به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، معاونت بررسی و تحلیل سازمان بسیج اساتید در یادداشتی به تحلیل "مناقشه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با صدا و سیما" پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
اهداف و انگیزهها
اشاره:
با شیوع ویروس منحوس کرونا فشار وزارت ارتباطات و فنآوری به سازمان صداوسیما برای تصاحب و مالکیت فرکانس های رادیویی ۷۰۰ و ۸۰۰ مگاهرتز به بهانه رونق کسب و کارهای اینترنتی وارد مرحله تازه ای شد. این مناقشه از زمانی آغاز شد که سازمان جهانی تنظیم مقررات رادیویی سال ۲۰۰۶ مصوبهای را اعلام می کند که استفاده از این فرکانس در کشورها به شکل توافقی برای برنامه های مخابراتی و موبایل (IMT) و یا رسانههای همگانی (Broadcasting) قابل بهره برداری می شود. تا پیش از آن استفاده از باند فرکانسی «۸۶۲-۷۹۰ مگاهرتز» که با عنوان باندهای ۷۰۰ و ۸۰۰ شناخته میشود صرفاً برای پخش آنالوگ برنامههای رادیویی و تلویزیونی استفاده میشد و هیچ گونه بحثی در این زمینه مطرح نشده بود.
به دنبال اعلام این مصوبه وزارت ارتباطات تلاش برای مالکیت بر این سرمایه ملی را آغاز کرد و آن را به مناقشه با سازمان صدا و سیما تبدیل کرد اما این تلاش هر چه جدی تر شد و در محافل قانونی از جمله مجلس شورای اسلامی مطرح گردید، با توفیق کمتری مواجه شد. چراکه این فرکانس ها در اختیار نهادهای حاکمیتی بوده و در تبادل مکالمات بیسیمی و پدافند هوایی کارآیی دارند، ضمن آنکه تجربه سوء استفاده از این فرکانس ها و سهل انگاری مسئولان امر در سوریه سبب شد تا تروریست ها بتواند به رسانه ملی این کشور نفوذ کرده و از طریق کانال های رسمی رادیو و تلویزیونی وارد منازل مردم شوند.
با این وجود، وقتی سایه ویروس کرونا بر سلامت و اقتصاد کشورمان سنگین شد و موضوع کسب و کارهای اینترنتی و آموزش مجازی دانشگاه و آموزش و پرورش اهمیت بیشتری یافت، وزیر ارتباطات مدعی شد که میتواند با در اختیار داشتن باندهای فرکانسی ۷۰۰ و ۸۰۰ مگاهرتز، از این فضا برای توسعه ظرفیت موبایل و رفع کندی سرعت اینترنت استفاده کند.
محمدجواد آذری جهرمی در همین راستا دست به اقداماتی میزند که برخی از آنها عبارتند از:
- ارسال نامهای به رئیس جمهور و ستاد ملی مقابله با کرونا که از دولت میخواهد تا برای حل این اختلاف قدیمی پا پیش بگذارند.
- کشاندن موضوع به شورای عالی امنیت ملی،
- پیشنهاد خرید چند مگاهرتز به قیمت بسیار ناچیز،
- مذاکره با برخی از کارشناسان ستادکل نیروهای مسلح بدون هماهنگی ما مسئولان بالادستی
- رسانه ای کردن موضوع از طریق نامه نگاری تعدادی از اساتید دانشگاه به آقای علیعسکری رئیس سازمان صدا و سیما که البته از سوی اساتید متخصص انقلابی بی پاسخ نمانده است.
تحلیل ماجرا:
به نظر می رسد هدف اصلی این وزارتخانه از کشاندن موضوع به محیط رسانه ای و با فضاسازی اجتماعی، از ظرفیت افکار عمومی جهت فشار به صداوسیما استفاده کرده و در محیطی خارج از حوزه کارشناسی هدف خویش را محقق سازد. هدفی که اگر محقق هم نشد می تواند دستاویز خوبی برای دوقطبی سازی جامعه در جریان رقابت های انتخاباتی آینده باشد.
