به گزارش خبری بسیج جامعه زنان کشور، در سایه تحولات اجتماعی، وقوع بحرانهایی نظیر جنگ، همواره گروههایی را بیش از دیگران تحت تأثیر قرار داده است. زنان بهعنوان نیمی از جامعه، در عین آسیبپذیری، نقشهای بارز و چندگانهای در مواجهه، مدیریت و عبور جامعه از شرایط بحرانی بر عهده دارند. چه در صف مقدم مدیریت خانواده و تربیت نسل آینده، و چه در پشتیبانی عاطفی و همدلی موثر با تمامی اعضای جامعه، زنان همواره جزء بازیگران کلیدی در برهههای حساس تاریخی بودهاند. خصوصاً در فرهنگ ایرانی-اسلامی، حضور زنان در عرصههای تصمیمسازی و اجرایی، عامل مهمی برای حفظ انسجام خانوادگی، انتقال ارزشها، و کاهش پیامدهای استرس و آسیب ناشی از بحرانها محسوب میشود.این گزارش، با نگاهی تحلیلی، به بررسی نقش زنان به ویژه مادران در مدیریت بحرانهای اجتماعی و جنگ، با تمرکز بر ابعاد عاطفی، تربیتی، و اجرایی میپردازد.
سحر قناعتی روانشناس در این باره می گوید: در مواقع وقوع جنگ و بحران، در کنار کودکان و نوجوانان جزو گروههای آسیبپذیر محسوب میشوند. در چنین شرایطی، زنان نهتنها بهعنوان اعضایی از این قشر آسیبپذیر درگیر بحران هستند، بلکه نقشهای چندگانه و کلیدی در مدیریت بحران و خانواده نیز ایفا میکنند.نقش چندگانه زنان در مدیریت بحران و جنگوی با اشاره به مدیریت بحران زنان بیان کرد: مطالعه دوران دفاع مقدس نشان میدهد زنان با وجود قرار داشتن در شرایط دشوار، توانستند نقشهای مختلف خود از جمله تدارکات، مدیریت اعضای خانواده و تربیت فرزندان را به خوبی مدیریت کنند. این نقشها در دو دسته تقسیم میشوند:۱. نقشهای اجرایی مستقیم۲. نقشهای حمایتی، عاطفی و روانیوی همچنین ادامه می دهد: زنان به عنوان پایگاهی امن برای خانواده، نقش مهمی در مراقبت روانی و حمایت عاطفی از اعضای خانواده و حتی جامعه دارند. توانایی همدلی و همراهی زنان، موجب کاهش استرس و اضطراب خانواده در بحران شده و به حفظ سلامت جسمی و روانی اعضا کمک میکند.اهمیت شبکه اجتماعی زنان در بحرانقناعتی درباره شبکه سازی اضافه می کند: یکی دیگر از مزیتهای زنان نسبت به مردان، داشتن شبکههای اجتماعی قویتر بهویژه در جوامع محلی است؛ ویژگیای که در مواقع بحران برای دسترسی به منابع، اطلاعات و پشتیبانی بسیار مؤثر است. زنان هم در ایجاد و هم در حفظ این شبکهها نقش پررنگی دارند.وی گفت:در حوزه نقشهای اجرایی، زنان میتوانند در همه سطوح مدیریت بحران شرکت کنند و بهخوبی آن را اجرا نمایند. به دلیل روحیه ریزبینی و دقتشان، حضور زنان در تصمیمگیریها میتواند منجر به لحاظ شدن بهتر نیازها و نگرانیهای زنان و کودکان در روند تصمیمسازی شود.
