به گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، در تیرماه سال ۱۳۴۶، در روستای پل شکسته شهرستان اسدآباد، کودکی چشم به جهان گشود که قرار بود نامش بر تارک ایثار بدرخشد. مصطفی احمدی سلیم، فرزند محمد ابراهیم، در دامان خانوادهای دیندار و پایبند به احکام الهی پرورش یافت و از همان سالهای نوجوانی، دلدادگیاش به اسلام و انقلاب، در رفتار و منش او نمایان بود.
او جوانی بود آراسته به اخلاقی دینی؛ مهربان، متواضع، اهل نماز و باورمند به مسئولیت اجتماعی. حتی با کودکان نیز با عطوفتی پدرانه رفتار میکرد و برای کمک به دیگران همیشه پیشقدم بود. ناصحی دلسوز و انساندوست بود؛ بیهیاهو، اما عمیق.
در واپسین مرخصی، تنها سه روز مانده به پایان مرخصیاش، بیقرار به منطقه بازگشت؛ گویی وعدهای آسمانی در دل داشت. شبی که در کرمانشاه مهمان خالهاش بود، بر پشت بام در خواب نجوا میکرد. پسرخالهاش از او پرسید: «با چه کسی حرف میزنی؟» و مصطفی پاسخ داد: «کارت نباشد، فقط بدان این آخرین شبیست که با شما هستم... رفتنیام».
آن نجوا، آن شب، آن وداع... راز شهادت را در خود داشت. چندی بعد، پیکر پاکش در حالی که به ندای آسمانی لبیک گفته بود، به آغوش خانواده بازگشت. ۱۹ تیرماه ۱۳۶۷، همان ماهی که در آن متولد شده بود، روز پرواز روح بزرگش شد.
پیکر این شهید والامقام در گلزار شهدای روستای پل شکسته آرام گرفت؛ اما یاد و راهش، هماره در دلها زنده است.
روحش شاد، نامش ماندگار، و راهش پررهرو باد.
انتهای پیام/