به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، معاونت بررسی و گفتمان سازی بسیج اساتید کشور با انتشار مقالهای تحلیلی به مباحث مطرح شده در دور جدید مذاکرات، چارچوبهای جدید بیان شده از طرف تیم ایران و مراحل و اقدامات انجام شده در دور جدید از مذاکرات هستهای وین را به صورت توصیفی – تحلیلی بیان کرده است.
در بخشی از این مقاله آمده است:
همزمان با از سرگیری دور جدید مذاکرات وین میان ایران و گروه 1+4 (بدون حضور مستقیم آمریکا) از تاریخ 29 نوامبر، نظر بسیاری از تحلیلگران و رسانهها به این مسئله معطوف گردیده و معادله هستهای بار دیگر به تیتر یک بسیاری از رسانههای معتبر بینالمللی تبدیل شده است. در این راستا تحلیلهای بسیاری در مورد ماهیت این مذاکرات و ابعاد گوناگون آن منتشر شده است که در نوع خود از اهمیت زیادی برخوردار است. با این وجود.
محورهای مهم مباحث هستهای
مذاکرات هستهای وین را میتوان در سه حوزه به صورت محوربندی شده بیان نمود:
موارد اختلافی ایران با طرفین مذاکره هم به شش دسته تقسیم میشود که عبارتند از: 1- رفع تحریمها 2- تضمین 3- راستیآزمایی 4- نوع مناسبات ما با آژانس و مسائل فنی 5- پیوند مسائل هستهای و غیرهستهای که براساس آن، طرف مقابل خواستار گنجاندن مسائل موشکی در مذاکرات شده است. اختلاف ششم به پیشنویس تهیه شده در شش دور پیشین مذاکرات برمیگردد. در این ارتباط، تیم مذاکرهکننده هستهای ما یک پیشنهاد جدیدی را مطرح نمود و اعلام کرد توافقاتی که در مذاکرات قبلی صورت گرفته نمیتواند لزوماً مبنایی برای ادامه مذاکرات باشد، به لحاظ حقوقی این استدلال درست میباشد؛ چون توافقات قبلی به صورت پیشنویس آماده شده بود و امکان دخل و تصرف در آن وجود دارد ولی از لحاظ حقوقی در سند امکان دخل و تصرف وجود ندارد و چون توافقات ایران به صورت پیشنویس بوده، میتوان آن را تغییر داد، ولی به لحاظ دیپلماتیک مواضع ایران در موضع واحد قرار گرفت و روسیه و چین هم با اتحادیه اروپا و آمریکا همنظر بوده و اعلام کردند هر آنچه که در مذاکرات قبلی توافق شده باید به عنوان مبنا قرار گیرد.
چارچوبهای جدید در پیشنویس ارائه شده از طرف ایران
حالا باید بررسی کرد چه چیزی در چارچوب و پیشنویس جدید ایران گنجانده شده که طرف مقابل را عصبانی کرده است؛ این موارد مربوط به دو مسئله بود:
1. اولویتبخشی به رفع تحریمها که در توافقات قبلی گفته شده بود که اول موارد اختلافی چهارگانه شامل تضمین عدم خروج آمریکا، راستیآزمایی لغو تحریمها، مسائل منطقهای و بازگشت ایران به تعهدات خود حل بشود و سپس به موضوع رفع تحریمهای ایران بپردازیم، اما در پیشنهاد جدید ایران بیان کرده است که اول وضعیت رفع تحریمهای ایران مشخص شود و بعداً گامهای بعدی را برداریم.
