به گزارش خبرگزاری بسیج دزفول اینک به شهیدی خاص از شهدای دزفولی می پردازیم که به دلیل شغل پدر ساکن خرمشهر می شوند و پس از شهادت به دلیل شرایط جنگی روزهای آغازین تجاوز عراق به ایران، مظلومانه در خرمشهر دفن می شود. بانویی رزمنده و جهادگر با توانمندی های بی نظیر.
شهناز هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء دعای کمیل می خواند. منحصر به یک شب خاص هم نبود. چقدر گریه می کرد. وقتی می پرسیدم: چرا گریه می کنی؟ می گفت: اگر معنای این دعا را می دانستید، شما هم با من گریه می کردید.
فوق العاده هنرمند بود. با سن کم، خیاطی، گلدوزی و هنرهای دیگر را به شکل بسیار کاملی بلد بود. نسبت به زمان خودش، همیشه خیلی جلوتر بود. گواهینامه رانندگی داشت و بسیار عالی رانندگی میکرد. در حالی که در خرمشهر و اصولا شهرستانها، زن ها چندان نمیتوانستند سراغ این کار بروند. تایپ فارسی و لاتین را بسیار خوب بلد بود و حتی یک لحظه از زندگی و فرصتهایش را بیهوده از دست نمیداد؛