این درحالیست که اگر به سایر اقدامات به اصطلاح فرهنگی وزارت ارتباطات در این روزهای کرونایی و پیشینه آن در سال گذشته که با عنوان «جشنواره کودک آن لاین» برگزار گردید، توجه شود، می توان به برنامه های این وزارتخانه برای کاهش نظارت فرهنگی نظام بر روند ساخت و پخش فیلم در کشور پی برد. آنچه این اهداف و انگیزه ها را آشکار می کند، نحوه ورود شخص وزیر به این حوزه است که در توئیت روزهای اخیرش از شعار «هر خانه ایرانی، یک ویدئوی اینترنتی» به عنوان یک خبر خوش یاد می کند. در جشنواره کودک آن لاین هم به صراحت گفته شده بود که هدف اصلی وزیری که از مدت ها پیش چالش اینترنت و فیلترینگ را مطرح ساخته و به عنوان یک راهکار خلاقانه از راه اندازی استارتاپ فرهنگی و وب سریال ها خبر می دهد تا به زعم خویش همه مردم ایران و هر جوان ایرانی بتواند فیلم مورد علاقه اش را ساخته و از این طریق پخش کند.
تلاش وزارت ارتباطات برای مالکیت فرکانس های متعلق به صدا و سیما وقتی مفهوم واقعی خود را پیدا می کند که به رقابت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی این وزارت با سازمان و حتی وزارت ارشاد توجه شود. رقابتی که این روزها رسماً با پخش فیلم های اینترنتی کلید خورده و با تشویق جوانان به دیدن فیلم با اینترنت رایگان صورت می گیرد. فیلم هایی که بدون هیچ گونه مجوز رسمی از طریق فیلیمو، لاین، آپارات و... پخش شده و ببیندگان بسیاری را متوجه خود می کند. ابعاد اقتصادی این روند وقتی روشن می شود که قراردادها و توافقات پشت صحنه با این شبکه ها عنایت شود.
از این مهمتر اتفاقات مخاطره آمیزی است که با پیوند قدرت و ثروت در عرصه سیاسی صورت می گیرد و برای افکار عمومی داخل کشور مرجعیتی خارج از حیطه نظارت نظام و بدون امکان کنترل ایجاد می کند تا جریانهای سیاسی مخالف نظام را به آرزوی دیرینه خویش در دستیابی به رسانه ای رقیب رسانه ملی برساند. آنچه در این میانه مظلومانه قربانی و بازیچه می شود، فرهنگی است که از یک سو، رهبر معظم انقلاب اهمیت آن را در حدی می داند که می فرماید: فرهنگ آن چیزی است که حاضرم جانم را برایش بدهم و از سوی دیگر بر مظلومیت آن تاکید می فرمایند.
ابعاد پنهان این ماجرا وقتی روشن تر میشود که به محتوای فیلم هایی که از طریق vod ها و ip tv هایی مانند فیلیمو، آپارات، لایو و... پخش می شود توجه بیشتری شود. آنچه بیش از پیش به فهم جنبه های مخاطره آمیز این اقدامات کمک می کند، بررسی محتوایی و نقد دلسوزانه فیلم هایی می باشد که در جشنواره کودک آن لاین برای کودکان پخش شد. فیلم هایی مانند؛ بچه خور، درزنامه، تکلیف( که با نمایش جشن تکلیف مدارس، تکلیف را محدودیت برای دختران جلوه داده و دیگر نخواهند توانست مانند برخی از همکلاسی های خود دارای دوست پسر باشند و...) که به نظر می رسد به هیچ وجه امکان پخش آنها از مبادی رسمی وجود نداشته و دارای محتوای ضدارزشی و ضداخلاقی می باشند.
پاسخ های کارشناسی:
تلاش ها و اقدامات وزارت ارتباطات و فناوری برای تصاحب فرکانس های ۷۰۰ و ۸۰۰ و فشار رسانه ای به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در حالی صورت می گیرد که کارشناسان با ادله زیادی مخالف این اقدام بوده و معتقدند این فرکانس ها هم هیچ مشکلی از وزارت ارتباطات را حل نخواهد کرد. برخی از دلایل کارشناسان این حوزه عبارت است از:
- استفاده از این باند فرکانسی برای توسعه ظرفیت شبکه موبایل، زمان بر بوده و نیازمند سرمایه گذاری است.
- مشکل توسعه پهنای باند و اینترنت کشور فرکانس ۷۰۰ و ۸۰۰ نیست و وزارت ارتباطات باید تمرکز خود را روی توسعه شبکه اینترنت ثابت بگذارد.
