به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر کنترل هوای نفس و هفته گرامیداشت مقدس، به شرح زیر است:
الحمدلله رب العالمین، الحمدلله الذی هدانا لحَمدِه و جعلنا مِن أهلِه لِنَکونَ لإحسانِهِ مِنَ الشّاکرین و الحمد لله الذی مَنّ علینا بِمُحمّد نَبیهِ صلی الله علیه و آله و أهل بیتهِ الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیة الله الاعظم صلوات الله علیهم اجمعین// اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه والنصر و. //عبادالله اوصیکم بتقوی الله
کسانیکه مغلوب هوای نفس میشوند، خدای آنها هوای نفس میشود، سر سپردهی آن میشوند، غیر هوای نفس در زندگی او چیزی دیگر تصمیم نمیگیرد و او دیگر در راه حق و حقیقت پای نمیگذارد، چون بر گوش و قلب و چشم او مهر خورده است و دیگر حق را نه میبیند نه حق را میشنود و نه حق را در قلب خود درک میکند، خدای متعال در قرآن مجید مى گوید: «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ» آیا دیدى کسى را که معبود خود را هواى نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهى [بر این که شایسته هدایت نیست]گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پرده اى قرار داده است؟! با این حال، غیر از خدا چه کسى مى تواند او را هدایت کند؟! آیا متذکّر نمى شوید.)
امام علی (علیه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ «نهج البلاغه» میفرماید: (هوی پرستى شریک و همتاى نابینایى است)؛ «وَ الْهَوَى شَرِیکُ الْعَمَى»؛ زیرا همان گونه که نابینایان اجسامى را که در اطراف آنها است نمى بینند، هرچند نزدیک و مجاور باشد، هوی پرستان نیز از دیدن حقایقِ آشکار محرومند؛ چرا که حجابِ هوی پرستى، سختترین و تیرهترین حجاب است و در آفات شناخت، آفتى بدتر از آن یافت نمى شود.
امام (علیه السلام) در نامه اى نیز به یکى از اصحابش به این حقیقت تصریح کرده مى فرماید: «فَارْفُضِ الدُّنْیَا فَإِنَّ حُبَّ الدُّنْیَا یُعْمِی وَ یُصِمُّ وَ یُبْکِمُ وَ یُذِلُّ الرِّقَابَ» (محبّت دنیا [و هواى نفس]را رها کن که چشم را کور و گوش را کر و زبان را لال و گردنها را به زیر مى آورد)
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «إِحْذِرُوا أَهْوَائَکُمْ کَمَا تَحْذَرُونَ أَعْدَائَکُمْ فَلَیْسَ شَىْءٌ أَعْدَى لِلرِّجَالِ مِنْ اِتِّبَاعِ أَهْوَائِهِمْ وَ حَصَائِدِ أَلْسِنَتِهِمْ» ((امام صادق (علیه السلام) فرمود: از هواى نفس دورى کنید؛ همانگونه که از دشمنانتان دورى مىکنید، چیزى براى افرادِ بافضیلت، دشمنتر از پیروى هواى نفس و درو شدههاى زبان نیست).
بالاترین دشمن انسان، پیروى از هواى نفس و سخنهاى بیهوده و تمایلات و غرایز سرکش است. هواى نفس، خواهشهاى کنترل نشده و طغیانگر دل انسان است. اگر هواى نفس تحت کنترل عقل باشد، خطرى ندارد؛ ولى اگر بى قید و شرط و مطابق خواست دل قرار گرفت، دیگر قانون خدا و وجدان را به رسمیّت نمىشناسد، نام این خواستههاى طغیانگر «هواى نفس» است که بزرگترین دشمن انسان است.
انسان وقتى وجود دشمن را احساس کند، سعى مىکند که در تیررس او قرار نگیرد و براى اینکه در دام او نیفتد کارى مىکند؛ ولى متأسّفانه بسیارى در مقابل این دشمن عکسالعملى نشان نمىدهند و از هواى نفس خود پیروى مىکنند و از آن بالاتر بسیارى هستند که هواى نفس، امیر و فرمانده آنها است و بسیارى هستند که هواى نفس، معبود آنها است: «أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ» (۲)؛ (آیا دیدى کسى را که هواى نفسش را معبود خود برگزیده است؟!)، پس گاهى انسان در مقابل هواى نفس سجده مىکند.
