به گزارش خبرگزاری بسیج از گلستان؛ به نقل از ایبنا؛ با نگاهی به تقویم و تاریخ انقلاب اسلامی در استان گلستان، نام چهارهزار شهید به چشم میخورد. شهیدانی والامقام که همچون نگینی درخشان جلوه ای ماندگار و فرهنگی به این کهن دیار بخشیدهاند و ظرفیتی تمام نشدنی برای اشاعه فرهنگ ایثار، مقاومت و پاسداری از آرمانهای انقلاب ایران اسلامی در گام دوم انقلاب و در مسیر شکل گیری تمدن بزرگ اسلامی به شمار میروند.
با تورق برگ برگ این تقویم؛ اسامی، روزها و مناسبت های گوناگونی به چشم می خورد که در گذر زمان، نه تنها رنگ و رو باخته و به غبار فراموشی سپرده شده اند؛ بلکه همچون آیینه ای درخشان پیش رویمان جلوه گری میکنند و تصویری واقعی از تاریخ حماسه و ایثار این مرزپرگهر را به ما نشان میدهند تا عمیق به آن بنگریم و از این زیست و زمانه آن ها برای ساختن ایرانی بهتر سرمشق بگیریم.
چند روزی است که درختان نوبهار قبای سبز پوشیده و کلاه شکوفه بر سرنهاده اند و بوی سوسن و سنبل مهمان هر کوی و برزنی شده است و همزمان با بهار طبیعت، شاهد آغاز کهن جشن گیتی و جلوهای از فرهنگ غنی ایران اسلامی، عید نوروز هستیم؛ سنتی زیبا که نشان از روحیه محبت، صلح، دوستی و مهرورزی در این کهن دیار دارد.
در کنار تمام نام ها و یادها، آیین ها و سنت ها، باورها و رویدادهایی که از دیرباز تا به امروزدر حافظه جمعی مردم استان گلستان جسته و گریخته در موسم نوروز که امسال با عطر بهارقرآن، ماه مبارک رمضان معطر شده و به چشم میخورد؛ نام و یاد شهدا و ایثارگرانی است که در این ایام دیده به جهان گشودند و یا شربت شهادت نوشیدند و آسمانی شدند.
از جمله نام های ماندگار تاریخ استان گلستان در این همزمانی نوروز و رمضان؛ سرهنگ پاسدار مدافع حرم، شهید«قاسم(مهدی) غریب» است. شهیدی که در نخستین روز سال 1361 و در روزی که اهالی روستای «سیدمیران» همچون دیگر نقاط کشورمان مشغول خواندن دعای حول حالنا و شنیدن سورنای نوروزی بودند، دیده به جهان گشود و در 21 تیر ماه 1394 همزمان با ماه مبارک رمضان (24 رمضان) در ارتفاعات تلمور سوریه به شهادت رسید.
شهید «قاسم(مهدی) غریب» روستا زادهای با نام جهادی فرمانده امیر بود که در زمانه جولان تکفیری ها، داوطلبانه برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) رهسپار کشور سوریه شد.
او فرزند محمدرضاغریب و ملکه ساورعلیا ( فرزند دوم خانواده و دارای سه برادر و یک خواهر) بود که دوران تحصیلش در مقطع ابتدایی و راهنمایی را در روستای زادگاهش سپری کرد و برای تحصیل در مقطع دبیرستان عزم گرگان نمود و در مدرسه شهید رجایی گرگان مشغول به تحصیل شد.
شهید غریب در سال 1379 بعد از اخذ مدرک دیپلم، در کنکور دانشکده افسری دانشگاه امام حسین (ع) شرکت نمود و پذیرفته شد و رسما به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد.
وی 5 سال بعد در سال 1384 و در شهر قم با «اعظم السادات حسینی» خادم افتخاری مسجد جمکران ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند پسر با نام های امیرعباس و محمد امین است که در سال های 86 و 88 متولد شدند.
بعد از نائل شدن به درجه جانبازی از ناحیه چشم در یک ماموریت آموزشی و نیز جاخوش کردن4 ترکش در طول سال ها در بدنش، به توصیه پزشک معالج(زندگی در منطقه ای مرطوب) و برای حفظ چشم دیگرش، بار دیگر به زادگاهش بازگشت و مدتی در سپاه استان گلستان مشغول به کار شد و در ادامه به گردانهای تکاور تیپ مردم پایه سپاه نینوا پیوست.
او از نیروهای زبده یگان صابرین سپاه تهران بود که تخصص تکاوری و خلبانی داشت. همچنین جانشینی فرماندهی گردان تکاوری سپاه نینوای استان گلستان و تعلیم نیروهای گردان تکاوری سپاه و تکاوری ارتش و فرماندهی نیروهای دفاع وطنی، فاطمیون و نیروهای ارتش سوریه در جنگ سوریه منطقه تدمر از جمله سوابقی به شمار میرود که از وی به جای مانده است.
شهید غریب که همسرش او را «مهدی» صدا می زد، دوبار عازم سوریه شد؛ بار نخست 2 روز پیش از نوروز 94 و بار دوم هم 26 خرداد همان سال بود. آخرین تماسش وی با خانواده اش به تاریخ سهشنبه 16 تیر ماه 94 مصادف با شب شهادت امام علی (ع) بود که در آن تماس از همسرش خواست که برای شهادتش در شب قدر دعا کند که بتواند در چنین شبی برات شهادتش را بگیرد؛ دعایی که به چند روز نکشید و شب ۲۴ رمضان،در ساعت یک بامداد روز ۲۱ تیر ماه سال ۹۴ در کوههای پالمیرا واقع در تدمر سوریه به آرزوی همیشگیاش رسید و برات شهادت نصیبش شد.
پیکر مطهرش به عنوان سومین شهید مدافع حرم استان گلستان با استقبال پرشکوه مردمی در گرگان تشییع و در گلزار شهدای دفاع مقدس روستای سیدمیران به خاک سپرده شد.
در کنار تمامی یادداشت ها و گزارش ها از دیدار مسئولان و گروه های مردمی با خانواده معززش در این سال ها که در خبرگزاری ها و پایگاه های خبری و در مجموع رسانه های مکتوب و مجازی قلمی و منتشر شده است؛ با نگاهی به منابع، نام کتابی هم با عنوان «مسافر شام» برگرفته از وصیت نامه شهید به چشم می خورد که به کوشش محمد جواد رجب زاده خراسانی قلمی شده است.