- بررسی الگوی طراحی هسته مرکزی شبکه و همچنین لایههای دسترسی شبکه در کشورهای مختلف نشان می دهد، پهنای باند اینترنت همراه با پهنای باند اینترنت ثابت، نسبت مشخصی دارد. با توجه به مزایای بسیار زیاد FTTx، سهم این زیرساخت طبق آمارها نزدیک به ۵۰ درصد مشترکین پهن باند ثابت در جهان می باشد. لکن طبق گزارش های رسمی، این سهم در کشور ما بطور قابل توجهی پایین میباشد.
- از آنجا که هیچگونه محدودیتی در فیبر نوری برای پهنای باند وجود ندارد، این بستر پاسخگوی کلیه نیازهای پهن باند کشور در حال و آینده میباشد و می توان بخش عمده پهنای باند در شبکه را از طریق فیبرنوری منتقل و توزیع نمود. با توسعه شبکه فیبرنوری می توان بصورت بهینه از منابع فرکانسی کشور استفاده نمود و به این وسیله نسبت کاربران اینترنت ثابت و اینترنت موبایل را در کشور اصلاح نمود.
- بررسی راهبرد اپراتورهای سیار مطرح در دنیا نشان می دهد، افزایش ظرفیت در حوزه اینترنت موبایل مستلزم استفاده از پهنای باند فرکانسی زیاد در باند های فرکانسی بالاتر از یک گیگا هرتز می باشد. در حالیکه باند های فرکانسی زیر یک گیگاهرتز فقط برای تامین پوشش و دسترس پذیری شبکه موبایل استفاده می شود، تامین ظرفیت لازم با استفاده از باند های بالاتر صورت می گیرد. همچنین راه اندازی شبکههای نسل پنجم و بصورت مشخص سرویس برودبند موبایل پیشرفته یا eMBB (enhanced Mobile Broadband) با نرخ داده بالا و زمان تأخیر کمتر با بهره برداری از فرکانسهای بالا قابل حصول می باشد. بررسی و مطالعه سیر پیشرفت تکنولوژی نسل پنجم در کشورهای پیشرو در حال حاضر نشان می دهد، باندهای ۳۵۰۰ مگاهرتز و ۲۸ گیگا هرتز برای عملیاتی شدن ۵G استفاده می شوند که بیانگر عدم وابستگی این سرویس به فرکانس های زیر یک گیگاهرتز میباشد.
- بررسی داده های سایت spectrum monitoring و اندازه گیری های مبتنی بر آن نشان می دهد که در ایران طیف قابل توجهی از فرکانس های خالی بالای یک گیگا هرتز وجود دارد که به اپراتورها واگذار نشده و از مجموع پهنای باند واگذار شده به دو اپراتور مطرح کشور بیشتر می باشد. فراهم نمودن تسهیلاتی در جهت استفاده بهینه از این فرکانس های بلا استفاده، با سرمایه گذاری حداقلی بهدلیل سازگاری با سیستمهای موجود، قطعا به میزان بسیار زیادی ظرفیت اینترنت موبایل را افزایش خواهد داد.
- سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بر خلاف بقیه کشورها که با استفاده از حداقل ۴ پلتفرم (پخش زمینی-ماهواره-کابل-برودبند) بهصورت موازی خدماتدهی رادیویی و تلویزیونی را به عموم ارائه میدهند، فقط یک پلتفرم مشخص و تعیین شده قانونی برای خدماتدهی به عموم جامعه یعنی پخش زمینی را در اختیار دارد و لذا مقایسه کشور عزیزمان با دیگر کشورها قیاسی مع الفارق میباشد. موضوعی که در جریان اختلاف بر سر فرکانس ۷۰۰ و ۸۰۰ مورد توجه قرار نمی گیرد.
- معمولا زیر ساخت مخابراتی در کشورهای مختلف یاری دهنده زیرساخت پخش همگانی است اما در کشور ما این انتظار عملا بدلیل ضعف زیر ساخت مخابراتی وجود ندارد. لذا با توجه به انتظاراتی که از سازمان صداوسیما بعنوان تنها متولی پخش فراگیر صدا و تصویر چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ افزایش کیفی میرود، آن سازمان برای پاسخگویی به این انتظارات و افزایش کیفیت تصاویر به HD و نسل چهارم نیازمند استفاده حداکثری از ظرفیت فرکانسی باند تلویزیونی است و بیم آن میرود که با از دست دادن بخشی از طیف فرکانسی در اختیار، با چالش جدی مواجه گردد. با توجه به وضعیت خاص کشور عزیز ما و بحرانهای گوناگونی که بهصورت جنگنرم در صدد مدیریت افکار عمومی جامعه هستند، شبکه دیجیتال زمینی ایجاد شده و توسعه آن، نقش مهمی در استحکام ساخت درونی نظام از ابتدای ایجاد آن، تاکنون و در آینده داشته و دارد و عدم توجه به این امر، ضربه مهلکی به امنیت ملی و مدیریت افکار عمومی جامعه وارد خواهد کرد که غیرقابل جبران خواهد بود.