یکى از شاخههاى توحید، «اطاعت» است. انسان موحّد، کسى است که غیر خدا را اطاعت نکند و اطاعت از پیامبر، امام، پدر و مادر و مرجع تقلید همه به فرمان خداست؛ حال اگر مُطاع دیگرى در کنار خدا قرار دهد، شرک در عبادت است.
هواى نفس گاهى قلب را بتخانه مىکند، قلبى که باید فقط جایگاه خدا باشد؛ ولى بتهاى مختلفى مانند عشق به مال، مقام و فرزند در آن جاى مىگیرد.
چند نکته در این حدیث قابل توجّه است:
۱. روایت تعبیر به «إحْذِرُوا» مىکند و نمىگوید اطاعت نکنید. برحذر بودن به این معناست که انسان همیشه حواس خود را جمع کند تا در دام نفس نیفتد و این، بالاتر از این است که بگوید پیروى نکنید.
۲. روایت تعبیر «أَعْدَى لِلرِّجَالِ» دارد و به نظر مىرسد مراد از آن، افراد بافضیلت و با ایمان است، یعنى براى این افراد هم، بزرگترین دشمن، هواى نفس است. آنها بیشتر باید از این دشمن بترسند. تعبیر معروفى که شاید مضمون حدیث باشد این است که: «النَّاسُ کُلُّهُمْ هَالِکُونَ إلاَّ العَالِمُونَ وَ العَالِمُونَ کُلُّهُمْ هَالِکُونَ إلاَّ الْعَامِلُونَ وَ الْعَامِلُونَ کُلُّهُمْ هَالِکُونَ إلاَّ الْمُخْلَصُونَ وَ الْمُخْلَصُونَ فِى خَطَرٍ عَظِیمٍ» (۴) که خطر عظیم، همان خطر هواى نفس است.
۳. «حصائد» جمع «حصیده» و به معناى چیزى است که از درو شدن به دست مىآید. زبان به یک داس تشبیه شده که چیزهایى را درو مىکند. گناهان زبان، مربوط به هواى نفس است؛ ولى چرا در روایت جداگانه ذکر شده است؟
گناهان زبان هم از قبیل هواى نفس است و جدا شدن آن در کلام امام (علیه السلام) به جهت اهمّیّت آن است؛ به این معنا که گناهانِ زبان، گناهانى است که ابزار و وسیله خاصّى نمىخواهد و شب و روز و در همه حال در اختیار انسان است.
خطر این گناهان خیلى بیشتر است و حدود سى گناه کبیره از زبان صادر مىشود. هیچ گناهى مانند گناه زبان نیست، هیچ گناهى در نظر مردم کم اهمّیّتتر از گناه زبان نیست و از همه خطرناکتر اینکه همیشه در اختیار انسان است؛ ولى متأسفانه قُبح آن گناهان از بین رفته است.
در روایت آمده است که: «پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) در مورد زبان و خطرات زبان صحبت مىکرد، عربى عامّى گفت: «أَفَنُؤَاخِذُ بِمَا نَتَکَلَّمُ؟» (آیا به خاطر آنچه را که با زبان مىگوییم مؤاخذه مىشویم؟) پیامبر در جواب فرمود: «وَ هَلْ تَکُبُّ النَّاسَ عَلَى مَنَاخِرِهُمْ فِى النَّارِ إلَّا حَصَائِدُ ألْسِنَتِهِمْ»؛ (تو مىگویى سخنان ما جزء اعمالى است که مورد مؤاخذه قرار مىگیرد، من مىگویم بیشترین عامل دوزخى شدن که به رو انسانها را در جهنّم مىاندازد، گناهان زبان است).
بنابراین دلیل اهمّیّت گناهان زبان سه چیز است:
۱. تعداد گناهان این عضو از اعضاى دیگر بیشتر است و حدود سى گناه کبیره از زبان سر مىزند.
۲. وسیله این گناه به آسانى در اختیار همه است.
۳. قُبح گناهان زبان از بین رفته است.
قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه:
ما مِن مُؤمِنٍ مَشَى بِقَدَمَیهِ إلَى الجُمُعَةِ إلّا خَفَّفَ اللّهُ عَلَیهِ أهوالَ یَومِ القِیامَةِ بَعدَ ما یَخطُبُ الإِمامُ، و هِیَ ساعَةٌ یَرحَمُ اللّه فیهَا المُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ
مؤمنی نیست که گامزنان به سوی نماز جمعه برود، جز آن که خداوند پس از آن که امام خطبه خواند، هراسهای روز رستاخیز را از وی بکاهد و آن همان ساعتی است که خداوند، مردان و زنان مؤمن را مورد رحمت قرار میدهد.
امام جواد علیه السلام در زیارتنامه رجبیه پدر بزرگوارش امام رضا صلی الله علیه میفرماید: «السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّئُوفِ الَّذِی هَیَّجَ أَحْزَانَ یَوْمِ الطُّفُوفِ» (بحار، ج ۹۹، ص ۵۵) - سلام بر امام رئوفی که حزنهای روز کربلا را به جوشش و هیجان آورد-. سلام بر امام رضایی که نهضت عاشورا و مجالس عزای سیدالشهداء را در عالم گرم و پررونق کرد، «یَا مَن هَیَّجَ أَحْزَانَ یَوْمِ الطُّفُوفِ» یعنی شما بازار امام حسین علیه السلام را گرم کردید و به ما یاد دادید: «إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ».
دوره پربرکت امامت حضرت امام رضا علیه السلام را باید دوره طلیعه شکوفایی فرهنگ تشیع دانست. اقتضاء این دوره طلایی، اهتمام ویژه آن حضرت برای پاسداشت این فرهنگ ناب است. از ابعاد مهم این مأموریت آسمانی امام رضا علیه السلام، حراست از فرهنگ ناب عاشورا است.
در واقع باید فرهنگبانی نهضت عاشورای حسینی علیه السلام را یکی از بزرگترین برکات وجود مبارک حضرت ثامن الحجج علیه السلام دانست. در بیانات گوهربار آن حضرت روایاتی که مربوط به اقامه عزا و فرهنگ عزاداری برای سید و سالار شهیدان علیه السلام است.
روایت اول؛ روایت ریان بن شبیب در خصوص بیان دستورالعمل سیر و سلوک، خودسازی و تهذیب نفس از ابتدای سال (دهه محرم) ذیل توجهات و عنایات حضرت سیدالشهداء (ع).
روایت دوم؛ روایت ابراهیم بن أبیمحمود درباره ادب دهه اول ماه محرم.
با توجه به این روایات در واقع امام رضا صلی الله علیه پایهگذار عزاداری دهه اول محرم است.
روایت سوم؛ روایت ابنفضّال درباره ترک کسب و کار و تجارت روز عاشورا.
مرحوم علامه مجلسی در شرح این فرمایش مینویسد: «نباید انسان در روز عاشورا به امری از امور دنیوی مشغول تا اینکه از گریه و نوحه و عزا منصرف شود، همچنین اهل و عیالش را امر به عزای بر امام حسین (ع) کند و طوری ماتم نگه دارد که گویی بهترین اولادش و نزدیکانش را از دست داده است».
روایت چهارم؛ روایت دیگری از ابنفضّال در بیان ثواب عظیم اشک بر سیدالشهداء علیه السلام.
چرا امام رضا علیه السلام اینقدر تاکید داشتند، بدلیل حجم تحریفی که در زمان ایشان نسبت به عاشورا و قیام امام حسین علیه السلام وارد کردند، یک تبیینی براه انداختند تا اینکه توانستند راه را بر نفوذ دشمن و راه را برای از بین بردن عاشورا و فرهنگ عاشورا ببندند. در هر جامعهای فرهنگ عاشورا رسوخ کرد، آن جامعه در مقابل ظلم بپا خاست.
انقلاب اسلامی ما یکی از بی بدیلترین انقلابهای است که اینگونه عمل کرد و طاغوت را براندازی کرد و این بخاطر پاسبانی امام رضا علیه السلام از فرهنگ عاشورا بود که از طریق علمای راستین بدست ما رسید و تا الان پرتو افکنی میکند.
