۱۲ / فروردين / ۱۴۰۴ - 01 April 2025
13:20
کد خبر : 9677181
۱۲:۱۳

۱۴۰۴/۰۱/۰۸

کردستان هم‌آواز قدس

در آخرین جمعه رمضان، کردستان به دریایی از خروش و ایمان بدل شد، مردمان این دیار، با گام‌هایی استوار و دل‌هایی لبریز از غیرت، هم‌نوا با فلسطین، ندای آزادی را در این دیار طنین‌انداز کردند و پرچم مقاومت را برافراشتند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از کردستان، در صبح دل‌انگیز آخرین جمعه رمضان، آفتاب کردستان مهربان‌تر از همیشه بر شانه‌های شهر‌ها و روستاهایش دست نوازش می‌کشید، نسیم ملایمی، پرچم‌های برافراشته را به رقص در می‌آورد و انگار دل آسمان نیز با مردم این دیار هم‌نوا شده بود.

خیابان‌ها پر از مردمی بود که با گام‌هایی استوار و دل‌هایی لبریز از ایمان، به سمت میعادگاه راهپیمایی روز قدس روانه بودند، زنانی با چادر‌های مشکی و لباس‌های محلی رنگارنگ که همچون پرچم‌هایی از غیرت در باد تکان می‌خوردند، مردانی با مشت‌های گره‌کرده، پیرمردانی با محاسنی سپید که عصا به دست، اما استوارتر از جوانان، شعار سر می‌دادند، و کودکانی که با دستان کوچکشان، پلاکارد‌هایی بزرگ‌تر از قامت‌شان را حمل می‌کردند.

از بلندگوها، نوای سرود‌های حماسی در هم می‌آمیخت با فریاد‌های «القدس لنا و مرگ بر اسرائیل»، که همچون طنین تندر، در کوچه‌ها و خیابان‌ها می‌پیچید در چشمان مردم، شوقی بی‌وصف موج می‌زد، شور و خروش یک ملت، تجلی آرمان آزادی، آرمانی که از دل تاریخ جوشیده و با خون دل‌های آزاده آبیاری شده است؛ و در این میان، آفتاب کردستان همچنان نظاره‌گر بود، گویی در دل خویش می‌گفت: این مردمان هرگز خسته نخواهند شد، چرا که عدالت، در جان و جهانشان ریشه دوانده است…

قدم‌ها بر سنگفرش خیابان‌های سنندج، مریوان، سقز و دیگر شهر‌های کردستان کوبیده می‌شد و گویی زمین نیز با آنان هم‌قدم بود، با هر گام، ندای آزادی را در گوش زمانه نجوا می‌کردند.

پیرمردی با دستانی لرزان، اما صدایی رسا، پرچم فلسطین را در دست داشت، نگاهش به دوردست‌ها خیره بود، انگار تاریخ را می‌دید، روز‌هایی که قدس، بی‌دغدغه بود، روز‌هایی که اشک‌های مادران فلسطینی، خاک سرزمینشان را‌تر نکرده بود، در کنار او، جوانی با چشمانی درخشان و قلبی مالامال از امید، فریاد می‌زد، انگار که شعله‌ای در وجودش زبانه می‌کشید، شعله‌ای که هیچ طوفانی توان خاموش کردنش را نداشت.

خورشید، نیمروز را درنوردید، اما گرمای آن، به پای حرارت دل‌های مردم نمی‌رسید، از دور، میدان اصلی شهر نمایان شد، و با آن، تصویری از وحدت، از همدلی، از ایمانی که، چون کوهی در برابر تندباد حوادث ایستاده بود.

پلاکارد‌ها بالا رفت، مشت‌ها گره شد، و در آن لحظه، کردستان، صدای قدس شد، صدایی که از قلب کوهستان‌های این دیار برخاست و در افق‌های دور، پژواکی بی‌پایان یافت…

آمده‌ام برای آزادی فلسطین و حمایت از کودکان غزه

مادر سنندجی در حالی که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل را سر می‌دهد در گفت‌و‌گو با خبرنگار کردتودی اظهار داشت: آمده‌ام به راهپیمایی روز قدس برای آزادی فلسطین و لبنان، برای حمایت از کودکان بی‌گناه غزه، چون دلم پر از درد است، چون هر روز می‌بینم که کودکان فلسطینی با ترس و گریه زندگی می‌کنند، خانه‌هایشان ویران شده و شادی از زندگی‌شان گرفته شده است.

وی ادامه داد: آمده‌ام، چون نمی‌توانم سکوت کنم. من یک مادر هستم، می‌فهمم که هیچ مادری نباید شاهد رنج فرزندش باشد، آمده‌ام تا بگویم کودکان فلسطین تنها نیستند، ما کنارشان هستیم و من اینجا هستم برای حقیقت، برای آزادی، برای زنان و کودکان بی‌گناهی که زندگی‌شان در آتش و خون می‌سوزد.

انتهای خبر/

گل آرا ظاهری
خبرنگار: گل آرا ظاهری

گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید