خبرهای داغ:
بررسی پدیده «نوزادفروشی» در پرونده «جوان»

تجارت با شیرخوارگان

برای نخستین بار ماجرای خرید و فروش نوزادان را از تریبون رسمی اعلام کرد.
کد خبر: ۹۲۵۲۶۶۷
|
۰۹ تير ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۷
به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج، آرزو دارند مادر شوند؛ این آرزو حدود ۵ /۳ میلیون زوج نابارور را بین مراکز درمانی مختلف سرگردان می‌کند و بار‌ها هزینه و روش‌های درمانی گوناگون را تجربه می‌کنند تا شاید مادر شوند. اما این آرزو برای مادر و پدر شدن خیلی وقت‌ها از طریق درمان‌های معمول پزشکی جواب نمی‌دهد و امتحان روش‌های درمانی مختلفی همچون IVF هم روی بعضی زوج‌ها جواب نمی‌دهد پس ناگزیرند روش‌های دیگری را امتحان کنند. در این میان وسوسه تبلیغات نوزادفروشی در صفحات مجازی هم این زوج‌ها را ترغیب می‌کند تا به جای دوندگی به دنبال فرزندخواندگی بهزیستی و مادر شدن از طرق قانونی راه میانبر را انتخاب کنند و با پذیرش تمام چالش‌های معامله با دلالان نوزاد تصمیم می‌گیرند تا نوزادی را بخرند و از این طریق مزه مادر شدن و پدر شدن را بچشند. البته مشتریان دلال‌های نوزاد تنها خانواده‌های ناامید از بچه‌دار شدن نیستند. خیلی وقت‌ها مشتری این بچه‌ها باند‌های تکدی‌گری یا حتی قاچاقچیان انسان و باند‌های توزیع مواد مخدر هستند و برخی از این نوزادانی که خرید و فروش می‌شوند شانس آن را ندارند که تحویل خانواده‌ای شوند و زندگی عادی داشته باشند. هر چند برخی از بچه‌هایی که به خانواده‌ها فروخته می‌شوند هم هیچ‌گاه زندگی عادی را تجربه نخواهند کرد و مادران واقعی‌شان که اغلب زنان معتاد و کارتن‌خواب هستند برای اخاذی از خانواده‌ها هم شده آن‌ها را دنبال و هر از چند گاه برای تأمین هزینه مواد مخدر و زندگی‌شان از آن‌ها اخاذی می‌کنند.

خرید و فروش نوزادان ماجرای تازه‌ای نیست. زمزمه‌های خرید و فروش نوزادان همیشه شنیده می‌شد، اما هیچ کس این ماجرا را به طور رسمی رسانه‌ای نکرده بود تا سال ۹۵ که رئیس کمیسیون اجتماعی شورای شهر تهران برای نخستین بار ماجرای خرید و فروش نوزادان را از تریبون رسمی اعلام کرد. این خبر از سوی هیچ نهاد مسئولی تکذیب نشد، بلکه مسئولانی نظیر معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری هم به شکل ضمنی آن را تأیید کردند. این کار غیرقانونی و سوءاستفاده از زنانی که به هر دلیل قادر به نگهداری از فرزند خود نیستند و درآمدزایی از خانواده‌هایی که نتوانسته‌اند مادر و پدر شوند یا حتی فروش این نوزادان به باند‌های تکدی‌گری و شبکه‌های توزیع مواد مخدر حالا به فضای مجازی هم کشیده شده است و چند روز پیش پلیس فتا توانست یکی از شبکه‌های خرید و فروش نوزادان را دستگیر کند. متهمان این پرونده نوزادان را در ازای دریافت ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومان به فروش رسانده بودند. دستگیری اعضای این باند خرید و فروش نوزاد صحبت‌هایی را که در این خصوص مطرح بود به اثبات رساند و نشان داد هستند مادرانی که حاضرند فرزندشان را در ازای دریافت مبلغی پول خرید و فروش کنند. این ماجرا، اما همچون دیگر پدیده‌های اجتماعی موضوعی چند وجهی است که بخشی از آن به مسائل اقتصادی و بخشی به تشدید آسیب‌های اجتماعی در جامعه و به خصوص در میان زنان باز می‌گردد. در این بین جای خالی حمایت از زوج‌های نابارور و تسهیل و مهم‌تر از آن فرهنگ‌سازی برای پذیرش فرزندخوانده در خانواده‌هایی که نمی‌توانند خودشان صاحب فرزند شوند احساس می‌شود.