- نظر به موارد فوق الذکر و مسائل حقوقی مشتمل بر باند فرکانسی تلویزیونی در اختیار صدا و سیما ، به نظر می رسد این موضوع در فضایی کاملا کارشناسی با بررسی ابعاد مختلف فنی، حقوقی، اقتصادی و فرهنگی بدور از هر گونه فرافکنی و فضا سازی سیاسی و ارتباط دادن مشکلات زیرساخت مخابراتی کشور به صدا و سیما پیگیری نموده و در عوض نیاز های حال و آینده سازمان صدا و سیما به زیر ساخت مخابراتی کشور در جهت ارائه سرویس های تعاملی که بحق بایستی از طریق آن وزارتخانه مورد حمایت قرار گیرد را مورد توجه قرار دهد.
ادله کارشناسی صدا و سیما
فشارهای سیاسی وزارت ارتباطات در حالی صورت می گیرد که امیرحسن نافذ مدیرکل نظارت و طیف فرکانس سازمان صدا و سیما و رئیس گروه مطالعاتی تلویزیون دیجیتال می گوید:
استفاده از باند فرکانسی ۷۰۰ و ۸۰۰ مگاهرتز برای تلویزیون، مربوط به قدیمالایام است و از قبل از انقلاب این تکه باندها در اختیار سازمان صدا و سیما بوده است؛ در آن زمان با وجود اینکه فقط دو شبکه تلویزیونی وجود داشت، کل این باند در اختیار صدا و سیما بود. اینکه گفته میشود این باند فرکانسی برای تلویزیونهای آنالوگ بوده و باید خاموش شود و در اختیار توسعه موبایل قرار گیرد کاملاً سخن اشتباهی است. باندهای فوق در توافقنامه بینالمللی ژنو ۲۰۰۶ برای تلویزیون دیجیتال بازطراحی و ثبت بینالمللی شد. یعنی این باندها فقط مخصوص دوران تلویزیون آنالوگ نبوده و الزامی هم برای تخلیه آنها وجود ندارد.
وی با رد اینکه گفته می شود «صدا و سیما فقط از ۲ درصد این فرکانسها استفاده می کند» اظهار می دارد: درصدهایی که در مورد خالی بودن باند فرکانسی ۷۰۰ و ۸۰۰ از سوی وزارت ارتباطات مطرح میشود درصدهای صحیحی نیست و ما نحوه اندازهگیری و محاسباتشان را قبول نداریم و میزان استفاده ما از این باندهای فرکانسی بیش از این ارقامی است که آقایان اعلام میکنند. ما این موضوع را نیز در جلسات کارشناسی مطرح کردیم.
نکتهای که وزارت ارتباطات در محاسبات خود لحاظ نمیکند مربوط به تفاوت میان «سیستم برودکست» و «سیستم موبایل» میشود. به این معنی که سیستم برودکست (پخش صدا و تصویر) مبتنی بر تکنولوژی HPHT یا همان High Power High Tower است که نقاط مرتفع با توان زیاد و پرقدرت را پوشش میدهد.
اگر از یک فرکانس برای پوشش تلویزیونی تهران استفاده کنیم، در مناطق اطراف مانند کرج، قم، اراک، ورامین و شهرهایی از این دست، امکان تکرار کردن این فرکانس وجود ندارد. به بیان دیگر به دلیل ماهیت این تکنولوژی، یک ایستگاه با ایستگاههای مجاور خود (حتی با فاصله بیش از ۱۰۰ کیلومتر) نمیتواند هم فرکانس باشد و ما مجبور هستیم برای پوشش شهرهای فوق، از فرکانسهای دیگری در ایستگاههای رادیویی استفاده کنیم.
