به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، زهرا اسکندری مسئول گروه جهادی منادی توحید اظهار داشت: فعالیت گروه فعال علمی و پژوهشی منادی توحید، به سالهای گذشته حتی به دوران نوجوانی بر میگردد و بسیج دریای اندیشه ورزی و توانمندی است، از سال ٩٨ نوشتن برای ما جدی شد و کار را با نوشتن کتابچه الفبای از خاک تا افلاک آغاز کردیم.
اسکندری بهترین خاطره از نوشتن خود را بیان کرد: در ابتدای کار تلاش ما برای نوشتن صرفا خلق و ایجاد یک کار جدید و اثرگذار بود، اما رفته رفته به تعدادمان اضافهتر شد و به طبع آن از نوشتن، خواندن و ویرایش کردن، از غلطهای املایی و دستوری و ...، لحظات برایمان شیرین و شیرینتر شد.
وی افزود: اولین بار که تلاش کردیم، یک اثری ادبی چند زبانه را به رشته تحریر درآوریم، به دلیل ناهماهنگی دوستان که قول ترجمه به زبان انگلیسی را داده بودند و کار را آماده نکردند، پروژه ما با شکست مواجه شد و روحیه تمام گروه را تا مدتی بهم ریخت.
اسکندری عنوان کرد: بیشتر کارهای ما حول محور شهدا و بعضا مربوط به وقایع روز از جمله انتخابات و ۴ فصلنامه و ٢ویژه نامه که شامل، یک ویژه نامه اربعین و یک ویژه نامه انتخابات است.
وی اضافه کرد: آثار شهید آوینی از جمله آثاری است که مورد علاقه و مطالعه من و در زمینهی کتاب موضوعات مربوط به شهدا، مذهبی و در زمینه نشریات، فصلنامه ها، طبعا موضوعات روز، از جمله مضامینی که پیگیری و مورد نظرام است.
اسکندری خالق ۷ کتاب و فصلنامه معراج آفتاب، افزود: با توجه به علاقه وافر مقام معظم رهبری و علاقه ایشان به مطالعه و جلسات مهم با کارشناسان و نویسندگان و شعرا، مسیر ادبیات سرعتی روز افزون دارد و از نظر من بزرگترین آسیبی که ادبیات جوان را تهدید میکند، عدم شناخت و عدم تحلیل درست، میتواند ادبیات، شعر، اندیشه و بینش جوانان را تحت تاثیر خود قرار دهد.
وی در بخش دیگر از مصاحبه یادآور شد: با توجه به روح جمعی تصمیم گرفتیم مطالب هایمان را به چاپ برسانیم و به عنوان یک تیم از نویسندگان جوان انتظار داریم، در ادبیات روشنگری با زبان بلیغ و شیوا و در عین حال همراه با جاذبه جهت اقناع سازی جوانان کار شود، نا گفته نماند تیم ما در جشنوارههایی «شهید القدس، فجر ۴۵» برگزیده شد.
وی در پایان یکی از متنهای خود را تقدیم به خوانندگان به یادگار گذاشت؛ شکوه مشکات، یکی از متون نوشته شده در کتاب پرنیان عشق است که با افتخار تقدیم نگاه پر مهرتان میشود.
شکوه مشکات
پروردگار عالم که او را همتایی نیست، چه زیبا وصف خود را هنرمندانه تصویر نمود، گویی فر و جلال وصف ناپذیر خود را با شکوه و شوکت مشکاه به رخ کشیده و با رمز و رازی عارفانه، پنجرهای به سوی عرش گشوده و تمثیل جمال خویش را در مثالی خیال انگیز متجلی کرد.
انگار چلچراغی از نور در اوج بلاغت جلوگیری میکند.
گویی آن ذات لایتناهی داستان میگوید و فروغ انوار الهی را هویدا میسازد.
«الله نور السّماوات و الارض، مثل نوره کمشکوة فیها مصباح، المصباح فی زجاجة، الزجاجة کانّها کوکب درّی...» خدا نور آسمانها و زمین است.
وصف نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی پرفروغ باشد.
آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفّاف و درخشنده، همچون اختری فروزان.