به گزارش خبرگزای بسیج خراسان رضوی، سالهاست که بحث مذاکره میان ایران و آمریکا یکی از موضوعات داغ و پرچالش در عرصه سیاست خارجی کشور ماست. از توافقنامهها و تنشها گرفته تا پیامهای غیررسمی و میانجیگریهای گاهوبیگاه، همه اینها نشان میدهد که این رابطه، پیچیده و چندلایه است. اما آنچه برای من بهعنوان یک ایرانیِ تحصیلکرده در خاک آمریکا روشن است، این است که اعتماد به آمریکا، سادهانگارانه و حتی خطرناک است.
من سالها در آمریکا زندگی و تحصیل کردهام. مدرک دکترای خود را در مهندسی عمران از دانشگاه آریزونا گرفتم و با جامعه، نظام دانشگاهی، رسانهها و فضای سیاسی آن کشور از نزدیک آشنا شدم. آمریکا را از درون میشناسم؛ کشوری که همواره منافع خود را بر هرگونه تعهد اخلاقی یا دیپلماتیک مقدم میداند. تجربه تاریخی نیز نشان داده که در برابر ایران، هیچگاه بازی منصفانهای از سوی آمریکا در کار نبوده است.
مذاکره بهخودیخود یک ابزار دیپلماتیک است و نفی کامل آن، نگاهی خشک و انعطافناپذیر محسوب میشود. اما نوع مذاکره، طرف مذاکره، و پیشزمینه ذهنی او بسیار مهم است. آمریکا در سالهای اخیر بارها نشان داده که توافقها را زیر پا میگذارد، از برجام گرفته تا بسیاری از معاهدات بینالمللی دیگر. با چنین سابقهای، آیا میتوان به میز مذاکرهای نشست که طرف مقابل آن هر لحظه آماده تغییر بازی است؟
مذاکره با آمریکا، اگر هم روزی ناگزیر باشد، باید با نهایت دقت، احتیاط و واقعگرایی انجام شود. باید بدانیم که روبهروشدن با آمریکا صرفاً یک تعامل دیپلماتیک نیست، بلکه ورود به یک بازی پیچیده با بازیگری حرفهای و درعینحال بیتعهد است. تاریخ، تجربه شخصی و واقعیات سیاسی، همهوهمه نشان میدهند که در این مسیر، سادهدلی و خوشباوری بزرگترین خطاست.