درحالیکه در شبکه موبایل، تکنولوژی «Low Power Low Tower» به کار رفته و آنجا میتوانند یک بسته فرکانسی (مثلاً ۱۰ مگاهرتزی) را در تمامی سایتهای BTS شأن استفاده کنند. اما در شبکه برودکست، نوع تکنولوژی متفاوت است و آقایان این نکته را مدنظر قرار ندادهاند.
ما به خاطر نوع این تکنولوژی که بر مبنای ایستگاههای پرقدرت و مرتفع رادیویی است، مجبور هستیم یک فرکانسی را در یک نقطه استفاده کنیم و در فاصله نسبتاً زیادی از آن، دیگر همان فرکانس را استفاده نکنیم. این به معنای آن نیست که آن فرکانس قابل استفاده بوده باشد و ما از آن استفاده نکردهایم. بلکه نمیشد که در این تکنولوژی از آن استفاده کنیم. لذا چنانچه این نکته مد نظر قرار گیرد، درصد اشغال باند ما حدود ۷۵ درصد برای کل باند و حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد برای بالای باند است.
وی تاکید کرد: ما هم اکنون در حال استفاده از این باندهای فرکانسی هستیم و البته معاونت توسعه و فناوری رسانه، برنامه جامع و مدونی برای توسعه و افزایش کیفیت شبکهها دارد که از اواخر سال گذشته آغاز شده است. به زودی تمام شبکههای دیجیتال SD (با کیفیت استاندارد) به HD تبدیل خواهند شد. هم اکنون چندین شبکه کاملاً آماده است و در اولین فرصت تبدیل به HD میشوند و چند شبکه دیگر نیز در دست انجام است.
تبدیل شدن شبکهها به تکنولوژی HD نیازمند ۴ برابر پهنای باند فعلی است و طبیعتاً ما به پهنای باند فرکانسی بیشتری نیاز خواهیم داشت. این برنامه در دستور کار جدی است و به سرعت انجام میشود. چون نیاز مردم است. چرا که دیگر مردمی که در ماهواره و سایر مدیاها (رسانه)، کیفیت HD دریافت میکنند، پخش SD را از صداوسیما نمیپذیرند. ما حتی برای ارائه پخش ۴K آماده میشویم و به تازگی ۴K را به صورت آزمایشی روی یک شبکه راهاندازی کردهایم.
تکنولوژی ۴K نیز ۴ برابر بیشتر از HD و ۱۶ برابر بیشتر از SD به پهنای باند فرکانسی نیاز دارد. لذا سازمان صداوسیما نمیتواند باندها را تخلیه کند زیرا که در این صورت خدمات مورد درخواست مردم را نمیتواند ارائه دهد و اگر چنین شود مردم ما را نخواهند بخشید.
نافذ در پاسخ به اینکه وزارت ارتباطات برای شبکه موبایل در تنگنای فرکانسی قرار دارد و نیازمند باندهای صداوسیما است؟ می گوید: نقدی که ما به آقایان داریم این است که در باندهای فرکانسی اختصاصی برای موبایل که شامل باندهای ۹۰۰، ۱۸۰۰، ۲۱۰۰، ۲۳۰۰، ۲۶۰۰ و ۳۵۰۰ میشود و میتوانند آنها را تخصیص دهند بیش از ۳۰۰ مگاهرتز را به اپراتورها تخصیص ندادهاند و این فضا خالی مانده است و بی دلیل به باندهای فرکانسی صدا و سیما هجوم آوردهاند.
بررسیهای ما نشان میدهد که هم اکنون کل فضای فرکانسی که به دو اپراتور عمده موبایل تخصیص دادهاند به ۳۰۰ مگاهرتز نیز نمیرسد در حالی که بیش از ۳۰۰ مگاهرتز فضای خالی دارند و با این فضا میتوانند حتی دو اپراتور دیگر با همین حجم، راه اندازی کنند.
وی با اشاره به اینکه رگولاتوری معتقد است ظرفیتهای فرکانسی اش به اتمام رسیده و برای توسعه موبایل نیاز به ظرفیتهای خالی دارد که در اختیار صدا و سیما است! می گوید: اینطور نیست و ۳۰۰ مگاهرتز از باندهای اختصاصی موبایل که مربوط به فضای بالای یک گیگاهرتز تا ۳.۶ گیگاهرتز میشود هم اکنون خالی است و به راحتی میتوانند روی این پهنای باند، خدمات LTE ارائه کنند.
