به گزارش خبرگزاری بسیج از مازندران،فتنه سازان که کارشان بسیار زودهنگامتر از فتنه گران آغاز میشود، در اصل همان ایده پردازان کت و شلواری دانشگاهی و یا حتی حوزه نشینانی هستند که جاده صاف کن و راه بلد عدهای از افراد احساساتی و یا عصبانی مزاج اند که از آنها به عنوان گروههای فشار در راستای سیاست انگلیسی «فشار از پائین، چانه زنی در بالا» استفاده کرده و پس از آچارکشی اساسی نظام در زورآزمایی خیابانی، مرحله باجگیری و امتیازطلبی را استارت میزنند تا مثلا «خیابانها را از معترضین و مخصوصا» اغتشاشگران و آشوبگران خالی کنند!
همیشه در مقدمات و بسترسازیهای رسانهای که با شیب نرم آغاز شده و ناگهان وارد مرحله بمباران با شیب تند میشود، تئوریسینها و یا بهتر بگوئیم طوطیهای مقلدی که نظریات تئوری پردازان غربی را بومی و نشخوار میکنند، آغازکننده اند و با پیش فرضهای عمدتا غلط، شلیکهای اتهام آلود را انجام میدهند و بلافاصله با تحلیل آتشین همین مفروضههای غلط، مقامات محوری نظام را با شخصیتهای منفور تاریخ در عرصه جهانی مخصوصا مربوط به قرون وسطی مقایسه کرده و از مردمیترین و خدومترین چهرهها و مقامات نظام، دیکتاتورها و مستبدانی میسازند که بتوانند زمینههای مبارزه همگانی جامعه با چنین نظامی را فراهم کنند!
سروش و کدیور در گذشته و تاجزاده و حجاریان و تعدادی دیگر در سالهای اخیر سردمداران این نقش آفرینی محسوب شده و البته در نهایت دنائت، با خودی نمایی و یا حتی خودی پنداری اگر چه میکوشند که از روبرو علیه نظام شمشیر نکشند، اما نظام و مقامات و ارکان نظام را پنهانی با خنجرهای مسموم و آلوده هدف قرار داده و سوءقصدهای متعددی را شکل میدهند:
الف:سوءقصد به اندیشهها و آرمانها
ب:سوءقصد به قانون اساسی و ارکانش
ج:سوءقصد به مواضع و کارکرد مقامات:سوءقصد به مردم وفادار و پای کار
ه:سوءقصد به نهادها و نیروهای ارزشی
و:سوءقصد به نظام و سیاستهای نظام
ز:سوءقصد به شهدا و اعتبار مردمی آنها
ح:سوءقصد به امامین انقلاب
ط:سوءقصد به شورای نگهبانی
ظ:سوءقصد به سران و نهاد قوای سه گانه
ص:سوءقصد به حوزه علمیه و مراجع
ل:سوءقصد به شورای عالی انقلاب فرهنگی
م:سوءقصد به ائمه جمعه و جماعات
ف:سوءقصد به جبهه مقاومت اسلامی
ق:سوءقصد به هنرمندان، ورزشکاران و اساتید همراه نظام
س: سوءقصد به تئوری پردازان و اصحاب قلم همگام با نظام
ش:سوءقصد به مواضع بانوان محجبه و جوانان بسیجی و حزب اللهی
ک:سوءقصد به دانشمندان و فنآوران عرصههای تولید و خودکفایی؛ و دهها سوءقصد دیگری که با اجماع هم اندیشان، پیوسته انجام میپذیرد.
