا در سال‌های اخیر و به خصوص از ۲۰۰۳ و اشغال نظامی آن کشور به این سمت انجام داده است، تصور این مطلب که کاخ سفید به راحتی و بخواهد از عراق و منافع آن چشم پوشی کند یا آن که عدم اعلام اسم عراق در اولین سخنرانی سیاست خارجی بایدن را حمل بر بی اهمیتی عراق از سوی آمریکا قلمداد کنیم، با واقعیات صحنه تناسبی ندارد.

موارد بسیاری هست که باعث می شود این استدلال تقویت شود که همچنان عراق در سیاست خارجی آمریکا دارای اهمیت خاص خود است. وجود بزرگترین سفارتخانه آن کشور در بغداد، وجود چندین پایگاه نظامی آمریکا در شهرهای مختلف آن کشور، حضور نظامی اطلاعاتی گسترده چندین ساله آمریکا در عراق، دسترسی به منابع عظیم نفتی آن کشور و موارد دیگر از این دست.

از سوی دیگر آنکه عراق یکی از زمین های بازی میان ایران و آمریکا در سال های اخیر بوده و هست و به محلی جهت زورآزمایی این دو کشور در عرصه‌های مختلف تبدیل شده است و نقطه عطف این برخوردها را هم می‌توان در دی ماه سال ۹۸ و ترور سرداران مقاومت توسط آمریکا در فرودگاه بغداد دانست که منشاء تحولات آتی شده و همچنان خواهد بود.
متعاقب آن موضوع پرونده خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق به صورت جدی و گسترده ای کلید خورد و تا به امروز هم توسط دستگاه‌ها، مسئولین، احزاب و جریانات مختلف عراقی پیگیری می شود و از طرفی هم این مسئله به عنوان یک مطالبه جدی از سوی جمهوری اسلامی ایران در قالب انتقام از آمریکا در ترور سردار شهید سلیمانی مطرح است.

شاید یکی از اهداف آمریکا برای عراق در دوره بایدن تاکید بر این مطلب به طور ضمنی باشد که آمریکا قصد خروج نیروهای نظامی خود از عراق را دارد اما با توجه به شرایط ناپایدار آن کشور، حضور باقیمانده تروریست های داعش، انجام برخی عملیات های تروریستی توسط آنها و البته برخی حملات راکتی به سفارتخانه های خارجی در بغداد در راستای ناامن کردن منطقه سبز پایتخت، آمریکایی ها نمی توانند نسبت به بی ثباتی و ناامنی عراق و البته منطقه بی تفاوت باشند بنابراین آنها بهانه خوبی را جهت تداوم حضور خود در عراق به دست آورده اند و در دوره بایدن بر آن اصرار خواهند داشت.

اما شاید آنچه که باعث شده بایدن در چشم انداز سیاست خارجی خود نامی از عراق نبرد، به دلیل برخی از موضوعاتی است که می‌تواند ضریب، حساسیت و اهمیت بیشتری به نسبت عراق در حال حاضر و آینده برای کاخ سفید داشته باشند که از جمله آنها پرداختن به موضوع روسیه و چین است.

نگاه به آسیا (شرق) از سوی آمریکایی ها کاملا هوشمندانه و حساب‌شده است چرا که آنها به خوبی از این موضوع آگاه هستند که در عرصه بین المللی اقدامات و گام‌های جدی، تأثیرگذار و گسترده چین و روسیه است که می‌تواند هژمونی آمریکا در عرصه بین المللی و البته حوزه نفوذ و قدرت آنها را در منطقه محدود ساخته و به عنوان تهدید اول آمریکا به حساب آیند.

بنابراین سیاست خارجی بایدن در بُعد راهبردی، به موضوع متوقف کردن یا کاستن از شیب تند پیشرفت و سرعت گسترش نفوذ و توان روسیه و چین در عرصه های مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و تکنولوژی در قالب همکاری با کشورهای منطقه ای و بین المللی است و قطعاً به موازات آن نیز کشورهای منطقه ای و از جمله مهمترین آنها عراق نیز یکی دیگر از اهداف و برنامه های بلند مدت آمریکا در قالب توسعه نفوذ و قدرت منطقه‌ای واشنگتن به حساب می‌آید.

در پایان آنکه امیدواریم عراقی‌ها بتوانند در برهه حساس فعلی که منطقه و عرصه بین الملل آبستن تحولات بسیاری است و در حال سپری کردن دوران گذار هستیم که یکی از نشانه های آن نیز سرعت بسیار تحولات پیچیده ای است که روزانه با آنها مواجه ایم، حداکثر بهره برداری را در راستای ایجاد ثبات پایدار امنیتی وسیاسی در کشورشان داشته باشند و از طرفی هم با اتحاد وهمدلی میان کلیه مسئولین، احزاب، جریانات سیاسی و البته تامین مطالبات مردم و فراهم آوردن شرایط مناسب معیشتی برای آنها گام های جدی تری را در قالب خود کفایی و استقلال کشور و در نهایت بی نیاز شدن از کمک های خارجی بردارند.


گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید