به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر عدم مغلوب شدن به هوای نفس و نفس لوامه، به شرح زیر است:
دستوری که اسلام میدهد، برای مواجهه با نفس تربیت آن است؛ تربیتی که دستور و روش کار آن را عقل و نقل (آیات و روایات) بیان میکند. نه با هر دستور العملی که مبنای عقلی و نقلی نداشته باشد که بسیار هم داریم، آنچه برخاسته از نقل و عقل نیست باید کنار زد، اولین گام در مواجهه معرفت و شناخت است، در روایات هم داریم من عرف نفسه ...، خود شناسی، در وهله اول اینست که انسان ظرفیتها، استعدادها و نعمتها و نقاط قوت و نکات تاثیرگذار مثبت در مسیر حرکت زندگی را بشناسد و همچنین کمبود ها، نقاط ضعف و نکات تاثیرگذار منفی که موثر در مسیر زندگی هستند را که در درون خود دارد، بشناسد. یکی از عوامل تاثیر گذار منفی، نفس اماره است، که منشاء خیلی از بدی هاست که بواسطه عدم مراقبت انسان، ممکن است مسلط بر انسان بشود، هویت حقیقی انسان، دارای ابعاد و لایههای سهگانه (حیوانی، انسانی، الهی) است. لایهی حیوانی انسان در شهوت، غضب و امیال نفسانی خلاصه میشود. این میل قلبی و حالت نفسانی را قرآن به نفس اماره، تعبیر مینماید و تأکید میکند: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ به درستی که نفس، (انسان را) به کارهای زشت و ناروا فرمان میدهد». به همین دلیل به آن، اماره (امر کننده به بدیها) گفتهاند. در این مرحله هنوز عقل و ایمان آن قدرت را پیدا نکرد که نفس سرکش را مهار زده و آنرا رام کنند؛ بلکه در بسیارى از موارد در برابر او تسلیم میگردند و نفس سرکش آنها را شکست میدهد.
"نفس لوامه"مرتبهای از نفس است که پس از تعلیم و تربیت و مجاهدت، انسان به این مرتبه ارتقاء مییابد. در این مرحله ممکن است بر اثر طغیان غرایز گاه گاه مرتکب خلافهایى شود، اما زود پشیمان میشود و به ملامت و سرزنش خویش میپردازد و تصمیم بر جبران گناه میگیرد، و دل و جان را با آب توبه میشوید. قرآن مجید این مرحله را "نفس لوامه" تعبیر کرده و میفرماید: وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ، سوگند به (نفس لوّامه) وجدان بیدار و ملامتگر که رستاخیز حقّ است.
"نفس مطمئنه" آن مرتبهاى است که پس از تصفیه و تهذیب و تربیت کامل، انسان به آن میرسد. در این مرتبه غریزههای سرکش توانایى پیکار با عقل و ایمان را در خود نمیبینند؛ چرا که عقل و ایمان آن قدر نیرومند شدهاند که غرایز نفسانى در برابر آن توانایى چندانى ندارند. این مقام انبیا، اولیا و پیروان راستین آنها است، آنهایى که در مکتب مردان خدا درس ایمان و تقوا آموختند و سالها به تهذیب نفس پرداخته و جهاد اکبر را به مرحله نهایى رساندهاند.
نفس اماره، در واقع یکی از ابزارهای شیطان و راه نفوذ و سلطهیابی بر انسان است و از جنود و سربازان شیطان محسوب میشود، وسوسهی از جانب ابلیس به عنوان شیطان بیرونی، و تحریک و خواهش توسط نفس اماره به عنوان شیطان درونی، انسان را به مرحله سقوط میکشاند.
تمام تلاش شیطان، این است که انسان گمراه شده و به حقیقت نرسد و در این خصوص، او به عزت خداوند متعال قسم یاد کرده است. چنانکه در قرآن آمده است: «قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ به عزتت قسم که همگی آنها را اغوا میکنم، او در به انحراف کشیدن انسان مرحله به مرحله جلو آمده و انسان را تحت تأثیر القائات خود قرار میدهد تا جایی که خود انسان، شیطانی میشود که به وسیلهی او دیگر انسانها به انحراف کشیده میشوند. انسانی که بر اثر وسوسههای شیطان، تسلیم خواسته و خواهش تمایلات حیوانی گردد، گرفتار نفس اماره شده است. حضرت على (ع) در این باره میفرماید: "نفس اماره مانند فرد منافق، تملق انسان را میگوید و در قالب دوست، جلوه میکند تا بر انسان مسلط شود، انسان وقتی این بخش از خود را شناخت و معرفت پیدا کرد که میتواند مانع بزرگی برای رسیدن به کمال برای انسان فراهم کند و او را به قهقری ببرد و از خدا دور کند، اگر انسان بعد این شناخت تصمیم به اصلاح بگیرد و خدای متعال عنایت کند، برای رسیدن به نفس مطمئنه برنامه ریزی میکند، زمینهی فلاح و رستگاری برای او فراهم است ان شاءالله (ادامه بحث در خطبههای آینده)، اللهم اجْعَلِ الْقُرْآنَ لَنَا فِی ظُلَمِ اللَّیَالِی مُونِساً، وَ مِنْ نَزَغَاتِ الشَّیْطَانِ وَ خَطَرَاتِ الْوَسَاوِسِ حَارِساً، وَ لِأَقْدَامِنَا عَنْ نَقْلِهَا إِلَى الْمَعَاصِی حَابِساً، بحق محمد و آل محمد (والعصر)
دوره مدینه، فصل دوم دوران بیست و سه ساله رسالت پیغمبر است. سیزده سال در مکه، فصل اول بود - که مقدمه فصل دوم محسوب مىشود - و تقریبا ده سال هم دوران مدینه پیغمبر است، که دوران شالوده ریزى نظام اسلامى و ساختن یک الگو و نمونه از حاکمیت اسلام براى همه زمانها و دورانهاى تاریخ انسان و همه مکانهاست. البته این الگو، یک الگوى کامل است و مثل آنرا دیگر در هیچ دورانى سراغ نداریم، با نگاه به این الگوى کامل، مىشود شاخصها را شناخت. این شاخصها براى افراد بشر و مسلمانها علامتهایى است که باید بهوسیله آنها نسبت به نظامها و انسانها قضاوت کنند. نظامى که پیغمبر ساخت، شاخصهاى گوناگونى دارد که در بین آنها هفت شاخص از همه مهمتر و برجستهتر است.
شاخص اول: ایمان و معنویت/ انگیزه و موتور پیش برنده حقیقى در نظام نبوى، ایمانى است که از سرچشمه دل و فکر مردم مىجوشد و دست و بازو و پا و وجود آنها را در جهت صحیح به حرکت در مىآورد. پس شاخص اول، دمیدن و تقویت روح ایمان و معنویت و دادن اعتقاد و اندیشه درست به افراد است، که پیغمبر اینرا از مکه شروع کرد و در مدینه پرچماش را با قدرت بالا برد.
شاخص دوم: قسط و عدل / اساس کار بر عدالت و قسط و رساندن هر حقى به حقدار - بدون هیچ ملاحظه - است.
شاخص سوم: علم و معرفت / در نظام نبوى، پایه همهچیز، دانستن و شناختن و آگاهى و بیدارى است. کسى را کورکورانه به سمتى حرکتدهند؛ مردم را با آگاهى و معرفت و قدرت تشخیص، به نیروى فعال - نه نیروى منفعل - بدل مىکنند.
شاخص چهارم: صفا و اخوت / در نظام نبوى، درگیرىهاى برخاسته ازانگیزههاى خرافى، شخصى، سودطلبى و منفعتطلبى مبغوض است و با آن مبارزه مىشود. فضا، فضاى صمیمیت، اخوت و برادرى و همدلى است.
شاخص پنجم: صلاح اخلاقى و رفتارى / صلاح اخلاقى و رفتارى انسانها را تزکیه و از مفاسد و رذائل اخلاقى، پیراسته و پاک مىکند؛ انسان با اخلاق و مُزَکّى مى سازد؛ «وَ یُزَکیهِم و یُعَلِمُهُم الکِتابَ و الحکمه» تزکیه، یکى از آن پایههاى اصلى است؛ یعنى پیغمبر روى یکایک افراد، کار تربیتى و انسانسازى مىکرد.
شاخص ششم: اقتدار و عزت / جامعه و نظام نبوى، توسَرى خور، وابسته، دنباله رو و دست حاجت بهسوى این و آن دراز کن نیست؛ عزیز و مقتدر و تصمیم گیر است؛ صلاح خود را که شناخت، براى تأمین آن تلاش مىکند و کار خود را پیش مىبرد.
شاخص هفتم: کار و حرکت و پیشرفت دائمى / توقف در نظام نبوى وجود ندارد؛ بهطور مرتب، حرکت، کار و پیشرفت است. اتفاق نمىافتد و که یک زمان بگویند دیگر تمام شد، حال بنشینیم استراحت کنیم! این وجود ندارد. البته این کار، کار لذتآور و شادى بخش است؛ کار خستگى آور و کسلکنندهای نیست؛ کارى است که به انسان نشاط و نیرو و شوقدهد.
پیغمبر صلى الله علیه و آله وارد مدینه شد تا این نظام را سر پا و کامل کند و آنرا براى ابد در تاریخ، بهعنوان نمونه بگذارد تا انسانها بهسوى چنان جامعهاى بروند. تحقق چنین ویژگىهایى در یک حکومت، همان مدینه فاضلهاى است که آرمان و آمال بشریت در طول تاریخ است.
