گفتگوی اختصاصی؛ ارمغان بانوی جهادگر خرمشهری،خوداشتغالی زنان روستایی
سلام علیکم،لطفا خودتان را به طور کامل معرفی نمایید؟
وفا هلالی دوست هستم کارشناسی شیمی، ۱۵سال سابقه کار در خیاطی
۸سال معلم در مدارس آزاد و اکنون مربی فنی و حرفه ای هستم ودر تمام رشته های خیاطی آموزش میدهم و مدرک بین الملی اعطا میکنم .بنده فرمانده پایگاه مقاومت بسیج حضرت سمیه"س"حوزه فاطمه زهرا"س" ناحیه خرمشهرهستم.بیشتر فعالیت آموزش من به صورت جهادی و در روستاها و مناطق محروم و دور افتاده انجام می شود. کار جهادی من زیر نظر جایی نیست ودرواقع قراردادی که با خود بستم که برای مناطق محروم اشتغال زایی کنم .
من در خانواده ۹ نفره به دنیا آمدم، پدرم کارگر ساده اداره برق هستند زمانی که خرمشهر آزاد می شود پدرم و همکارانش مشغول برق کشی و خالی کردن اجساد از خانه ها می شوند، برای همین تمام بدن پدرم دچار بیماری پوستی می شود و چون دیگر قادر به کار کردن نبود تا زمان بازنشستگی به عنوان سرکارگر از ایشان استفاده می شد .
دیپلم تجربی دارم و علاقه شدید به مهندسی و پزشکی داشتم آرزو داشتم یک پزشک یا یک مهندس باشم همه اینها رو در دانشگاه قبول می شدم اما چون پدرم قادر به پرداخت هزینه دانشگاه نبود انصراف میدادم .
مقداری راجع به کار و تلاشی که انجام داده اید صحبت بفرمایید؟ از کجا شروع کردید آیا کسی از شما حمایت کرده؟
۲.کارم را از آنجایی شروع کردم که من در کنکورمامایی و پرستاری هم دولتی وهم آزاد قبول شدم برای دانشگاه دولتی باید اهواز میرفتم پدرم توانایی پرداخت هزینه های آزاد و هزینه رفت و برگشت اهواز را نداشت برای همین برگه قبولی رو از من گرفت و گفت قید دانشگاه را بزن من قادر به پرداخت هزینه نیستم! من آن روز تا شب و شب تا صبح گریه کردم.
صبح که شد دختر همسایه مان آمد گفت که خانمی در خیابان آرش به اتو کار نیاز دارد، شما رو معرفی کنم؟
من انقدر خوشحال شدم به امید اینکه پول جمع کنم و وارد دانشگاه شوم، اما هزینه ای که میدادند خرج رفت و برگشت من میشد ولی من هدفم این بود که کار یاد بگیرم بعد هم وارد تولیدی ها شدم ودر بیشتر تولیدی ها کار کردم تا توانستم یک چرخ مشکی وسردوز سبز و اتو معمولی بخرم.
وکارشخصی دوزی را در خانه شروع کردم خدا روشکر به خاطر اینکه با دقت وتمیز کار میکردم سریع مشتری های زیادی پیدا کردم ودر محل و منطقه خودمان معروف شدم.
از آنجایی که پدرم تمام حقوقش خرج دوا ودرمان می شد دیگه خرج خانه رو من به دوش کشیدم ودر کنار خیاطی وارد دانشگاه شدم و کارشناسی گرفتم.
دوره های خیاطی را هم کامل کردم پروانه کسب گرفتم و وارد بازار کار تولید شدم .
کار تولید از آنجا شروع شد که من در یک مدرسه غیر انتفاعی در زمین شهری آبادان مشغول تدریس شدم مدیر مدرسه وقتی کارم را اینقدر تمیز دید دوخت فرم مدرسه خودش را به من داد. این مدرسه که ۱۵۰ نفر بودند با چرخ مشکی و سردوز سبز دوختم برش ودوخت بامن بود یک نفر سردوز میزد و مادرم دکمه می دوخت ولی آن فرم ها اینقدر تمیز شدن که سال بعد مدرسه های زیادی به من معرفی شدند.
بعد از آن توانستم چرخ راسته دوز و یک سردوز دیگر ومیز برش بخرم.
۳.به خاطر اینکه وسایل کارم زیاد شده بود مجبور بودم مغازه بیرون کرایه کنم از آنجایی که خرج خانه بر عهده من بود واقعا دادن اجاره و پول آب و برق مغازه سخت بود تا آن موقع عضو بسیج آبادان بودم اما آشنایی من با بسیج خرمشهر باعث شد که من جایی برای کارگاه داشته باشم واز پرداخت اجاره مکان و پول آب وبرق راحت بشوم.