این روانشناس عنوان کرد: زنان به جهت سرشت و وظایف تاریخی خود، همواره در مدیریت منابعی مانند آب، غذا و سرپناه نقش مؤثری داشتهاند. این توانمندی تاریخی در شرایط بحران نظیر جنگ، بیش از پیش مشهود است و بانوان آگاه میتوانند به عنوان بازوی اجرایی در مدیریت، آموزش و آگاهسازی جامعه بسیار تأثیرگذار واقع شوند.مادران، ستون عاطفی خانواده در بحرانهای جنگوی با بیان نقش مادری در بحران جنگ، جایگاه ویژهای دارد تصریح کرد: مادران ایرانی با آموزش تاریخ و تقویت هویت و روحیه حماسی فرزندان، نقش مهمی در تبدیل تهدید جنگ به فرصتی برای رشد دارند. آرامش مادر، اولین عامل برای آرامش فرزند است. مادران باید خود آرام بوده و جعبهای از تکنیکهای آرامش روانی برای خود و فرزندان داشته باشند تا بتوانند تسلط بر هیجانات منفی را الگوسازی کنند.قناعتی مطرح کرد: در موقعیتهای بحرانی مانند جنگ، مادران میتوانند با در آغوش گرفتن کودکان و نوجوانان، استرس را در آنها کاهش دهند و بستر کنشگری و رشد حس استقلال را فراهم سازند. حتی فعالیتهایی مانند جمعآوری کمکها یا مشارکت در تولید محتوا، در ایجاد حس ارزشمندی و اتحاد خانوادگی نقش اساسی دارد.مادران و انتقال روحیه عزت و افتخار به نسل آیندهوی گفت: نقش مادران در یادآوری عزت و قدرت کشور از طریق روایت تاریخ با افتخار به فرزندان، به کاهش اضطراب آنها در شرایط بحران کمک میکند. مادران باید قدرت تحلیل اخبار صحیح و غلط را به فرزندان بیاموزند تا فرزندان بتوانند با خردورزی و منطق رویدادها را بسنجند و تحت اثر اخبار نادرست قرار نگیرند.اهمیت رژیم خبری و گفتوگو با فرزندان در بحرانها
قناعتی اشاره کرد: در شرایط بحرانی، خانوادهها باید مراقب میزان مواجهه فرزندان، بهویژه زیر ۱۲ سال، با اخبار باشند و تحلیل اخبار را نزد آنها انجام ندهند تا موجب اضطراب نشود. مادران باید از تکنیکهایی چون نقاشی، کاردستی و بازی برای بیان احساسات فرزندان استفاده کنند و از طریق گفتوگوهای رودررو و خانوادگی، احساس امنیت و آرامش بیشتری برای آنها فراهم آورند.زنان؛ بازیگران کلیدی کاهش آثار بحران و بازسازی اجتماعیدر نهایت، هرچند زنان در شرایط جنگ و بحران بالقوه آسیبپذیر تلقی میشوند، اما با برنامهریزی و پرورش زنان آگاه، میتوانند به بازیگران اصلی فرآیند مدیریت بحران و بازسازی جامعه بدل شوند و نقشهای حیاتی و چندگانه خود را در تربیت نسلهای آینده، آموزش، امدادرسانی، حمایت عاطفی و مدیریت منابع به بهترین نحو ایفا کنند.
نقش زنان، بهویژه مادران، در دوران بحران و جنگ نهتنها محدود به مراقبت و حمایت از خانواده نیست، بلکه در مدیریت منابع، انتقال ارزشها، آموزش نسل جدید و حتی تصمیمگیریهای اجتماعی اهمیت ویژهای مییابد. شواهد تاریخی و تجربیات معاصر بهروشنی نشان میدهد که توانمندی و حضور فعال زنان، ضامن حفظ انسجام خانوادگی و حتی بازسازی اجتماعی پس از بحرانهاست. زنان با بهرهگیری از مهارتهای ارتباطی، شبکههای حمایتی و روحیه ایثار، میتوانند بیش از پیش به عنوان پیشگامان مدیریت بحران و ایجاد حس امنیت و آرامش در جامعه ایفای نقش کنند.بنابراین، توجه به توانمندسازی زنان، آمادهسازی آنها برای مواجهه با بحران، و استفاده از ظرفیتهای عاطفی، اجتماعی و مدیریتی ایشان، ضرورتی است که میتواند نقش بیبدیلی در عبور جامعه از موقعیتهای آسیبپذیر ایفا کند. نقش زنان را باید بهدرستی شناخت، تقویت کرد و در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کلان، جایگاهی شایسته برای حضور و مشارکت آنها در نظر گرفت تا هم سلامت جامعه و هم آینده نسلها تضمین شود