امام راحل نیز با الگوبردارى دقیق و عالمانه از اصول برنامهاى حکومت نبوى (ص) یعنى شناخت صحیح از این سرمایه انسانى بهوجود آمده در مکتب اسلام توانست در دنیاىبىخدایى قرن جدید پرچم توحید را برافرازد و همان مؤمنین دلداده به نبى عظیم الشأن بودند که ستونها و نیروهاى پیشران نظام اسلامى شدند. به همین جهت رهبر معظم انقلاب امام خامنهاى (مدظله العالی) تصریح دارند: «شما امروز وقتى با انقلاب بیعت مىکنید و بیعتتان را تازه مىکنید و تجدیدکنید، با پیغمبر بیعت کردید. آن کسىکه امروز با امام خمینى رحمةاللهعلیه بیعت مىکند، با پیغمبر بیعت کرده است. وقتى شما خط انقلابی امام را زنده نگه میدارید و نمیگذارید مندرس شود، نمیگذارید رنگ کهنگی بگیرد، در واقع، با پیغمبر بیعت کردید.» (۱۴/۱۰/۱۳۹۴)
آرمان انقلاب اسلامى با آرمان حکومت نبوى (ص)، همانند بوده است. به همین جهت، انقلاب اسلامى، واقعیتى در امتداد تاریخى رسالت پیامبر اکرم صلّى اللهعلیهوآلهوسلّم است که اسلام سیاسى و اجتماعى را برپا کرد. این مقصد متعالى و قدسى موجب شد انقلاب اسلامى از امدادهاى غیبى و ملکوتى بهره بگیرد و پدید آید:، که امام راحل عزیزمان فرمودند: «این انقلاب بزرگ... با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید... تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منّان، بر این ملّت مظلوم غارتزده، عنایت شده است.»، اگر بخواهیم همان حکومت نبوی را در این سرزمین تقویت کنیم باید آن هفت شاخصهای که عرض شد را همه و همه تقویت کنند، تا حکومت و نظامی شویم که تمدن اسلامی را رقم زده و زمینه ساز قیام نهایی حضرت حجت صلوات الله و سلامه علیه شود، ان شاءالله در برخی بخشها این شاخصها رخ داده که باید در همهی سطوح رقم بخورد، یک نمونه همین پرتاب ماهواره نور ۳ که درمدار ۴۵۰ کیلومتری زمین قرار گرفت، تخصص و تعهد و ایمان و تقوا کنار هم قرار گرفت این شگفتیها را دارد و این تجربه را در عرصههای مختلف میتوان رقم زد.
نکته دیگر رئیس محترم جمهور در سازمان ملل با بهره گیری از کلام رهبر معظم انقلاب نکته دقیقی را مطرح کردند و گفتند: جنگ جهانیای علیه نهاد خانواده براه افتاده است که از چند منظر این نکته قابل تحلیل است: اولا چرایی تهاجم به خانواده است، خانواده به عنوان اصیلترین و اصلیترین کانون جوامع بشری، خاستگاه اصلی ارزشهای فطری بشری است. خانواده، اخلاقیترین نهاد بشری است. خانواده، ریشهدارترین و صمیمیترین کانون عواطف بشری است. خانواده، اولین و اصیلترین کانون تعلیم و تربیت است. اگر جامعهای را از این موهبت محروم شود، آن جامعه را از اصالت، هویت و معنویت تهی ساختهاند. در این صورت بشریت، با ارزشهای ساختگی صاحبان قدرت، به هر چیزی تن در میدهند؛ و جهان عاری از اخلاق و معنویت، فضای مناسبی برای بهرهکشی از انسانها و حاکمیت هوا و هوس است. این تهاجم، جهان شمول است. سالها قبل که ارزشهای اخلاقی و معنوی در غرب در قالبهایی نظیر بی خدائی، لذتگرایی و پوچگرایی، به مسلخ میرفت، کسی فکر نمیکرد، دامنه تهاجم تا این حد گسترده شود و ضد ارزش به ارزش و ناهنجاری به هنجاری فراگیر تبدیل شود و دامن تمام کشورها را بگیرد. حمله به نهاد خانواده از طریق برجستهسازی و حمایت وسواسگونه غرب از الگوهای منحرف جنسی، معطوف به یک حوزه جغرافیایی خاص نمیشود. همانگونه که اشاره شد، ما با یک جنگ فراگیر و جهانی مواجه هستیم که در آن، هر یک از ملتها و پیروان مذاهب به نوعی مورد خطاب قرار میگیرند. راهبرد کلان و فرماندهان نبرد دشمن یکسان هستند، اما مجاری و ابزارهایی که توسط آنها در مواجهه با هر مذهب، فرهنگ و ملتی به کار گرفته