این حجم از دشمنی دشمنان، نسبت به عاشورا و محرم و اربعین از کجاست؟ دلیلش چیست؟ همین زنده کردن آحاد جامعه است، آتش و حرارت عشق به امام حسین علیه السلام در این محافل و مجالس بیشتر میشود، لذا تا زمانی که ما زیر این خیمه و این پرچم باشیم و استقامت بورزیم، کسی و حتی تمام قدرتها نخواهند توانست اقدامی انجام دهند.
هر چند که گروه بحران سازی تشکیل بدهند و با تمام قوا به میدان بیایند.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در فرازی بیانات روز دوشنبه ۲۰ شهریور به نکته مهمی اشاره فرمود: «معلومات اطلاعاتی ما نشان میدهد دولت آمریکا مجموعهای برای بحرانسازی در کشورها از جمله ایران ایجاد کرده که مأموریت آن یافتن و تحریک نقاطی است که به نظر آنها میتواند باعث بحران شود.
از نظر آنها، تفاوتها و اختلافهای قومی و مذهبی و مسأله جنسیت و زن جزء نقاط بحرانساز در ایران است که میخواهند با تحریک آنها به کشور عزیز ما ضربه وارد کنند، اما شتر در خواب بیند پنبه دانه!» نکاتی را در این خصوص عرض میکنم.
۱. بحرانسازی و بحرانآفرینی ماهیت لاینفک آمریکای جهانخوار است.
به تعبیری اقتضاء دوام و بقای آمریکا چیزی جز همین بحرانسازی نیست، تغذیه شیطان بزرگ و خوراک دائمی او در تنشآفرینی، اختلافاندازی، بحرانسازی، فتنهانگیزی و جنگافروزی است.
هیچ روز از تاریخ دویست و اندی ساله آمریکا خالی از این سیاست شیطانی نبوده است.
۲- انقلاب اسلامی طراحی آمریکا و صهیونیسم برای آینده جهان را برهم زد و معادلات آنها را درهم ریخت. ایران که حیاط خلوت آمریکا برای تحقق سودای شیطانی "نیل تا فرات" بود تبدیل به میدان مقابله با توطئههای دشمنان شد و در طی چهل و پنج سال اخیر، علیرغم همه فشارهای حداکثری و ترکیبی، دست از هدف خود بر نداشت و زمینههای افول ابرقدرتی آمریکا را فراهم ساخت.
۳- آمریکا که همواره تلاش دارد تا نقش سلطهگری را در منطقه غرب آسیا ایفا کند، رویکردی خصمانه در قبال ایران در پیش گرفت و در این چهار دهه از هیچ کوششی برای براندازی نظام اسلامی فروگذاری نکرد.
۴- حالا نیز در دوره ریاست جمهوری «جو بایدن» جنگی ترکیبی را به بهانههای مختلف به راه انداخته است. از جمله اقدامات آمریکا علیه ایران، تلاش برای ایجاد و دامنزدن به ناآرامیها و اغتشاشات در ایران با ادعای حمایت از مردم ایران به ویژه زنان و تشویق و حمایت از گروهکهای تجزیهطلب در ایران است.
۵ - هدف آنها این است تا با براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران و تجزیه کشوری که دارای سابقه تمدنی چند هزار ساله است؛ ایران را بر اساس تقسیمات قومیتی به خیال خود به چند پاره تجزیه کنند، آمریکاییها مدتهاست بهدنبال اجراییکردن این طرح هستند.
۶- برای نخستینبار پس از جنگ جهانی دوم «جیمز بیرنز» وزیر خارجه وقت آمریکا در آن هنگام گمان میکرد ایران در معادلات سیاست جهانی، کشور مهمی نیست لذا طرح تجزیه ایران به هفت کشور کوچکتر را ارائه کرد.
پس از وقوع انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، تلاشهای آمریکا برای تجزیه ایران با استفاده از اختلافات قومیتی و مذهبی بار دیگر در دستور کار قرار گرفت. طرح «خاورمیانه بزرگ»، برنارد لوئیس استاد دانشگاه آمریکایی صهیونیست نیز بر تجزیه کشورهای منطقه غرب آسیا تأکید دارد، اما کانون مرکزی و بخش اصلی طرح وی تجزیه ایران بود: «طبق طرح لوئیس ایران به شش تکه تقسیم میشود. در واقع بخشهایی از ایران به کشورهای همسایه میپیوندد و اقوام بلوچ و عرب و ترک و کُرد از ایران جدا میشوند.»