2. ایران موضوع و مبحثی را به نام جبران خسارات ناشی از خروج آمریکا از برجام را مطرح کرد؛ در زمان آقای روحانی و در شش دور قبلی مذاکرات ایران بابت خروج آمریکا از برجام و بیتعهدی کشورهای اروپایی درخواست خسارت کرد که خسارت وارده به ایران هم در ابعاد فنی و هم در ابعاد اقتصادی بود و حتی این خسارتها به حوزه بهداشت و درمان هم کشیده شد. طرف آمریکایی اعلام نمود ما بابت این اقدام خسارتی پرداخت نمیکنیم؛ زیرا این اقدام ناشی از رفتار دولت قبلی آمریکا بوده است. پیشنهاد آقای روحانی این بود که ما بحث جبران خسارت را بعد از احیای برجام مطرح نماییم، ولی نظر تیم جدید ایران این است که جبران خسارت باید الان مدنظر قرار گیرد. هدف از طرح مسأله جبران خسارت نیز قرار دادن طرف مقابل در دوراهی جبران خسارت و ارائه تضمین است؛ بدین معنا که بجای اینکه طرف مقابل را در دوراهی تضمین یا عدمتضمین قرار دهیم، آنها را در دوراهی تضمین و جبران خسارت قرار دادهایم؛ یعنی به طرف مقابل میگوییم یا تضمین میدهی یا اینکه خسارتهای ناشی از توافقات سابق را پرداخت نمایید.
واکنش طرف مقابل
وقتی هئیت فرانسوی به نمایندگی از آمریکا میخواست بیانیه این کشور را قرائت نماید، تیم مذاکرهکننده ایرانی به نشانه اعتراض در جلسه از جای خود بلند شدند و اعلام کردند که آمریکا در کجای این جلسات قرار دارد که بیانیه آنها قرائت شود. نماینده انگلیس نیز بیانیه بسیار تندی را علیه ایران قرائت کرد با موضوع نقش بیثباتساز ایران در منطقه و صحبتهایی از این دست، که در مقابل این اقدام تیم مذاکرهکننده ایرانی سکوت کرد و نماینده چین پاسخ آنها را داد که در جواب خود به پیمان آکوس که بین انگلیس، آمریکا و استرالیا منعقد شده، اشاره کرد که موضوع آن هستهای بوده و معطوف به مهار چین میباشد. چینیها اعلام داشتند شما پیمان غیرقانونی در منطقه منعقد مینمایید و الان در اینجا از نقش بیثباتساز ایران در منطقه صحبت میکنید! شما حق بیان این موضوع را در خصوص ایران ندارید.
در مجموع، فضای مذاکرات با ابهام روبرو میباشد و دلیل ابهام نیز آن است که اولاً چارچوبی که مذاکرات در شش دور قبلی بر روی آن استوار بوده کاملاً تفاوت پیدا کرده و با ورود بحث خسارت و همچنین مسئله اولویتبخشی رفع تحریمها ماجرا به کلی فرق کرده است. ثانیاً مواضع بازیگران هم متفاوت شده است و مواضع روسیه و چین در مذاکرات اصلاً ثابت نیست و سیاست یکی به نعل و یکی به میخ را اجرا میکنند و اینکه نماینده روسیه در مصاحبه با ایراناینترنشنال یک سری حرفهایی میزند و در مصاحبه با پرستیوی حرفهای دیگری را مطرح میکند؛ این بدان معنی است که در مواضع طرف مقابل ثبات وجود ندارد. این را هم باید مدنظر قرار داد که روسها و چینیها منتقد رویکرد فعلی ما در مذاکرات هستند و آنها معتقد هستند ایران نباید ترکیب را برهم میزد.