قطعا جرم ایده پردازان فتنه سازی که سردمداران جنگ شناختی و فرماندهان جنگ نرم محسوب میشوند و در اصل شکل دهندگان جنگهای ترکیبی اعم فتنههای سیاسی، فتنههای اجتماعی، فتنههای اقتصادی، فتنههای قومی، فتنههای تجزیه طلبی، فتنههای مذهبی، فتنههای صنفی، فتنههای انتخاباتی و ... اند و از طرفی امکان اجماع همه طیف ها، حزب ها، قومیت ها، جنسیت ها، جناحها، جبهه ها، گرایشها و دستههای متنوع جامعه را با تنوع مطالبات، فراهم میآورند، بسیار بیشتر و فراتر از افرادی است که به واسطه تحریک احساسات، تشویش افکار، اغوا و فریب و سایر صحنه سازیها و ترغیبها و تشویقها و وعدهها و دادن امیدهای کاذب، به خیابان آمده و یا در فضای مجازی با فحاشی و هتاکی و تهمت و دروغ پادویی و میدان داری میکنند!
حجاریان که بطور غیررسمی مغز متفکر اصلاحات شناخته میشود، هم در ادوار گذشته و هم در ماههای اخیر باز هم پیشتازی کرده و با قبح شکنی از مواضع کینه ورزانه اصلاحاتی ها، عملیات خبیثانه انطباق دهی تدریجی مواضع اصلاح طلبان با مواضع ضدانقلاب معاند و بیگانگان را استارت زده و در گامهای اول به سراغ تاجزاده آمده و مواضع ساختارشکنانه و امنیت ستیز تاجزاده را مواضع درست و انتقاد تمیز از رهبری فاقد عیب و ایراد و اتفاقا بسیار بجا و لازم تلقی کرده و در نهایت وقاحت تهدید میکند که اگر نظام مواضع منطقی تاجزادهها را تحمل نکند و بخواهد با «حبس درمانی و سرکوب» با آنها مواجه شود، قطعا با فریادهای خشن و مرگبار مخالفان در خیابانها مواجه خواهد شد!
سعید حجاریان که خود دارای پیشینه امنیتی است، وقیحانه تهدید میکند که اصلاح طلبان، تا کنون آبرو داری کرده اند و سقف انتقادات شان نهایتا متوجه رئیس جمهور است و اگر سیاست حبس درمانی و سرکوب استمرار یابد، قطعا انتقادات متوجه محرک اول و رهبری نظام خواهد شد! سوز و گداز تئوریسینهای فتنه ساز!
جالب اینجاست که ایشان خودش را اصلاح طلب ساختاری میداند و همواره اصلاح طلبان ستادی را تحقیر میکند به این دلیل که آنها در همین ساختار کنونی نظام به اصلاحات امیدوارند، ولی او و امثال او خواهان ساختارشکنی از نظام و تغییر قانون اساسی و بهم ریختن جایگاهها و اختیارات به تقلید از نظامهای سیاسی غرب حتی با حذف ولایت فقیه و توزیع اختیارات وی به رئیس جمهور و سایر قوا بوده و شورای نگهبان هم برای همیشه باید با نظام خداحافظی کرده تا امکان ورود سایر اندیشهها و ماهیتها به ساختار مدیریتی نظام بازگردد و سپاه هم باید به پادگان برگردد و یا حتی در ساختار ارتش محو شود.
حجاریان با قیاس رهبری با اندیشهای مطروحه از سوی آگوستین رومی در این توهم است که دیدگاه رهبر، متناسب با باورهای نامتمدن قرون وسطایی است و رفاه و سعادت مادی انسان مدنظر او نیست و صبر ایشان برای استقرار یک حاکمیت ایده آل، هزارساله است و اسلام امروز هیچ رجحانی بر تفکر و رفتار بسته کلیساها و مسیحیت قرون وسطایی ندارد و باید در رنسانس دیگری، اسلام تحریف شده و مدرنیته پذیر با حال و هوای سکولاریسم متولد شود و با جدایی دین از سیاست و یا حداقل دین از دولت، چهره جدیدی از جمهوری اسلامی رونمایی شود!
یعنی آقای حجاریان این روزها در حال علنی سازی مواضع چندسال پیش اکبر گنجی است که گفته بود ما باید از اسلام و موضوع امام زمان (عج) بگذریم و اندیشههای امام را به موزه تاریخ بسپاریم و با اندیشههای کهنه در جهان امروز و اندیشههای نو، خودمان را مورد تمسخر دیگران قرار ندهیم!