در همین حال در کنفرانس ۲۰۱۹ اتحادیه جهانی مخابرات نیز ۱۷.۵ گیگاهرتز (۱۷ هزار و ۵۰۰ مگاهرتز ) باند جدید را برای نسلهای جدید موبایل IMT تخصیص دادهاند که باندهای فرکانس بالا محسوب میشود.
مدیرکل نظارت و طیف فرکانس سازمان صدا و سیما در خصوص این ادعای وزارت ارتباطات که معتقد است فرکانسهای ۷۰۰ و ۸۰۰ باندهای ارزان قیمتی هستند و میتوانند برای توسعه موبایل در شرایط فعلی به کار گرفته شوند، اظهار داشت:
اولاً قیمت هر سایت BTS در باندهای ۷۰۰ و ۸۰۰ در حال حاضر بیش از قیمت آن در باندهای بالاتر است. دوماً فضای فرکانسی ۷۰۰ و ۸۰۰ دارای پهنای باند و در نتیجه چگالی اطلاعات (throughput) و نرخ بیت کمی است و عملاً این باند برای حل مشکل سرعت و ظرفیت اینترنت که خصوصاً در این ایام مردم را آزار میدهد کارساز نیست.
چنانچه بخواهند این کمبود را با راه اندازی تعداد بیشتر سایت BTS جبران کنند باز هزینه چند برابر میشود و از لحاظ فنی هم به علت تداخل بیش از حد امواج در هم، عملاً مشکل را حل نمیکند.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که مردم میخواهند اینترنت خانگی داشته باشند تا بتوانند از خدمات آموزش مجازی و سایر خدمات آنلاین استفاده کنند. هم اکنون مشکل اینترنت مربوط به اینترنت ثابت خانگی است که ربطی به فرکانس ندارد. آقایان باید سیستم اینترنت خانگی را تقویت کنند.
زیرساختهای اینترنت خانگی قدیمی و فرسوده است و خودشان بارها اذعان داشتهاند که زیرساختها کشش ندارد اما آن را تقویت نکردهاند. همانطور که باید شبکه ملی اطلاعات را که مورد تاکید رهبری است، تکمیل کنند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا مردم تمایل بیشتری به استفاده از اینترنت موبایل ندارند؟ گفت: خوب است بپرسیم علت آن چیست. چون اینترنت ثابت خانگی پاسخگوی نیاز مردم نیست، آنها به سمت موبایل می آیند. وزیر ارتباطات در مصاحبه خود در سال ۹۶ بیان داشت تا پایان برنامه ششم باید ۸۰ درصد خانوارها به اینترنت ثابت خانگی با سرعت بالای ۲۰ MHz متصل شوند. اما اکنون در سال پایانی این برنامه چقدر به این هدف نزدیک شدهایم؟
در کشورهای پیشرو در دنیا، ۵۰ درصد سهم اینترنت ثابت مبتنی بر FTTx (شبکه دسترسی فیبرنوری) است و همه کشورها برای توسعه آن استراتژی دارند. استراتژی کشور ما چیست و منطبق بر کدام الگوی جهانی است؟ وقتی ما برنامهای برای ایجاد و توسعه FTTx نداریم نتیجه این است که مردم سرویس خوبی در بخش اینترنت خانگی دریافت نمیکنند و لذا به اینترنت همراه رجوع میکنند.
نافذ همچنین ادعای استفاده از باندهای فرکانسی ۷۰۰ و ۸۰۰ میتوان برای راه اندازی ۵G را رد کرد و گفت: برای تکنولوژی ۵G از ترکیب همان فضای فرکانسی ۱۷ هزارمگاهرتز جدید که در کنفرانس ۲۰۱۹ اتحادیه جهانی مخابرات (ITU ) تعیین شده، به همراه باندهای بین یک تا چهار گیگاهرتز استفاده میشود.
موضوع این است که باند فرکانسی ۷۰۰ و ۸۰۰ به دلیل پایین بودن توان عملیاتی، تنها به پوشش موبایل در یک منطقه میتواند کمک کند. اما هم اکنون مشکل فعلی موبایل در کشور مربوط به پوشش نیست. بلکه مشکل به سرعت پایین آن ربط دارد و فرکانس ۷۰۰ و ۸۰۰ از نظر فنی نمیتواند مشکل سرعت موبایل را حل کند.
