جهادگر شهیدی از تبار عاشورائیان از شهرستان ایذه
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج شهرستان ایذه جهادگرشهید سلطانمحمد زندی فر، ۱۳۲۸ در روستای رمه چر از توابع شهرستان ايذه در خانواده ای مذهبی ديده به جهان گشود. از کودکی در دامداری و كشاورزی يار و مددكار خانواده بود. در نوجوانی به عنوان راننده ی تراكتور برای تأمين مخارج خانواده اش شب و روز كار می كرد.
در همان اوان جوانی قبل از اعزام به خدمت سربازی ازدواج نمود و پس از خدمت سربازی دوباره به روستا بازگشت و به فعالیتهای قبل پرداخت، از افراد فقير و ناتوان تا حد توان دستگيری می كرد.
همراه چند نفر دیگر تراكتوری جهت بهبود و پيشرفت کشاورزی روستا خريداری کرد و در روستا كارهای عمرانی را نيز انجام می داد، از خصوصياتی كه در آن زمان از خود بروز داد، اين بود كه وقتی كار كشاورزی شروع می شد، اول برای ديگران كشت می كرد، سپس برای خود، سال ۱۳۵۸ به عنوان راننده تراكتور و مكانيك به جهاد سازندگی ايذه پيوست و كمر خدمت به روستائيان بست.
در طول جنگ تحميلی سه بار به جبهه های جنگ اعزام شد تا به عنوان راننده ی دستگاه های سنگين خدمت كند. او در كميته كشاورزی مسئول تعمير تراكتور و كمباين بود.
سلطان محمد دارای اخلاق بسيار نيكويی بود و با خانواده اش بسيار مهربان بود و توصيه می کرد اخلاق خوب داشته باشيد.
ابتدای ۱۳۶۱ برای آخرین بار از طريق جهاد سازندگی ايذه به جبهه های جنگ با متجاوزگران اعزام گرديد
در عمليات بيت المقدس شرکت کرد و سرانجام ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ در منطقه ی دارخوين درحالی كه مشغول كار با بولدوزر بود، مورد اصابت تركش خمپاره قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نائل گرديد وپيكر پاكش در روستای "رمه چر" به خاك سپرده شد.
از شهید چهار دختر و يك پسر به یادگار مانده و همسر شهيد در سال ۱۳۷۵ در بين همسران شهدای جهاد به عنوان همسر نمونه در سطح كشور شناخته شد.
فرازی از وصيت نامه شهید:
ما بايد در اين دوران گوش به فرمان امام و رهبر خويش باشيم. دوست دارم با دشمنان اسلام بجنگم و مبارزه كنم و در راه اسلام و قرآن شهيد شوم.
همسرم! همچون كوه، مقاوم و استوار باش و همچون زينب(س) باصبر و استقامت، با مشكلات مبارزه كن و فرزندانم را طوری تربيت كن و تحويل جامعه بده تا باعث افتخار و سربلندی اسلام، انقلاب و خانواده گردند و آنها را پيرو خط امام و رهبر نما. و با دستورات حيات بخش اسلام ناب محمدی(ص) آشنا گردان.