هیچ مادری به واسطه مسائل مادی نوزادش را نمی‌فروشد

مادری که از نظر روانی سالم باشد و اعتیاد نداشته باشد محال است به واسطه مسائل مادی حاضر شود فرزندش را بفروشد. با توجه به سابقه کاری که من در مددسرا داشتم، برخی زنان بی‌خانمان و معتاد بارداری‌های ناخواسته‌ای داشتند که بعد از زایمان یا بچه را رها می‌کردند یا آن را به دلال‌ها می‌فروختند. بعضی وقت‌ها هم قبل از زایمان و در همان دوران بارداری افرادی بودند که سراغ این زنان آمده و از آن‌ها می‌خواستند بعد از بارداری، فرزندشان را به آن‌ها بفروشند، اما معمولاً بعد از مدتی که این افراد به مشکل مادی برمی‌خوردند دوباره دنبال بچه می‌رفتند؛ البته نه برای آنکه بخواهند بچه را دوباره تحت سرپرستی بگیرند بلکه برای اخاذی و تأمین مقاصد خودشان این کار را می‌کردند. معمولاً این افراد تا زمانی که بچه برایشان سود داشته باشد آن را نگه می‌دارند، اما وقتی بچه بخواهد برایشان دردسر ایجاد کند یا آن را سر راه می‌گذارند یا می‌فروشند. البته ممکن است این بچه‌ها به باند‌های تکدی‌گری هم فروخته شوند و ما شاهد بچه‌هایی هستیم که متکدیان با خود به همراه دارند و ساعت‌های طولانی با آن‌ها کار می‌کنند.

فاطمه باجلان
مددکار اجتماعی و مدیر سابق گرمخانه بانوان


لزوم ورود مجلس و تشدید مجازات‌های خرید و فروش انسان

فرزندآوری ثمره پیوند زناشویی است و شاید بتوان گفت یکی از اصلی‌ترین اهداف ازدواج است، اما متأسفانه برخی زوجین نمی‌توانند فرزندی داشته باشند و از این رو به رفتار‌های ناهنجاری همچون خرید نوزاد دست می‌زنند. خرید و فروش نوزاد یکی از زشت‌ترین چهره‌های قبول فرزند است که معمولاً والدین معتاد یا بسیار فقیر دست به این عمل غیر انسانی می‌زنند. اخیراً دلالان در زایشگاه‌های جنوب شهر تهران یا شهر‌های حاشیه‌ای و کم درآمد با مادران وارد مذاکره شده و با قیمت‌های مختلف به آن‌ها پیشنهاد خرید فرزند را می‌دهند. در پاره‌ای از موارد وقتی فرزندی فروخته می‌شود والدین اصلی با پیگیری رد او برای باج‌گیری یا دیدار فرزند خود به خانواده میزبان نزدیک می‌شوند که این خود ماجرا‌های مختلفی ایجاد می‌کند. این در حالی است که مؤسساتی هستند که با تکنیک‌های پیشرفته پزشکی به زوج‌های ناباور کمک می‌کنند. بر این اساس لازم است مجلس شورای اسلامی با تشدید قوانین سوداگران انسان در مقابل این حرکت ضد انسانی بایستد و اجازه ندهد انسان در قرن بیست‌ویکم مورد خرید و فروش قرار گیرد و از درمان زوجین نابارور حمایت کند. در حال حاضر سازمان بهزیستی فرزندخواندگی را تسهیل کرده، اما هنوز موانع به طور کامل برطرف نشده است و مشکلاتی در این زمینه وجود دارد.

