علی عزیزی جانباز، رزمنده و آزاده دوران دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگاررسانهگفت: اگر در مورد تشکیل سازمان منافقین یا همان مجاهدین خلق گفتگویی داشته باشیم از بدو تأسیس این سازمان بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و ساقط شدن دولت مصدق و فشارهای که از طرف حکام شاهنشاهی بر جامعه ما وارد شد این سازمان بهوسیله ۵ نفر از نیروهای روشنفکر جبهه آزادی با ایدئولوژی اسلامی تشکیل شد. بعد از مدتی سازمان از مسیر خود منحرف شد و ایدئولوژی یا عقیدتی سیاسی کمونیست را وارد سیستم سازمان نمودند، همین امر باعث جدایی شدن هسته اولیه سازمان از آن شد. این سازمان باهدف اعتقادی نمودن ایدئولوژی اسلامی و کمونیستی مبارزات مسلحانه را با رژیم شاه شروع کرد. در دهه پنجاه توسط ساواک شناسایی و اکثر کادرهای سازمان دستگیر و اعدام شدند بهجز چند نفر به نامهای مسعود رجوی، موسی خیابانی و مریم ارزان لو که بعدها به رجوی تغییر فامیلی داد.
وی افزود: بعد از پیروزی انقلاب سر ناسازگاری را با نظام نوپای جمهوری اسلامی گذاشتند و ایرادات آنها بر قانون اساسی بخصوص اصل و ولایتفقیه آشکار شد و همین امر مانع شرکت مسعود رجوی در انتخابات ریاستجمهوری در سال ۵۹ شد، بعدازاین قضایا جنگ تحمیلی ایران و عراق شروع شد و سازمان اعلام جنگ مسلحانه نمود جنایتهایی که اینها در حق مردم ایران مرتکب شدند بیسابقه بود قریب هفده هزار نفر از مردم را به شهادت رساندند، اینجانب راوی قضیه شاهد درگیریهای گوناگون با این گروهک در کردستان و مرزهای ایران بودهام.
عزیزی تصریح کرد: بعد از فرار مسعود رجوی به پاریس در سال ۶۵ که من خودم در عراق اسیر بودم شاهد آمدن مسعود رجوی و رفتن او پیش صدام با خواری و ذلت و درخواست جنگ مسلحانه شدید علیه رزمندگان ایران بودم و اینها جای گروههای گوش بر یا واژه عربی فورسان به معنی قهرمانان گرفتند درصورتیکه خائنین و راندهشدگان ژاندارمری قدیم و بیشتر اهل هورامانات و از ایل قلخان و گوران بودند و سازمان منافقین جای آنها را گرفتند که در فروردین و خرداد سال ۶۷ حملاتی را بر علیه رزمندگان ما شروع کردند یکی از آنها چلچراغ در منطقه مهران بود که متأسفانه باتوجهبه تسلط آنان به زبان فارسی و شناختی که در منطقه داشتند خسارات فراوانی به نیروهای ما بخصوص نیروی زمینی وارد نمودند که من خودم شاهد اسرای زیادی در نیروی زمینی بودم و همین امر باعث سقوط مهران تا مدتی شد و یک حمله دیگر در منطقه چیلات و دهلران و روستاهای اطراف آن داشتند آنجا هم خساراتی به نیروهای ما وارد آمد. خیانت این جانیان تا بعد از آتشبس نیز ادامه داشت و صدام حسین اینها را مجهز به سلاحهای روز نمود و فراخوان مهمی در سراسر دنیا با هواداری آمریکا و اروپا اعلام نمودند و وارد ایران شدند و باتوجهبه ضعف نیروهای ما در آن زمان شهرهای ما را یکی پس از دیگری از سرپل ذهاب گرفته تا کرند غرب اسلامآباد به تصرف خود درآوردند و به قتل و عام مردم بیگناه پرداختند و تا منطقه چهارزبر یا مرصاد پیش رفتند که یکی از روحانیون عقیدتی سیاسی زنده مانده از حملات آنان، فرمانده گردان تویسرکان به اسم آقامیرزا محمد سلوکی را باخبر نمود که سازمان منافقین در حال پیشروی هستند و فرمانده دلاور ما با وجود قطعی هر دو پا در منطقه مرصاد یک خاکریز زد و ۲۴ ساعت آنها را متوقف نمود و تلفات و خسارات زیادی به آنها وارد نمود تا اینکه سپهبد دلاور ما صیاد شیرازی وارد عمل شد و مرصاد را جهنم منافقین قرارداد و بهجز تعداد معدودی همه را به درک واصل کرد.