به گزارش خبرگزاری بسیج ازکرج، اعتقادات و باورهای مسلمین در جامعه وجود دارد که پذیرش آن ها قابل قبول می باشد به عنوان مثال حدود ۷ بار به امت های مختلف اشاره شده که فرمودند که اگر از این مردم بپرسید که خالق شما کیست : این ها می گویند که خالق ما خداست . پس پذیرش خداوند کار دشواری نیست .اما در بعضی از موارد پذیرش اعتقادات کار دشواری است که بعضی از اعتقادات را بپذیریم .
یکی از آن ها درک فضیلت و مقام اولیای خداست . اولیای خدا مراتبی دارند که هرکسی توان و درک آن را نداشته باشد . بنابراین نیاز داریم به تقویت این نیاز ها که اولیای خدا دارند .
مثلا عظمت شخصیت امیر المومنین امام علی مورد پذیرش هست ولی در گاهی اوقات پیامبر خدا احتیاط می کردند و از فضایل امام علی نمی گفتند. چون زمینه پذیرش به اون اندازه که امام علی نبود . در جاهای هم فرستاده خدا به طور تحدید آمیز اشاره می کرد که به پیامبر می فرمود اگر علی را معرفی نکنی به رسالت خود عمل نکردی و به دلیل نگرانی پیامبر در اینکه شاید پذیرش این موضوع نباشد خداوند می فرماید که نگران نباش که شما از بالا ها در امان هستین . این معلومه که پذیرش مردم جزء دغه دغه های پیامبر بود .به دلیل حسد ورزی مقام اولیا را درک نمیکنند.
امروز در جامعه اسلامی کسانی هستند که با ولی فقیه زاویه دارند یا از باب تکبر هست یا حسادت، بسیاری از مقام های دنیا همانند پوتین حسادت و تکبری ندارد که می توانند مقام معظم رهبری را درک کنند که می گوید خیلی از فضایل عیسی مسیح را که من خواندم در ایشان هست .
ما میبینیم که در نزدیک ترین مقام در کنار رهبر بودند به اندازه خانم رایس وزیر خارجه اسبق آمریکا درک از رهبر نداشتند او میگوید که ما ۶ ماه برنامه می ریزیم و او با یک سخنرانی همه را از بین می بردند .
دومین موضوع که پذریش آن سخت است و باید آن را درک کنیم، دشمن شناسی کار مهمی است . ولی متاسفانه اوج رضالت دشمنان خدا را درک نمی کنند که دو دلیل دارد یکی سادگی و یکی مَرض و دل بیمار و قلب بیمار دارند که دشمن خدا را درک نمیکنند .
حضرت آقا می فرمایند که دست دشمنان دست چدنی است و روی مخملی دارد ولی باز اون ها دست می دهند .
بارها اعلام کردند که به آمریکا اطمینان نکنید و اگر هر آن ها از پل بگذر به ریش شما می خندد . نمی دانیم که دل بیمار دارند و یا از روی سادگی است و من قضاوت نمی کنم .
متاسفم که دولت مردانی داریم که دشمن شناسی را نمی دانند .
در صحنه عاشورا دو جبهه دیده می شود، یک گروه ممتاز در اوج کرامت و در فضایل اخلاقی عالی هستند و شخصیت محوری این جریان ابا عبدالله الحسین(ع) هست و خانواده و برادر و حواریون حول اون محور هستند . همه ی ادیان و حتی ادیان غیر الهی عزادار امام حسین هستند از مسیحی، هندو و غیره هستند .
و در مقابل یک گروهی هستند که در گروه رضالت و درنده خویی هستند و هرکس با شنیدن ویژگی این افراد چرا این افراد در مقابل امام حسین ایستادند.
در بین روانشناسان و دانشمندان بحثی مورد بررسی هست که چرا این همه اختلاف بین انسان ها وجود دارد بعضی در اوج اخلاق های انسانی و بعضی در اوج رضالت و پستی هستند . از نظر جامعه شناسان عواملی تاثیر دارد که یکی وراثت است . این ها معتقد هستند خیلی از اخلاق و خلق و خو هستند و از والدین و گذشتگان به ارث می رسد و اگر از طائفه و نسل خوبی هستند انسان های خوبی می شوند و خوبی به ارث می بردند و یک نمونه همین اولیای الهی هستند . اجداد شون همه موحد بودند از والدین صالح به دنیا اومدند. در مقابل جریانی مثل بنی امیه از والدینی به همون ویژگی ها به دنیا اومدند لذا همون ویژگی ها به ارث رسید و از نظر روانشناسان عامل اول وراثت است .
عامل دوم که تایید کننده شخصیت انسان است محیط است که آن از خانواده شروع میشود که محل تولد است تا مدرسه و جامعه و محل زندگی افراد خیلی مهمه که چه کسی در کدام محیط رشد کرده و تاثیر گذار هست که در چه محیطی رشد کرده .
اما اشکالاتی پیش میاد که بگوئیم تشکیل دهنده شخصیت انسان همین دو مورد است چرا در شرایط تربیتی یکسان افراد متفاوتی تربیت بشوند .
اگر فقط عوامل محیط و وراثت است چرا افراد یک خانواده به دو گونه تربیت میشوند.
جعفر کذاب برادر و فرزند امام است . اما چرا جعفر کذاب شد .
اما افرادی در وضعیتی تحولی در اونها به وجود می آید .
اگر ما معتقد باشیم که وراثت و محیط باعث باشد ما جبر گرا هستیم . و اسلام جبر گرایی موافق نیست .
و اگر وراثت و محیط را عامل قرار دهیم نباید کسی را توبیخ کنیم چون هر دو عامل مربوط به ما نیست .
سایه فرزند فرعون در کدام محیط رشد کرده بود جایی بود که فرعون میگفت من خدا هستم ولی آسیه از زنان بهشتی شد .
در اسلام فقط این دو عامل نیست باید عامل دیگه ای هست که از این دو عامل مهم تر باشد . و باید بگوئیم که همه ی باید ها بر پایه ی هست ها می باشد . و به عبارتی انسان واجد دو شناخت هست این شناخت هست که بر وراثت محیط تاثیر میزاره نسبت به هست ها اینکه خدایی هست و عالم مخلوق خداست که این عالم را با این نظم به وجود آورده و بعدی حقیقت انسان است که انسان با به دنیا اومدن و زندگی کردن و مردن تمام زندگی نیست بلکه جهان دیگری هست .
بسیاری از فیزیک دانان که به اسلام اعتقاد ندارند به این نتیجه رسیدند که عالم مثل یک پیاز هست و لایه های مختلفی دارد که اولین لایه لایه ی زر هست و یکی دوره جنین و دیگری زندگی دنیایی و لایه های بعدی برزخ هست و لایه ی بعدی قیامت هست براین این دو شناخت از هر امر دیگری مهم تر هست و شناخت نسبت به هستی و خلقت انسان خیلی مهم است که انسان تربیت شود .
اگر انسان به مقام خلیفه اللهی برسد و محیط را درک کند به اوج مقام می رسد .