دکتر مجید ابهری
رفتارشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی


قوانین فرزندخواندگی آن‌قدر‌ها هم سخت نیست

وقتی خبر دستگیری باند خرید و فروش نوزادان را می‌بینم سراغ خانمی می‌روم که با فرزندخواندگی مادر شده تا بدانم آیا سختی قوانین و طی مراحل فرزندخواندگی در بهزیستی باعث می‌شود برخی زوج‌های نابارور به جای طی مسیر قانونی و راه منطقی بخواهند راه میانبر را انتخاب کنند و به طور غیر قانونی از دلال‌های اینچنینی بچه بخرند یا دلایل دیگری باعث این ماجرا می‌شود؟

چند سالی می‌شود ازدواج کرده است و چند باری روش‌های مختلف درمان ناباروری را تجربه کرده، اما هیچ‌کدام از این روش‌ها به نتیجه نرسیده است. می‌گوید: «نمی‌خواستم بپذیرم که نمی‌شود و دلم راضی نمی‌شد بچه‌ای را به فرزندخواندگی قبول کنم.» حالا چند ماهی می‌شود سرپرستی پسربچه ۱۵ ماهه‌ای را قبول کرده است. از او می‌پرسم پشیمان نیستی این همه سال صبر کردی و بعد سراغ پذیرش فرزند خوانده رفتی؟ پاسخ می‌دهد: «چرا پشیمانم. ولی باید این مراحل را پشت سر می‌گذاشتم تا به تصمیم نهایی برسم.»

آنطور که این خانم می‌گوید قوانین بهزیستی واقعاً نسبت به گذشته تسهیل شده است. شغل پایدار با درآمد مکفی، خانه مسکونی اعم از ملکی یا استیجاری و داشتن بیمه پایه اجتماعی و درمان از ملزوماتی است که در اصلاحیه سال ۹۴ قانون فرزندخواندگی بهزیستی لحاظ شده است. تمکن مالی یکی از زوجین در زمان ارائه تقاضانامه، برای حائز شرط بودن کفایت می‌کند. کودک تحت سرپرستی درصورت تمایل سرپرستان از میراث آنان محروم است به همین خاطر هم به منظور تأمین منافع مادی کودک، سرپرستان باید به دستور دادگاه بخشی از اموال یا حقوق خود را به نفع کودکان یا نوجوانان تحت سرپرستی خود تملیک یا تعهد به تملیک کنند.

به گفته این مادر وی و همسرش برای بررسی‌های روانشناختی بار‌ها به جلسات مددکاری فراخوانده شده‌اند و پس از تأیید‌های لازم فرزند در اختیارشان قرار گرفته است. همچنین تا شش ماه شناسنامه بچه به نام پدر و مادر زده نمی‌شود تا سازمان بهزیستی بتواند بررسی‌های لازم را نسبت به صلاحیت خانواده‌ای که بچه را به فرزندخواندگی قبول می‌کنند، داشته باشد. همچنین استعلام‌های لازم از دادگاه صورت می‌گیرد تا زوج متقاضی سوءپیشینه نداشته باشند. وی تأکید می‌کند: «افرادی که می‌خواهند بچه‌ای را اینگونه از دلال بخرند نباید در این باره احساسی تصمیم بگیرند و رفتار کنند. وقتی شما نمی‌توانید پروسه دو ساله فرزندخواندگی از بهزیستی را تحمل کنید چطور می‌توانید با چالش‌های بچه‌هایی که از این طریق خرید و فروش می‌شوند کنار بیایید؟»

آنطور که این خانم می‌گوید از زمان تقاضای فرزندخواندگی تا زمانی‌که بچه تحویل آن‌ها شده است و تحقیقات پیرامون سلامت روانی، سوءپیشینه و تمکن مالی آن‌ها انجام شده حدود یک سال و نیم زمان برده است، اما حالا آن‌ها خیالشان راحت است که بچه‌ای سالم را تحویل گرفته‌اند و مشکلی برایشان پیش نمی‌آید و مجبور نیستند همیشه به این فکر کنند که اگر پدر و مادر بچه سراغشان بیاید باید چه کنند، چون همه چیز قانونی بوده است.

با عنایت به صحبت‌های این خانم که از طریق پذیرش فرزندخوانده مادر شده می‌توان فهمید پروسه فرزندخواندگی هر چند ممکن است کمی طولانی باشد که با عنایت به مسئولیت سازمان بهزیستی در برابر بچه‌هایی که به آنجا سپرده شده‌اند طبیعی است، اما امر چندان سخت و غیرممکنی هم نیست و این نیاز به فرهنگ‌سازی برای افزایش پذیرش فرزندخواندگی دارد.

اجرانشدن قوانین بالادستی برای حمایت از زوج‌های نابارور
محمدمهدی نیک‌ضمیر

بر اساس آمار از هر پنج زوج ایرانی یک زوج نابارور هستند و این چیزی حدود ۵/ ۳ میلیون نفر از زوج‌های کشورمان را شامل می‌شود. زوج‌های نابارور به عنوان پتانسیلی برای افزایش جمعیت شناخته می‌شوند. بر همین اساس هم بند سوم سیاست‌های کلی جمعیت بر اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران به ویژه در دوره بارداری و شیردهی و پوشش بیمه‌ای هزینه‌های زایمان و درمان ناباروری مردان و زنان و تقویت نهاد‌ها و مؤسسات حمایتی ذی‌ربط تأکید دارد. علاوه بر این تبصره «ح» ماده ۱۰۲ قانون پنج ساله توسعه در توصیف بخشی از وظایف دولت برای پیاده‌سازی سیاست‌های کلی جمعیت، بر تمهیدات لازم از قبیل ارائه تسهیلات جهت افزایش سلامت ازدواج و درمان ناباروری در قالب بودجه سنواتی تأکید کرده است.

طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس ۱۵ تا ۳۵ درصد زوج‌های نابارور برای فرزندآوری نیازمند انجام عمل پیشرفته تلقیح آزمایشگاهی (ICSI) و لقاح خارج از رحم (IVF) هستند که احتمال موفقیت هر یک از عمل‌های پیشرفته که منجر به باروری شود ۳۳درصد است. این بدین معناست که درمان‌های ناباروری صددرصد به نتیجه منتهی نمی‌شود و هر چند احتمال موفقیت وجود دارد، اما ۷۷درصد هم احتمال دارد روش‌های درمان ناباروری به شکست منتهی شود.

گاهی وقت‌ها تکرار درمان ناباروری نتیجه‌بخش است و زوجین نابارور پس از چند بار امتحان کردن روش‌های مختلف درمان ناباروری سرانجام لذت مادری و پدری را تجربه خواهند کرد، اما در مواردی هم این امکان فراهم نمی‌آید. خیلی وقت‌ها زوج نابارور از ادامه درمان‌های ناباروری خسته و ناامید می‌شوند. گاهی اوقات هم هزینه‌های سرسام‌آور روش‌های درمانی ناباروری موجب می‌شود تا آن‌ها از ادامه راه انصراف دهند.

آنطور که در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس آمده است؛ حمایت‌های یارانه‌ای دولت از زوجین نابارور نهایتاً ۳۰درصد هزینه لازم برای طی دوره درمانی را دربرمی‌گیرد و صرفاً در مراکز درمان ناباروری دولتی برخی شهر‌ها و زوجین با شرایط خاص قابل دسترسی است. از سوی دیگر حدود ۷۵ مرکز فعال درمان ناباروری در کشور وجود دارد که تنها ۳۲ مرکز دولتی هستند و از مراکز خصوصی نیز تعداد کمی ذیل آیین نامه حمایتی وزارت بهداشت قرارداد همکاری دارند.
هزینه هر سیکل درمانی در مراکز دولتی ۵/ ۸ میلیون تومان و در مراکز خصوصی ۱۸میلیون تومان است. اگر این عدد و رقم را در شانس ۳۳درصدی موفق بودن روش‌های درمانی در نظر بگیریم گاهی وقت‌ها درمان ناباروری زوجین هزینه‌های اضافی را به آن‌ها تحمیل می‌کند.

از سوی دیگر از میان ۷۵ مرکز فعال درمان ناباروری در کشور ۲۷ مرکز در تهران قرار دارد که این چیزی حدود ۳۰ درصد مراکز درمان ناباروری کل کشور را شامل می‌شود، در حالی‌که تهران به رغم جمعیت ۱۲میلیونی‌اش ۱۱درصد از جمعیت کشور را در دل خود جای داده است. توزیع نامناسب مراکز درمان ناباروری علاوه بر هزینه‌های درمان و داروها، هزینه رفت و آمد و اقامت را هم به زوجین شهرستانی تحمیل می‌کند، بنابراین در عمل هزینه درمان ناباروری برای این زوج‌ها چیزی بسیار بیشتر از محاسبات معمول این هزینه‌ها خواهد شد.