مسائل فرامتن مذاکرات
ایران به مثابه وزنهبرداری است که دو ضرب وزنه را بلند کرده و به روی سینه خود گذاشته و اعلام کرده که اولویت ما رفع تحریمهاست. این اقدام ایران کار بزرگی محسوب میشود، اما مرحله بعدی این است که باید وزنه را بالای سر ببریم و اگر بخواهیم وزنه را روی سینه نگه داریم زیر فشار وزنه خم میشویم و اینکه وزنه را چطور بالای سر ببریم خیلی مهم است. در این خصوص، ایران باید در بین اعضای 1+4 دست به یارگیری مؤثر بزند و طرف ایرانی نباید در حال حاضر اقدامی را انجام دهد که حتی روسیه و چین منتقد مذاکرات شوند. در زمان آقای جلیلی اتفاقی که به وقوع پیوست و نباید آن را تکرار کنیم، این بود که اجماع بین اعضای دائمی شورای امنیت علیه ما شکل گرفت؛ یعنی اینکه روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آمریکا آمدند و تحریم ایران را مطرح کردند و الان با عبرتگیری از آن، باید هنر ایران این باشد که در این دور از مذاکرات به نحوی بازی کند که بتواند حداقل این شکاف را بین اعضای مذاکره کننده 1+4 حفظ کند.
از طرف دیگر اشارهای هم باید به نظرسنجیهای عمومی داشته باشیم که با توجه به روال هشت سال گذشته سیاست خارجی ایران، معیشت مردم به برجام گره خورده است. سیگنالهایی هم در بازار مشهود است که اگر از مذاکرات خبر مثبتی منتشر میشود، منجر به پایین آمدن نرخ ارز میشود و اگر خبر منفی منتشر شود، قیمت ارز و طلا و بقیه موارد بالا میرود. براین اساس، در فرامتن مذاکرات یک مفهومی به نام «تابآوری اجتماعی و اقتصادی» وجود دارد. اگر ضربآهنگ تیم مذاکرهکننده ایرانی با این تابآوری تنظیم نباشد، مطمئناً در آینده ضرباتی را خواهیم خورد.
از طرف دیگر، ما نسبت به رویکرد تیم قبلی نقد داریم و اما هماکنون باید درصدد «توافق عزتمندانه» باشیم. اگر تیم جدید ایران بدنبال عدمتوافق باشد، سیستم اعلام خطر میکند و تابآوری اجتماعی مورد هدف واقع میشود و اقداماتی که انجام شده نشان دهنده این موضوع است مانند تجمعات معلمان و کشاورزان و یکسری سیگنالهایی که در خصوص بودجه سال 1401 مخابره میشود.
در حال حاضر روزانه یک میلیون بشکه نفت به چین میفروشیم و علت خرید چینیها از ایران به این موضوع برمیگردد که بعد از دوران کرونا، آنها بر سر استفاده از معادن ذغال سنگ و منابع خودشان با مشکل مواجه شدند. حالا این سوال مطرح است که چینیها تا چه زمانی حاضر به خرید این مقدار نفت از ما هستند؟ تاریخ خرید آنها تا مارس2022 یعنی فروردین 1401 میباشد. ما در بودجه سال آینده روی فروش 000/200/1 بشکه نفت به صورت حداقلی حساب باز کردهایم. اما مسلماً با پایان یافتن نیاز فوری چین، اتفاقی که به وقوع میپیوندد این است که فروش نفت ایران از فروردین احتمالاً ماه کاهش پیدا میکند و از همان موقع، کسری بودجه ایران شروع خواهد شد. اینها مواردی است که باید در تعیین راهبرد و تاکتیکهای مذاکراتی لحاظ و محاسبه شود. در واقع، مذاکرات یک متغیر مستقل نیست، بلکه متغیری وابسته به تمامی این عوامل میباشد.
تیم مذاکره کننده هستهای ایران در مرحلهای بخوبی جلو رفته است و آن هم زمانی بود که رفع تحریمها را اولویت خود قرار داد. اینکه رفع تحریمها به اولویت تبدیل شده و طرف مقابل آن را پذیرفته، اقدام خوبی است، اما اگر این کار با یک توافق عزتمندانه تکمیل نشود، آن موقع این اقدام هیچ فایدهای را در بر نخواهد داشت.