گنجی میگفت خیلی جاها نمیتوانم و خجالت میکشم که از اندیشهها و مواضع امام دفاع کنم! ایشان که همواره شمشیرش را علیه رهبری از رو بسته، متوهمانه ادعا میکند که اصلاح طلبان تاکنون آبروداری کرده اند و به رهبری نپرداخته اند! غافل از اینکه علاوه بر حجم وسیع تهاجمات و اهانتها و تحلیلهای معاندانه صاحب نامها و صاحب عنوانهای اصلاح طلب علیه رهبری در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، دیوارنوشتههای شبانه خیابانها و فحشها و شعارها اغتشاشگران برای اثبات این دروغ کافی است!
به هر حال یادمان نرود که همین آقای حجاریان، مدتی قبل از اغتشاشات پائیز ۱۴۰۱ تهدید کرده بود که اگر اصلاح طلبان را کرسیهای فدرت و مدیریت بیرون برانید، قطعا خیابان هایتان رنگ و بوی خشونت خواهند گرفت و بعد دیدم این اتفاق هم افتاد!
یعنی این پیش بینی ثابت کرد که ایشان سخنگوی بیگانگان فتنه سازی است که برای فروپاشی نظام طراحی میشوند! و همین آقای معلوم الحال حالا برای شرکت در انتخابات برای نظام شرط میگذارد که بشرطی پای صندوقهای رأی میآئیم که نامزدهای انتخاباتی ما حذف نشوند و یا انتخابات زیر نظر ناظران بین المللی انجامشود و …تأسف بارتر اینکه این جریان خبیث مدعی خودی بودن و صاحب حق تصرف کرسیهای قدرت، نه تنها فتنههای بیگانه پسند گذشته از جمله فتنه ساختارشکن پائیز ۱۴۰۱ را محکوم و یا از بانیان داخلیش انتقاد نکرده، بلکه با موج سواری حرفه ای، در تکاپوی امتیازطلبی و باج خواهی از نظام برآمدند!
در گذشته نیز با شکار فرصتها و سوءاستفاده از انعطاف پذیریها نظام، ضمن بعهده گرفتن مجلس و دولت، متأسفانه در غالب موارد، مواضع اپوزوسیونی اتخاذ کرده و طرف نظام را نگرفته و سعی کردند که خودشان را پیروز مبارزات مدنی و تافته جدابافته از نیروهای انقلاب معرفی بکنند!
وقیحانهتر اینکه در ادامه زودباوریها و ساده لوحیهای چهرههای بنام این جریان در پذیرش القائات غربی ها، میرحسین موسوی ناکافی دانستن و عدم اعتقاد خود به اصلاحات را اعلام کرده و مدعی میشود که این نظام اصلاح پذیر نبوده و باید مبارره قهرآمیز با نظام را جایگزین اصلاحات کرد و متعاقب آن محمد خاتمی هم با کمی تعدیل نسبت به آینده اصلاحات اعلام تردید کرده و دلیل آن را نیز بدهکار نبودن و گوش نسپردن مقامات نظام به نصایح و راهکارهای اصلاح طلبان برای برون رفت از بن بستها میداند!
تأسف بارتر اینکه افرادی مانند دکترظریف دوست محفلی بایدن در همین ایام وسط میدان آمده و سکوت چندین ماهه را میشکند و میگوید، چه کسی گفته که سازش چیز بدی است و چالش پسندیده است؟! و در ادامه ادعا میکند که اگر با سازش عهدنامه گلستان مخالفت و ایجاد چالش نمیشد، قطعا پیمان چندین برابر ننگینتر ترکمانچای با آن همه امتیاز دهی بر ایران تحمیل نمیشد! آقایان تئوری پرداز و فتنه ساز با چنین تفکرات ذلیلانهای بیشرمانه و طلبکارانه در صدد بازگشت به اریکههای قدرت و بازپس گیری کرسیهای وکالت و وزارت و نظارت از نیروهای انقلابی و ولایی اند!