میشود، متفاوت خواهد بود. باید متوجه ماهیت بازی دشمن و اجزای آن بود. این بهمعنای نقشهخوانی جنگ جهانی دشمن علیه نهاد خانواده است. این مهم؛ که «زن»، نقش محوری را در کانون خانواده ایفا مینماید، علت تهاجم به ارزشهای فطری زنان و تمرکز دشمنان بر این محور کلیدی را روشن میسازد. اگر زنان یک جامعه ارزشهای فطری خود را از دست دهند، دیگر نمیتوانند در خانواده نقش سازنده داشته باشند بلکه بالعکس موجب فروپاشی ارزشهای خانه و خانواده خواهند شد. تلاشهای گسترده جریانهای ضد اخلاقی، در کشورهای مختلف برای استفادهی ابزاری از زنان با شعار بیاساس آزادی و حقوق زن، ریشه در این مسئله دارد. اتفاقات فتنه اخیر هم ناظر به همین مسئله و بعنوان کشوری که به شکل مستقیم با این تدارک مستکبرین برای ایجاد برده داری مدرن مقابله میکند، سنگینترین تهاجمات را ایران اسلامی عزیز تحمل میکند، اینهایی که عامدانه یا از روی جهل و یا هر مسئلهای کشف حجاب میکنند و در خیابانها میچرخند در این طراحی دشمن حرکت میکنند، اونها نمیدانند چه خسارتی به کانون خانواده وارد میکنند و خدا آنها را آگاه کند و ما به تکلیفمان برای آگاه سازی و تبیین عمل کنیم. مسئله خانواده بسیار مهم است، باید برویم به سمت تقویت نهاد خانواده و توسعه خانواده موفق برای حفظ اسلام و انقلاب و ارزشها و فضائل و خوبیها، این یک وظیفهی همگانی است؛ که ان شاءالله این توطئه و مکر دشمنان برطرف شود.
نکته دیگر ما در ماهدشت ظرفیت کشاورزی و دامداری فوق العادهای داریم که میطلبد نگاه مسئولان در استان و حتی کشور نسبت به این سرزمین عوض شود و فنیتر و با آینده نگری بهتر مسائل این حوزه را مدیریت کنند، پیشنهاد ما به آقای استاندار محترم و پر تلاش مان اینست با تشکیل یک قرارگاه فنی و تخصصی دستگاههای مرتبط با این حوزه مانند جهاد کشاورزی، آب منطقهای، آب و فاضلاب، صنعت و معدن، تعاونیها و فعالین و خبرگان مردمی حوزه کشاورزی و دامداری و سایر مجموعهها را جمع کنند و اولین اقدام هماهنگی دستگاهها در برنامه ریزی باشد، این نمیشود که هر دستگاهی براساس منافع سازمانی خودش تدبیری کند و بخشنامهای صادر کند و ثانیا در نگاه کلان، کشاورزی و دامداری را فدای صنعت نکنند، حداقل این است با توسعه کشاورزی و دامداری صنایع تبدیلی مرتبط با کشاورزی و دامداری را فعال کنند و توسعه دهند، نه اینکه کشاورز ما یک زمان نگران آب است به خاطر توسعه صنعت، یک زمان نگران آینده کشت و محصول خود است، این جور نمیشود مدیریت کرد، باید یک اطلس کشاورزی یا نقشه راهی داشت و براساس آن عمل کرد و نظارت و ارزیابی کرد که آیا عمل میشود یا نه و این کار آن قرارگاه است. کشاورزان ما حق آبهای داشتند از سد کرج و به هر دلیلی محروم شدن از حق خود، حداقل اینست که برابر آن حق باید آب در اختیار کشاورزان ما قرار گیرد حالا از محل آبی که تصفیه میشود، چون دیگر آبی در این حوزه ندارند. ان شاءالله با این کار شاهد توسعه بهتر و کیفیتر این بخش مهم و اثر گذار باشیم که هم در اقتصاد کشور و هم اقتصاد مردم زحمتکش تاثیر مستقیم دارد.
تشکر از ستاد بزرگداشت هفته دفاع مقدس که برنامههایی را در سطح شهر ماهدشت اجراکردند هم از حوزههای بسیج و ناحیه فرماندهان و بسیجیان محترم و هم شهردار محترم و مجموعه عوامل دست اندرکار و سایر مجموعهها و نهادها ان شاءالله این تلاشهای خالصانه را خدا قبول کند و امام و شهدا از ما راضی باشند.
امروز روز آتش نشانی است که جا دارد به مقام والای شهدای آتش نشان ادای احترام کنیم و به عزیزانمان در آتش نشانی ماهدشت خداقوت بگوئیم و از خدمات و تلاشهای شبانه روزی شان تشکر و قدردانی کنیم.