حمایت از زوج‌های نابارور و کمک به آن‌ها برای آنکه لذت پدر و مادر شدن را بچشند مطابق قوانین بالادستی جزو وظایف دولت‌هاست، اما در کنار این ماجرا راه‌حل‌های دیگری هم برای مادر و پدر شدن این زوج‌ها وجود دارد. یکی از این راه‌حل‌ها پذیرش فرزند خوانده است. علاوه بر اینکه برخی زوج‌ها دوست دارند فرزند خودشان را داشته باشند و نمی‌توانند بچه دیگری را به عنوان فرزند خود بپذیرند، دردسر‌ها و روند طولانی اعطای فرزند به زوج‌های متقاضی فرزندخواندگی موجب شده تا موضوع فرزندخواندگی و پدر و مادر شدن از طریق پذیرش سرپرستی کودکان بی‌سرپرست بهزیستی کمتر مورد توجه قرار گیرد.

اگرچه اصلاح قانون فرزندخواندگی در سال ۹۲ توانسته است بخش مهمی از این موانع را برطرف کند، اما هنوز هم روند پذیرش فرزندخواندگی کمی طولانی به نظر می‌رسد. هرچند با توجه به مسئولیت بهزیستی و سرنوشت آینده کودکانی که قرار است به عنوان فرزند‌خوانده به خانواده‌ها سپرده شوند بخش زیادی از این روند را توجیه می‌کند. در این میان باید رسانه‌ها هم کمی بیشتر به این موضوع توجه کرده و رسالت خود را در فرهنگ‌سازی برای فرزندخواندگی ایفا نمایند. به طور یقین این مسئله با بحث کمک به درمان زوج‌های نابارور و یادآوری وظیفه دولت‌ها برای حمایت از این زوج‌ها منافاتی ندارد. پذیرش فرزندخوانده، اما می‌تواند برای زوج‌هایی که پس از چند بار امتحان کردن روش‌های مختلف درمان ناباروری به بن‌بست رسیده‌اند راهکاری باشد که دوباره رونق و شادی را به زندگی آن‌ها برگرداند. شاید هم بسیاری از این زوج‌ها بتوانند به جای سال‌ها درمان و چالش‌های روش‌های درمانی ناباروری با پذیرش فرزندخوانده لذت پدر و مادر شدن را خیلی زودتر بچشند و کودکان بی‌سرپرستی که به فرزندی پذیرفته می‌شوند هم از نعمت داشتن پدر و مادر محروم نشوند. در نهایت اینکه فرزندخوانده هم مثل فرزند خود آدم است؛ این صحبت پدر و مادر‌هایی است که با پذیرش کودک بی‌سرپرست پدر و مادر شده‌اند.


خرید و فروش نوزاد آدم‌ربایی است!
حبیب‌الله مسعودی‌فرید

چند سالی می‌شود پدیده نوزادفروشی مطرح شده است. بر این اساس هم سازمان بهزیستی با همراهی وزارت بهداشت تدابیری برای این مسئله در نظر گرفته‌اند. به همین دلیل معاونت بهداشتی وزارت بهداشت به همه بیمارستان‌ها ابلاغ کرد: «چنانچه مادر معتادی برای زایمان به بیمارستان‌ها مراجعه کند و نوزاد معتادی به دنیا بیاید، حق ترخیص مادر و نوزاد را ندارند تا زمانی که گزارش مددکاری تکمیل شود و باید به بهزیستی ارجاع و با اورژانس اجتماعی تماس گرفته شود.»

اورژانس اجتماعی نیز با همکاری مددکار بیمارستان مداخله را آغاز و پیگیری می‌کند، به طوری که در جریان گزارش مددکاری ممکن است خانواده صلاحیت پذیرش کودک خود را نداشته باشند و مددکاری تشخیص دهد در صورت واگذاری نوزاد به خانواده آن‌ها خارج از بیمارستان اقدام به فروش نوزاد خود کنند. طبق گزارشی که از بیمارستان‌ها گرفتیم و گزارشی که سازمان‌های مردم‌نهاد مثل «مهرآفرین» به ما می‌دهند نوزادفروشی تا ۸۰درصد کاهش یافته است.

