چرا باید برای شهدا هزینه کرد و کنگره برگزار کرد؟!/ برگزاری کنگره چه دستاوردی به دنبال دارد؟!
به گزارش خبرگزاری بسیج، "عباس خزلی"،طی یادداشتی نوشت: در این ایامی که کنگره ی ملی سرداران و سه هزار شهید استان ایلام در حال برگزاری بود، اکثریت مردم از این حرکت عظیم فرهنگی و زنده نگه داشتن یاد و خاطره حماسه سازان ایلام استقبال کردند و با آغوش باز پذیرایش شدند، اما بعضی ها هم تحت تاثیر صحبت های برخی های دیگر ممکن است بگویند این همه هزینه کردن چه لزومی دارد و اصلا چرا باید یاد و خاطره شهدا را زنده نگه داشت؟
در جواب باید نکاتی را یادآور شد: همه کشورهای دنیا برای قهرمانان وطن شان و بازماندگان و خانواده های آنها احترام خاص و بسیار ویژه ای قائل هستند، با یک سرچ بسیار ساده در اینترنت در مورد کسانی که از آنها به عنوان قهرمانان و قربانیان دفاع از وطن در دیگر کشورها نام برده می شود، می توان به نوع نگاه ویژه دولتها و مردمان آن کشورها به این قشر پی برد
کشور ما نه تنها از این قاعده مستثنی نیست بلکه همانطوری هم که رهبری اشاره کردند، شهدای ما فقط از مرزهای جغرافیایی دفاع نکردند بلکه از مرزهای عقیدتی و هویتی،اخلاقی و دینی هم دفاع کردند، و در نتیجه شهدای ما از این نظر جایگاه ویژه ای نسبت به قهرمانان سایر کشورها دارند
جنگ ما و شهدای ما نماد انسانهای بزرگی بودند که از دل جنگ و با وجود سن و سال کم شان روح متعالی و بزرگی را داشتند که هنوز هم همگان را متحیر می کنند، شخصیت برخی از شهدا به گونه ای است که آدم انگشت به دهان می ماند که آیا این ها فرشته بوده اند یا انسان؟ این نه ادعا است و نه افسانه، بلکه در زمان معاصر تمام دنیا این عظمت را به چشم خود دید و همرزمان همانها هنوز در بین ما نفس می کشند
شهدای ما نماد خلوص های پاک و خدمت بی منت بودند، نماد انسانهایی بودند که به دنبال مقام و جایگاه دنیایی نبودند و با تمامی عشق در این مسیر قرار گرفتند و با پروردگار خود معامله کردند و دنبال خشنودی او بودند، چیزی که در کمتر جنگی در دنیا مرسوم و یا شاید اصلا نباشد
شهدا شخصیتهایی بودند که خودسازی و خودباوری را به زیبایی تمام پیمودند، آنها فقط برای دفاع از خاک نرفتند، برای دفاع از تمام ارزشهای انسانی و الهی که دنیای استکبار از آن هراس داشت به میدان رفتند
آیا این چنین شخصیتهای کم نظیری لایق تکریم و پاسداشت نیستند؟!
اگر نبود زنده نگه داشتن یاد و نام شهیدان آیا امروز شاهد بودیم که جوانان دهه هفتادی با ذوق و شوق و با الگوگیری از شهدای دفاع مقدس به صف مدافعین حرم بپیوندند و با تکفیری های سر تا پا مسلح مورد حمایت قدرتهای بزرگ که شعار خلافت اسلامی در جغرافیای اسلام را سر می دادند، بجنگند؟
آیا فرزندان و آیندگان حق ندارند بدانند که چه چیزی باعث شد که نوجوانان کم سن و سال این ملت در برهه ای از تاریخ این کشور برای رفتن به جنگ و جبهه گریه کنند؟
آیا فرزندان ما نباید بدانند که چه انگیزه ای باعث شد که مادران این مرز و بوم نه تنها یک فرزند که دو فرزند و حتی بیشتر را، خود بدرقه ی میدان مبارزه کنند؟
آیا فرزندان ما نباید بدانند که چرا و به چه گناهی در تاریخ این استان بچه هایی در حین بازی فوتبال باید با آتش از آسمان مواجه شوند؟!
آیا فرزندان ما نباید بدانند که چرا یک دیکتاتور و با حمایت آمریکا و غرب، بر سر زنان و کودکان بی دفاع ایلام بمب و موشک ریخت؟ و مهمتر از اینها، برخی از آنهایی که خود را مدعی پیرو مکتب امام حسین می دانند و در روز عاشورا برای شهادتش پیراهن مشکی بر تن می کنند و نذری می دهند و بر سر و سینه می زنند، آیا نمی دانند که اگر شخصیت حضرت زینب آن پیام آور بزرگ عاشورا در ذکر یاد و نام شهدای کربلا نبود الان همه ی ما هم از مصیبت عظمای سید الشهدا بی خبر بودیم؟
بدون شک تمامی وجدان های با انصاف فارغ از هر نگاه و منشی نه تنها وجود این برنامه های فرهنگی و یاد و خاطره شهدا را ضروری می دانند، بلکه خود نیز در جهت حفظ یاد آنها قدم برمی دارند
جنگ هشت ساله با تمام روزهای سختی که برای ملت ایران رقم زد، اما آنچنان گنجینه های بزرگی در دل خود دارد که دهها کنگره هم نمی تواند آن را منعکس کند.