۷- بدینترتیب آمریکا به عنوان دشمن اصلی جمهوری اسلامی همواره بهدنبال عملی کردن طرح خصمانه خود در زمینه تجزیه ایران استو در این راستا واشنگتن طرحهای متعددی برای بحرانسازی در ایران با ایجاد و دامنزدن به اختلافات قومی و مذهبی، بحرانسازی جنسیتی با ادعای حمایت از زنان ایرانی و حقوق آنها دارد که به ویژه در ناآرامیهای سال گذشته بسیار مورد تأکید قرار گرفت.
موضوع مهمی که از چند دهه قبل، خواب و آرامش رهبر انقلاب را گرفته است، رهبر انقلاب در دیدار سال ۷۳ (یعنی نزدیک به ۳۰ سال قبل) با هنرمندان و مسئولین فرهنگی کشور فرمودند: «در عرصهی فرهنگ، بنده به معنای واقعىِ کلمه، احساس نگرانی میکنم و حقیقتاً دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغههایی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصفِ شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرّع کند.
من چنین دغدغهای دارم. البته در سخنرانیها، از این دغدغه با مردم نخواهم گفت؛ اما نمیشود که به شما نگویم. شما خودتان دستاندرکاران مسائل فرهنگی هستید و باید از این دغدغهی من خبر داشته باشید. خودِ من هم آدمی بیاطّلاع از مسائل فرهنگی نیستم؛ همانطور که از مسائل کشور نیز هیچگاه بیخبر نبودهام. لذاست که حقیقتاً در باب فرهنگ، احساس نگرانىِ عمیقی دارم.» همچنین در سال ۹۴ فرمودند:
«گاهی اوقات مشکلات فرهنگی موجب شده که من شب خوابم نبرده؛ بهخاطر مسائل فرهنگی؛ یعنی اهمّیّت مسائل فرهنگی اینجور است.» اخیراً هم معظم له فرمودند: «ما مکرر گفتهایم که اولویت اصلی کشور عبارت است از اقتصاد و فرهنگ» با وجود اینکه انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است، متأسفانه حکمرانی فرهنگی ما چندین دهه است که دچار اختلال شده است.
از عوارض این اختلال برای مثال این بود که ما در دهه نود و در سالهای اخیر، به جای استاندارد سازی فضای مجازی، اجازه دادیم که فضای مجازی غیر استاندارد و پر از فساد و فحشاء به خانههای مردم برود. سبک زندگی مردم دستخوش تغییرات اساسی شود و بنیان خانوادهها مورد تاخت و تاز سکوهای دشمن قرار گیرد. ولنگاریهای این روزها هم که خود مثنوی هفتاد من است.
متأسفانه اتفاقاتی که در عرصه فرهنگ در حال وقوع است، به نوعی یک استحاله فرهنگی تمام عیار است و این استحاله باید خواب را از چشمان دغدغهمندان دین و انقلاب بگیرد. یکی از منافذ این استحاله شبکههای سینمای خانگی است، مسئولان امر با کدام نگرش فرهنگی نشسته اند و دارند مدیریت میکنند، با چه توجیهی چوب حراج زدند به فرهنگ ناب ایرانی اسلامی، با فضایی که خودمان فراهم کردیم، تیشه به فرهنگ خودمان میزنیم. ان شاءالله که تدبیر بهتری در این خصوص انجام شود.
جمعه هفته آینده ۳۱ شهریور ماه است که آغاز هفته دفاع مقدس و همچنین بازگشایی مدارس است که ان شاءالله در این خصوص در هفته آینده نکاتی را تقدیم خواهیم کرد.
دو حادثه عظیم هم در دو کشور مراکش و لیبی ایجاد شده هم زلزله سهمگین مراکش و هم طوفان و سیل در لیبی که به گزارش برخی خبرگزاریها منجر به قربانی شده بیش از ۶ هزار نفر شده و نزدیک به ۷ هزار نفر مفقود هستند، حادثه بسیار سهمگین بوده که هم اظهار تسلیت داریم به مسلمانان این دو کشور و آرزوی بهبودی برای مجروحین این حوادث داریم.