در بیمارستان‌ها اصلاً چنین چیزی وجود ندارد و چنانچه نوزادی از مادر دارای اعتیاد به دنیا بیاید، گزارش مددکاری‌اش تکمیل می‌شود. حتی مادر احراز هویت می‌شود تا کسی خودش را به جای مادر نوزاد جا نزند و هم دوستان ثبت احوال و هم وزارت بهداشت در این‌باره همکاری دارند.

خرید و فروش نوزاد توسط برخی زنان معتاد واقعیتی است که انکار نمی‌کنیم، اما قطعاً کادر و پرسنل بیمارستان در این خرید و فروش‌ها نقشی ندارند، چراکه در صورت بروز چنین جرمی از سوی پرسنل بیمارستان، نهاد‌هایی همچون دادستان عمومی انقلاب تهران به این مسئله ورود خواهند کرد و از آن جلوگیری می‌کنند.

اغلب مادران کارتن‌خواب و معتاد هستند که نسبت به فروش کودک خود اقدام می‌کنند و نگرانی ما این است که بچه‌ای در خارج از نظام‌های بهداشتی و بیمارستان‌ها یا زایشگاه‌های وزارت بهداشت به دنیا بیاید؛ مکان‌هایی مثل پاتوق‌ها و مراکز نگهداری زنان باردار که برای این کار هم از سازمان‌های مردم‌نهاد کمک می‌گیریم. بسیاری از این‌ها مادران دارای اعتیاد بی‌خانمان هستند و بر این اساس ما با همکاری سمن‌ها برنامه‌ریزی کردیم تا در مراکز VRC از همان دوران بارداری تحت مراقبت قرار بگیرند.

از سوی دیگر سازمان بهزیستی همچون گذشته در رابطه با فرزندخواندگی سختگیری ندارد و زوج‌های نابارور می‌توانند به جای دور زدن قانون و مراجعه به دلال‌های نوزدان و اعلامیه‌های اینستاگرامی آن‌ها از طریق قانونی و از مسیر سازمان بهزیستی کشور اقدام به پذیرش فرزندخوانده کنند.

با اصلاح قانون فرزندخواندگی در سال ۹۲ ارائه فرزند به خانواده‌ها بسیار تسهیل شده است. مطابق قانون قبلی که مربوط به سال ۵۳ بود ما تنها می‌توانستیم بچه‌های زیر ۱۲سال را به خانواده‌ها واگذار کنیم، اما با قانون جدید تا ۱۶سالگی هم می‌تواند به خانواده‌ها داده شود.

یا قبلاً فقط بچه‌های فاقد پدر و مادر واگذار می‌شدند، اما حالا با تأیید عدم صلاحیت پدر و مادر این بچه‌ها هم به خانواده‌های متقاضی فرزند واگذار می‌شوند. ۸۷درصد بچه‌ها در مراکز بهزیستی پدر یا مادر شناخته‌شده دارند.

برای خانواده‌های دارای فرزندی که خواهان سرپرستی این بچه‌ها باشند هم امکان واگذاری سرپرستی وجود دارد و حتی خانم‌های مجرد بالای ۳۰ سال هم می‌توانند فرزندخوانده داشته باشند. طبق احکام شرعی ما فرزندخوانده ارث نمی‌برد و مطابق قانون قبلی باید چیزی به نام فرزندخوانده می‌شد چراکه مواردی وجود داشت که پس از مرگ پدر و مادر فرزندخوانده هیچ پشتوانه حمایتی برای ادامه زندگی نداشت، اما در اصلاح قانون جدید این مسئله به عهده قانونگذار گذاشته شده تا قاضی بر اساس شرایط زوجی که خواهان سرپرستی بچه هستند تصمیم بگیرد که این تضمین چه باشد و چقدر باشد یا اصلاً چیزی به نام بچه بشود یا خیر؟!

بنابراین کسانی سراغ خرید بچه می‌روند که شرایط پذیرش فرزندخواندگی را ندارند، در حالی که این کار جرم است و حتی پدر و مادر هم حق ندارند فرزند‌شان را بفروشند. اگر فردی غیر از پدر و مادر این کار را انجام دهد و بچه‌ای را خرید و فروش کند، جرم این کار آدم‌ربایی است.

مطابق قانون هر کس بچه‌ای را پیدا می‌کند باید در کمترین زمان به نهاد‌های انتظامی تحویل بدهد.

*معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور
 
ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار