یادداشت // حسین نظری جهانتیغی ـ برای بسیاری از ما ممکن است به وجود آمده باشد که در موقعیتی خاص نتوانیم بگوییم نه.
باید یاد بگیریم در شرایطی که ممکن است دچار خطر شویم با شجاعت تمام بگوییم نه.
مثلاً نه گفتن به اعضای خانواده، دوستان، راننده تاکسی و…برای سوار شدن به خودرو با شرایط سخت و خطرآمیز.
نه به تعارفات غلط اجتماعی که منجر به رانندگی ناایمن میشود و حتی نه گفتن به خودمان وقتی که خیلی عجله داریم و چشممان را به روی تمامی قوانین و مقررات رانندگی میبندیم.
در پویش نه به تصادف، این «نه» به معنای نه به سرعت غیر مجاز، نه به رانندگی در حالت خستگی و خواب آلودگی، نه به استفاده از تلفن همراه، نه به خوردن آشامیدن پشت فرمان، نه به بیتوجهی به قوانین راهنمایی رانندگی و نه به نشستن پشت فرمان در حالت مستی و یا مصرف مواد مخدر است
قطعاً در زندگی روزمره خود صدای آژیر آمبولانسها و ماشینهای پلیس را در جادهها و خیابانها شنیدهایم، این آژیر ما را یاد خطری میاندازد که سالهاست در سکوت جان هزاران نفر را گرفته و معلولیتهای شدیدی را برای افراد به وجود آورده است و آن هم تصادف است
متاسفانه عقب ماندگی تاریخی استان سیستان و بلوچستان باعث شده است همچنان در بسیاری از شاخصهای بد پیشتاز کشور باشیم، بر اساس آمار این استان بالاترین میزان مرگ و میر بر اثر حوادث ترافیکی را در سطح کشور دارد که علاوه بر اینکه بار سنگینی به بیمارستانها و مراکز درمانی وارد نموده است خانوادههای بسیاری را داغدار نموده و بیمهها و اقتصاد کشور را مورد هدف قرار داده است.
درست است که با فرهنگ سازی برای کودکان نوجوانان و والدین میتوان این روند را تغییر داد، اما نباید نقش و اهمیت زیرساختهای جادهای استان را در نظر نگرفت.
سیستان و بلوچستان تنها استان کشور است که تنها بین دو شهر آن بزرگراه وجود دارد و آن هم بزرگراه زابل به زاهدان به طول ۲۰۰ کیلومتر است که اجرای آن ۲۲ سال زمان برده است!
پویش نه به تصادف در کنار ترویج نقش و مسئولیت فردی و اجتماعی، فریاد بلند مطالبات اقشار مختلف جامعه برای اصلاح زیرساختها و ارتقاء استانداردهای ایمنی جادههاست.
حال زمان آن است که با اراده جمعی و اقدامی آگاهانه، فاجعهای که سالهاست برای همه ما عادی شده است را پایان دهیم
نه به تصادف، آری به زندگی.