سال گذشته خیلی خوب کار کردیم وبا همکاری چندتا از مدیران مدارس فرم هارو خیلی مناسب در اختیار دانش آموزان گذاشتیم اما امسال به دلیل مشکلات کولر های پایگاه نتوانستیم پر رنگ کار کنیم.
دراین پایگاه من به ۵۵ نفر از بچه های زمین شهری آموزش و مدرک معتبر دادم و از آنها به طور مستقیم وغیر مستقیم در کار تولیدی استفاده میکنم و اشتغال زایی خوبی در منطقه ایجاد شد اما امسال برای اولین با ر کم رنگ کار کردم واینکه برای بچه ها بازار کار ایجا شده خیلی خوشحال هستم البته من برای بچه هایی که در روستا ها آموزش دادم کار میفرستم .
از قسمت سازندگی ناحیه خرمشهر یک فقره وام ۲۰ میلیون تومانی دریافت کردم که با آن توانستم یک چرخ جدید خریداری کنم .
همچنین از قسمت بسیج مساجد و محلات هم یک وام ۱۰ میلیون تومانی گرفتم که با آن چرخ دکمه زن خریدم.
که لازم می دانم از بزرگواران بسیج سازندگی و محلات تشکر می کنم.
در چه زمینه هایی فعالیت کردید؟ وآیا در زمینه عفاف و حجاب هم کاری انجام دادید؟
۴.بنده در زمینه های زیادی فعالیت داشتم مثلا درکارهای سنتی مثل دشداشه، بشت، پیراهن وشلوار مردانه، عبای عربی با دست، شیله کار شده عربی، ثوب عربی، ماکسی عربی، هم برای داخل وهم سفارش برای جا های دیگه داشتم از آنجایی که عمده سفارش های من با واسطه انجام میشود برای همین عائدی زیادی برای من ندارد!
در ضمن برای بیمارستان کار کردم البته با واسطه.
در بحث حجاب خیلی کار کردم و کارهای حجاب زیادی وارد بازار کردم مثل چادر ساده، قجری، حسنی، لبنانی، ملی، شالدار وغیره .
مقنعه در مدل های مختلف کار کردم.
ودر تابستان ها کار فرم مدارس را به صورت جهادی می دوزم ودر اختیار مدارس می گذارم.
بعد از اتمام دوره با فراگیران و هنرآموزان خود ارنباط هم دارید ؟
۵.از بچه هایی که آموزش دادم استفاده میکنم وبعد از آموزش و اعطای مدرک وارد کارگاه تولیدی میکنم و صفر تا ۱۰۰کار تولیدی را به آنان آموزش میدهم بچه ها از این اشتغال زایی خیلی راضی هستند خیلی از بچه ها بعد از مدتی کار در خانه شروع میکنند و مشتری میگیرند.
۹۵ درصد این خانم ها واقعا به این شغل نیاز دارند بیشتر این خانمها یا بی سرپرست یا بد سرپرست هستند یا پدر معتاد ویا بیکار دارند.
آینده این کار را چطور می بینید؟ چه مشکلاتی در این مسیر وجود دارد؟
۶. آینده به شرط اینکه حمایتی صورت بگیرد، بسیار روشن می بینم، در این کار کافیه خوش قول وتمیز وبا دقت کار کنی.
البته برای توسعه کار حمایت مسئولین خیلی لازم هست اگر مسئولین حمایت کنند و عدالت درست برقرار شود ما میتوانیم سریع تر، به هدف های بزرگتری برسیم.
متاسفانه می بینیم و می شنویم وام های چندصدمیلیونی اشتغال زایی را به کسانی می دهند که اهل این کار نیستند و وام های اخذ شده را در دلالی و خرید و فروش و کارهای دیگری بغیر از اشتغال و تولید بکار گیری می کنند.متاسفانه نظارتی نیست.
چه توصیه ای به دختران جوان و بانوان دارید؟
۷.توصیه من به خانمهایی که علاقه واستعداد خیاطی دارند این هست که شغل بسیار خوبیه وخیلی راحت میتونید در خانه کنار فرزندانت باشی و امرار معاش کنی این کار فقط دقت ظرافت، وخوش قول بودن میخواد.
و سخن آخر
من یک کارآفرین هستم و تمام کار آفرین ها را حمایت میکنم ما در پایگاه حضرت سمیه (س) نزدیک به ۳۰ کار آفرین جمع شدیم مثل تولید ترشیجات و مربا. بخور .کاور وسایل برقی .ست آشپزخانه.نمد کاری، هویه کاری، کریستال سفال، آشپزی وکیک پزی، بافتنی، در بخش سبزیجات و لیمو امانی و.....