حجاریان که بازمانده حلقه وابسته و معلوم الحال کیان در کنار سروشها و کدیورهاست، تلویحا با یک فراخوان عمومی به شورش و اغتشاش، رسما و با صراحت اعلام میکند که شرایط، شرایط «عام البلوی» است و هر معضل و هر تجمع و دعوای کوچک میتواند به بلوا و آشوب عمومی مبدل شود و به همین خاطر مشوق اعتراض مدنی جوانان دختر و پسر و یا اصناف مختلف به هرگونه تصمیم گیری و مواجهه نظام با مشکلات پیش روی نظام اعم از کشف حجاب بانوان، رتبه بندی معلمان، مالیات پزشکان، نظارت بر پلتفرمگگها و پایان دادن به عقده گشایی اندکی از هنرمندان و فیلمسازان، نوسان قیمت ارز، گرانی ها، قصاص قاتلان، محاکمه معاندان و ... میشوند!
علیرغم مهار خیابانی اغتشاشات، ما هنوز شاهد استمرار التهابات در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و ماهوارهای هستیم و هر روز شاهد تست اسم رمزهای متعدد برای آشوبگریهای جدید هستیم که خوشبختانه با بصیرت و بیداری سیاسی کردم کارشان و نقشه شان نگرفت، اما هشدار میدهم که دود از کنده بلند میشود و عدم توجه به روندی که قطعا فتنههای انتخاباتی را هدف گذاری کرده تا منجر به تحریم انتخابات، تهدید انتخابات، کاهش مشارکت مردم، عدم استقبال چهرههای کارآمد برای نامزدی در انتخابات، ایجاد شک و شبهه در فرایند تعیین صلاحیتها و اجرا و نظارت بر اجرای انتخابات، عملکرد رسانه ملی، عملکرد نهادهای حاکمیتی و دهها گزینه برای انجام عملیات روانی در جهت دلسرد کردن مردم و فاصله افزایی با نظام شود.
در فراز پایانی تأکید میکنم که خطرناکترین حلقهای که میتواند به نظام و آرمانها و دستاوردهایش ضربه و لطمه اساسی وارد کند، قطع یقین همین جریان اصلاح طلب ساختارشکن و فتنه ساز است که با پشیمانی از افتخارات گذشته، تمام عملکردهای تندروانه خود را در دهههای اول و دوم انقلاب به گردن نبروهای ارزشی انداخته و خودشان در بی غیرتی کامل، پشتک وارو زده و خودشان را مخالفان و مخالفان را از خودشان خوانده و متفقا علیه مقامات نظام از ابتدا تا اکنون شعار داده و مطلب مینویسند!
استراتژی آنها نیز متناسب با نتیجهای که از پروژه قلم ستیزانه عالیجناب سرخپوش گرفتند، استراتژی دارکوبی است که آنقدر نوک میزنند تا به واسطه همین فک زدنها و قلم زنی ها، مخاطبان خاص خود را تسلیم و وادار به عقب نشینی کرده و یا حتی به مرز استحاله و جابجایی جناحی و فکری بکشانند! چهرههای زیادی برای در امان ماندن از تهاجمات آنها یا کاملا به آنها پیوستند و یا حداقل با انصراف از حضور مطلق در جبهه مقابل آنها، با مواضع دوپهلو، زندگی سیاسی خود را سپری میکنند!
زورآزماییهای رسانه ای، زورآزماییهای محفلی، زورآزماییهای حزبی و جناحی، زورآزماییهای خیابانی، زورآزماییهای انتخاباتی و صندوقهای رأی، زورآزماییهای عملیات روانی، زورآزماییهای اجتماعی، زورآزماییهای اقتصادی، زورآزماییهای سیاسی و دیپلماسی، زورآزماییهای حقوقی، زورآزماییهای سینمایی و سلبریتی، زورآزماییهای قلمی، زورآزماییهای مناظره ای، زورآزماییهای دانشگاهی و حوزوی و صدها جلوه دیگر زورآزمایی، مجموعه مصافهای دشمنان با نظام در مسیر جایگزینی فروپاشی به جای براندازی است و در این میان، نظریه پردازهای مرموزی مانند حجاریان و هتاکهای هنجارشکنی مانند تاجزاده و زیباکلام و حتی وسط بازهای حرفهای مانند عبدی و زیدآبادی و دیگران بسیار به کار دشمن میآیند و مثل جاده صاف کن ها، امکان تاخت و تاز دشمن را در فقدان مقاومتها و موانع فراهم میآورند!
نکته آزارندهتر این قصه تلخ، نه تنها انقلاب زدایی و امام زدایی، بلکه اسلامزدایی از مواضع و استراتژی هایب است که طی آن حتی مدل حکومتی پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) نفی شده و هدف جلب رضایت استکبار جهانی به بهای آلترناتیو شدن در مبادای نظام است که قطعا و به استناد بصیرت سیاسی و دینی مردم در گستردگی لبیک به فراخوان نظام در ۲۲ بهمن، روز قدس و جشن بزرگ و استثنایی عید سعید غدیر، مثل ابنسعدهای تاریخ این آرزوها را به گور خواهند برد بنابراین از صاحبان اندیشه و اصحاب قلم انتظار دارم که حواس جمعی کافی در قبال اینگونه استراتژیستها داشته باشند و بدانند که آنها به نمایندگی از اتاق فکرهای استکباری، با ادبیات خودی، ولی با اراده بیگانگان به مهمتربن موضوعات از جمله انتخابات ورود کرده و از چهرههای متصل به خود مثل فرزندان شخصیتهای سابق استفاده ابزاری کرده و بر اساس باورهای ماکیاولیستی هدف وسیله را توجیه کرده و مهمترین اصل، ممانعت از نظام جهت تحقق اهداف از جمله اهداف انتخاباتی است که در رأس آنها، تحقق حماسه حضور و در مرحله بعد، انتخاب اصلح است. جهت استحضار اهالی سیاست عرض میکنم که این جریان در انتخابات گذشته فقط عدم حضور خودشان را در پای صندوقهای رأی اعلام میکردند، اما در این انتخابات، مواضع تهاجمی و فتنه گرانه جدیدتری اتخاذ کردند که علاوه بر عدم حضور خودشان در پای صندوقهای رأی، به دوستان و علاقهمندان خود هم خواهند گفت که در انتخابات شرکت نکنند و حالا هم با پیوستن به نهضت بیانیه نویسی، مناظره، مصاحبه و مطلب نویسی به تبلیغ علیه انتخابات و سیاستهای انتخاباتی نظام پرداخته و تحریم گسترده انتخابات را پیگیرند ث با صراحت کلام میگویند که تحریم انتخابات چه اشکالی دارد؟ ما نباید فریب تابوسازی نظام را بخوریم و از نظام، مقدس سازی کنیم!
در پایان اضافه میکنم که جنگهای پیش رو از گذشته اخیر تا طهور حضرت حجت (عج) از جنس فتنه اند و جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از نظامهای بسترساز برای تعجیل در ظهور، قطعا در سیبل فتنهها قرار دارد و اصلا هم بعید نیست که به واسطه مزایای فوق العاده مثل کمکهای میلیارد و میلیون دلاری، کرسیهای جهانی، جایزههای فنی، اما به شدت سیاسی، پناهندگی، تابعیت، اقامت، اشتغال، چهره سازی و ... بر تعداد فتنه سازها و فتنه گرها در آینده افروده شود و همانند اتفاقی که برای حاکمیت امام علی (ع) شکل گرفته شد، جبهههای داخلی جدیدی طراحی شوند و حجاریانها در این برهه از زمان ذی نقشتر از دیگران عرض اندام خواهند کرد.