* برخی کارشناسان معتقدند که استاندارد دنیا در مورد پخش تلویزیون تغییر کرده و دیگر کشورها از باند ۷۰۰ برای برودکست استفاده نمیکنند. بلکه این باندها به توسعه موبایل اختصاص یافته است. آیا اطلاع دارید که چه کشورهایی از این باند همچنان برای پخش تلویزیون استفاده میکنند؟
در این سوال دو بحث مطرح است، نخست اینکه از لحاظ بینالمللی، قانون و مقرراتی برای تخلیه باند وضع نشده است. حتی ادعای برخی مقامات سابق سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی که در مورد کنفرانس ۲۰۰۶ اتحادیه جهانی مخابرات مطرح کردند که معاون سازمان صدا و سیما تعهد داده تا باند ۷۰۰ و ۸۰۰ را خالی کند و آن را امضا کرده، به هیچ وجه صحیح نیست. بنده در آن کنفرانس حضور داشتم و مطلقاً در آن کنفرانس موضوع تخلیه باند مطرح نبود.
بلکه در سال ۲۰۰۶ در کنفرانس ITU بحث پلن دیجیتال و طراحی کل باند، شامل باند ۷۰۰ و ۸۰۰ برای تلویزیون دیجیتال مطرح شد و در آن کنفرانس فرکانسهای این ۲ باند برای تلویزیون دیجیتال به ثبت رسید.
پس از آن در سال ۲۰۱۲ و در کنفرانسهای بعدی تصمیم بر این شد که این باندها را با اولویت یکسان (CO PRIMERY) با برودکست به موبایل هم اختصاص بدهند. یعنی مقرر نشد که برودکست حذف شود و یا اولویت آن پایین بیاید. بلکه در استفاده از این باندهای فرکانسی بر اساس سیاست هر کشوری میتوان تصمیم گرفت که برای توسعه شبکه موبایل و یا برودکست استفاده شود.
بله؛ شاید برخی کشورها باند ۸۰۰ را به توسعه موبایل اختصاص داده باشند. اما تفاوت عمده کشور ما با آنها این است که کشورهای دیگر چندین پلتفرم برای ارائه خدمات فراگیر و برودکست به مردم در اختیار دارند. آنها از بستر کابل، ماهواره، ترستریال (تلویزیون زمینی) و فضای مجازی به صورت همزمان استفاده میکنند. اما در کشور ما این امکانات فراهم نیست. ماهواره ممنوع است و بستر کابل هم فراهم و جوابگو نیست. پس تنها گزینه ما تلویزیونهای زمینی است.
ممکن است در برخی کشورها سیاستگذاری به این شکل باشد که پخش تعدادی از برنامههای تلویزیونی در بستر زمینی و پخش سایر برنامهها در بستر ماهواره و کابل انجام شود. در این صورت ممکن است آنها بتوانند این باند را خالی کنند.
اما اگر سیاست کشور ما این است که صدا و سیما در گستره پهناور کشورمان پوشش کامل ایجاد کند و همه برنامهها را از طریق همین شبکه تلویزیون دیجیتال زمینی به دست مردم برساند، تنها راه استفاده حداکثری از فضای فرکانسی است و ما موظفیم همه محتواها و شبکههایمان را با ارتقای کیفیتی که انتظار میرود، روی همین بستر زمینی به مردم ارائه دهیم.
این موضوع بحث امنیت ملی است و این باندهای فرکانسی ابزار اقتدار صداوسیما در این عرصه است.
لازم به ذکر است که این سازمان یکی از پرکارترین نهادهای فعال در مدیریت بحران کرونا در کشور بوده است. در شرایطی که سایر نهادها باید به سازمان صدا و سیما کمک کنند، برخی نهادها کم کاری خود را بهانهای برای حمله به این سازمان قرار دادند. سازمانی که مردم خدمات را رایگان از آن دریافت میکنند، درحالیکه برای دیگر خدمات هزینه پرداخت میکنند و بعضاً سرویس مناسبی هم نمیگیرند.
فرکانس جزو انفال عمومی محسوب میشود و به کار بردن واژه مالکیت برای سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی نسبت به باندی که از قدیمالایام در اختیار و تصرف این سازمان بوده اشتباه است. بله، مدیریت فضای فرکانسی به صورت کلی در اختیار رگولاتوری است.
اما ذیل ماده ۱۴ قانون وظایف و اختیارات وزارت ارتباطات، سازمان صدا و سیما از شمول این قانون مستثنی شده است. به این معنی که مدیریت رگولاتوری بر فضای فرکانسی شامل محدوده فرکانسی در اختیار سازمان صدا و سیما نمیشود و وزارت ارتباطات حق ورود به این حیطه را ندارد. باید توجه داشت که این باند را رگولاتوری به صدا و سیما نداده است که بخواهد آن را پس بگیرد.
هیچ مزایدهای برای فروش باند ۷۰۰ و ۸۰۰ نداشتیم و این کذب محض است. آقایان چنانچه یک ورق مستندات برای این ادعایشان دارند بیاورند. کما اینکه همکار دیگری از آن وزارتخانه در مصاحبهای که اخیراً داشتند علاوه بر این اتهام، یک موضوع دیگر را به دروغ مطرح کردهاند که صدا و سیما از صندوق ذخیره ارزی برای تخلیه این باندها، بودجه دریافت کرده است که این هم کذب است. بودجههایی که صدا و سیما گرفته است صرفاً برای توسعه دیجیتال بوده و مربوط به تخلیه باند فرکانسی نبوده است.
* به نظر شما دلیل مطرح کردن اختلاف بر سر باند فرکانسی ۷۰۰ و ۸۰۰ از سوی وزارت ارتباطات در شرایط فعلی چیست؟
اولاً به دلیل اینکه تمام تلاش آقایان در چند سال اخیر اشغال باندهای ۷۰۰ و ۸۰۰ بوده است، در این سالها به هر بهانهای متوسل شدهاند و البته از نظر قانونی راه به جایی نبردهاند. منتها در این برهه از زمان، حدس من این است که به دلیل فشار افکار عمومی که بر وزارت ارتباطات در خصوص افت کیفیت و سرعت اینترنت وارد شده و اینترنت دیگر جوابگو نیست، یکی از راههای فرار این است که تقصیر را گردن دیگری بیاندازند و به همین دلیل به این موضوع وارد شدهاند.
فروش این باند درآمدزایی خوبی دارد و وزارت ارتباطات میتواند آن را به اپراتور با قیمت گزاف بفروشد و البته اپراتور نیز چند برابر آن را از مردم میگیرد.
* با وجود آنکه شما گفتید رگولاتوری باندهای خالی در اختیار دارد، فکر میکنید چرا روی درآمدزایی آنها برنامهریزی نمیکنند؟
موضوع این است که قیمت فروش باند ۷۰۰ و ۸۰۰ از قیمت باندهای دیگر گرانتر است. از سوی دیگر باندهایی که هم اکنون در اختیار رگولاتوری است معارض ندارد و در خطر نیست. اما تکه باند ۷۰۰ و ۸۰۰ به نوعی تحت مالکیت و تصرف وزارت ارتباطات نیست و به همین دلیل در مورد آن احساس زیان میکنند. باندهای دیگر مانند طلایی است که در اختیار دارند اما آن را هنوز نفروختهاند اما باند ۷۰۰ و ۸۰۰ مانند طلایی است که دستشان به آن نمیرسد و میخواهند آن را تصاحب کنند.
* حال با تمام این توضیحات، آیا فکر میکنید طرح این موضوع در افکار عمومی جامعه کار صحیحی بوده است؟
این موضوع توسط وزارت ارتباطات در افکار عمومی مطرح شده است. معاونت توسعه سازمان صدا و سیما پس از سه سال انواع هجمههای مختلف رسانهای در این خصوص، برای اولین بار در این مقطع زمانی آنهم به جهت اتهام زدایی از خود و تنویر اذهان عمومی پاسخ داده است.
ما معتقدیم که این موضوعِ تخصصی اصلاً نباید در افکار عمومی مطرح میشد، چرا که یک بحث کاملاً فنی و حقوقی است و طرح آن در سطح عموم ناصحیح است و باعث مخدوش کردن روحیه و اعتماد مردم به حاکمیت میشود. اما از آنجایی که آقایان به کرات به این موضوع پرداختند و از انواع هجمه رسانهای استفاده کردند و پای سازمان صدا و سیما را به میان کشیدند، این سازمان نیز ناچار به ارائه توضیحات شد.
انتهای پیام/