قابلذکر است که یک خط قرمزی را طرف مذاکره برای ما بصورت غیر اعلامی مشخص کرده و آن این است که در دو گره زمانی گیر کردهایم؛یکی پایان سال جاری میلادی (15 دیماه) و دیگری پایان سال شمسی (مارس میلادی). آمریکا در این نقطه تلاش میکند ایران را از ابعاد مختلف مخصوصاً به لحاظ فرامتنی و رسانهای خلع سلاح کند. اینکه آقای آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا بیان میکند ما اشتباه کردیم از برجام خارج شدیم چه دلیلی دارد؛ دلیل آن این است که آنها میگویند ایران در مذاکرات نهایتاً میخواهد به این نتیجه برسد که آمریکا اعلام کند که اشتباه کرد از برجام خارج شد که خود آمریکاییها این مسئله را به صورت مکرر تکرار کردهاند و آنها میگویند این را ما خود اعلام کردهایم و حالا باید گام بعدی را برداریم و این موضوعی است که باید مدنظر قرار بدهیم.
بازیگران اروپایی هم رویکردشان در مذاکرات با قبل دچار تغییراتی شده است، قبلاً ما تروئیکای اروپایی را داشتیم (انگلیس، آلمان و فرانسه) ولی الان انگلیس با خارج شدن از اتحادیه اروپا به بازیگر مستقل تبدیل شده است و آلمان و فرانسه هم به بازیگران جدای از هم تبدیل شدهاند. بین این کشورها در قبال بحث برجام اختلافنظر وجود دارد. رویکرد انگلیس کاملاً منطبق با آمریکا بوده ولی قبلاً مجبور بود به بعضی از چارچوبهایی که از طرف اتحادیه اروپا مطرح میشد پایبندی نشان دهد. آلمان و فرانسه بحث جدایی را دارند.
از سوی دیگر، چینیها در برجام نقش واقعاً منفعلانهای داشتند و همیشه در مذاکرات قبلی آخرین هیئتی که به محل مذاکرات میرسید، چینیها بودند و آن هم بیشتر برای امضاء نمودن مواردی بود که روسیه قبل از آن با ما توافق کرده بود. در این مرحله از مذاکرات، چینیها نقش عامل و فعال را دارند؛ زیرا چینیها قرارداد 25 ساله را با ایران به امضاء رساندهاند و از طرف دیگر ما را به عضویت دائمی پیمان شانگهای درآوردهاند. آنها میگویند اگر ایران مشمول تحریم قرار بگیرد، ما هم متضرر میشویم.
در این میان، بازی روسها دوگانه است؛ زیرا روسها به طور همزمان درگیر یکسری پروندههایی با غربیها هستند که مهمترین آنها بحران اوکراین میباشد، به گونهای که 100 هزاری نیرو روسی در مرز مستقر شده و نیروهای ویژه اروپایی یا ناتو نیز برای مقابله در آنجا مستقر هستند. بنابراین، نباید زمین برجام را یک زمین مستقل بدانیم و تصور کنیم که طرفهای مذاکره تمامی دغدغههای بیرونی خود را کنار میگذارند و در محل مذاکره با رویکرد مستقل صحبت میکنند. جالب آنکه بایدن اخیراً یک سیگنال مثبت به روسیه در موضوع اوکراین داد و اعلام کرد حتی اگر جنگ شود، آمریکا به اوکراین نیروی نظامی اعزام نمیکند؛ یعنی اینکه در این مسئله به شما امتیاز دادم و از شما امتیاز میخواهم و این بده بستان بین بازیگران است. این امتیاز را ممکن است آمریکاییها در مذاکرات وین از روسیه بگیرند. بنابراین، ما باید در مذاکره، متنها و فرامتنها را به درستی رصد و تلفیق کنیم و تیم ایرانی باید روی مفهوم توافق عزتمندانه متمرکز شود.
توافقعزتمدانه با عدمتوافق فرق دارد. در اصطلاحات انگلیسی اصطلاحی بنام Negotiate داریم یعنی طرفین مینشینند با هم گفتگو میکنند؛ یعنی موضوع مورد اختلاف را بیان میکنند یا به حد وسطی میرسند و یا اینکه همدیگر را در خصوص آن موضوع اقناع میکنند؛ در حوزهای خارج از آن مسئله به همدیگر امتیاز میدهند تا طرف بتواند در خصوص آن موضوع توافق کند. مورد دیگری که وجود دارد ابلاغ است و کاری است که بیشتر تیم مذاکره کننده ایرانی دارد و موضوعات خود و خط قرمزها را بیان میکند و مورد بعدی Debate است؛ یعنی همین بحثهایی که در تلویزیون انجام میشود و طرفین در خصوص فلسفه اختلاف ساعتها با هم حرف میزنند و محل مذاکرات نه جای Debate است و نه جای ابلاغ. جایی است که باید در آنجا در چارچوب توافق عزتمندانه بحث کنیم و با طرف مقابل وارد مذاکره شویم و در مذاکره امتیازات را بگیریم و حواس تیم مذاکره کننده باید به این موضوع جمع باشد که جوری مذاکره کند که بتواند شکاف را در بین جبهه رقیب ایجاد کند و نه اینکه با اقدام خود همه آنها را علیه خود متحد نماییم و در ضمن پارامترهای داخلی مخصوصاً بحث تابآوری و مباحث اقتصادی و غیره را در نظر بگیریم.
چشمانداز روند مذاکرات و اقدامات راهبردی مورد انتظار
در خصوص چشمانداز مذاکرات باید گفت که با توجه به موضوعات و شرایطی که در وین وجود دارد، فعلاً چشماندازی مبنی بر احیای برجام حداقل تا چند هفته آینده وجود ندارد و علت آن هم این است که طرفین استواری خاصی را روی مواضع خود دارند. آقای اولیانوف اخیراً نکتهای را بیان کرده و گفته ما دهها مورد اختلاف با همدیگر داریم که هنوز وارد آنها نشدهایم و فقط به بحث تحریمها پرداختهایم و از سوی دیگر، نحوه بازگشت تعهدات ایران به صورت کلی بیان شده و یکی از موضوعاتی که باید حداقل یک ماه در خصوص آن بحث شود، سانتریفیوژهای نسل جدید و اتصالات آنها و بخشی از ذخایر اورانیوم غنی شده ایران است که میخواهیم بابت تضمین نگه داریم. روسها، چینیها و آلمانها با این موضوع موافقت کردند که این ذخایر در داخل ایران بماند و نظارت بر روی آنها انجام شود، اما آمریکا، فرانسه و انگلیس موافقت نکردهاند و سر این موضوع باید بنشینیم ساعتها و روزها بحث کنیم.
موضوع دیگری که احتمال دارد این است که گزینه توافق موقت با واسطهگری روسیه و چین اتفاق بیافتد و بحث کم در مقابل کم به وقوع بپیوندد و آنها از ایران بخواهند چند پارامتر را مدنظر قرار دهد و رعایت کند و در طرف مقابل فروش نفت ما به سایر کشورها را آزاد اعلام کنند که در خصوص این موضوع باید بحثهای لازم صورت بگیرد.
اینکه در ابتدای بحث بیان شد وزارتامورخارجه نباید این گزینه را میسوزاند به همین علت بود و قابل پیشبینی بود در همان ابتدا به علت اختلافات عمیق طرفین، حداقل در کوتاه مدت توافق امکانپذیر نیست و در حال حاضر مذاکرات با حاصل جمع صفر مطرح است و مذاکرات برد برد نداشتیم. مذاکره الان با حاصل جمع صفر بوده و در خیلی از موارد اختلافی یا نظر ما غالب میشود و یا نظر طرف مقابل و اینگونه نیست که ما بیاییم بگوییم یک راه بینابینی وجود دارد. مثلاً ما میگوییم باید تأسیساتمان را حفظ کنیم ولی طرف مقابل اعلام میکند باید خارج شود و در این موضوع راه بینابینی وجود ندارد.
انتهای پیام/