خانه موزه علی موسیو، خانه ای به قدمت مشروطه
خبرگزاری بسیج، کربلایی علی مسیو به سال ۱۲۴۵ هجریشمسی در محله نوبر چشم به جهان گشود. پس از انجام تحصیلات مقدماتی در زادگاهش، به کار در اداره گمرک پرداخت و چندی بعد راهی فرانسه، اتریش، قفقاز و ترکیه شد.
در طول سفر خود موفق به فراگیری زبانهای مختلف از جمله زبان فرانسه شد و چون علاقه خاصی به تاریخ انقلاب کبیر فرانسه داشت، پیرامون آن به تحقیق پرداخت به طوری که تسلط ویژهای در آن خصوص کسب نمود.
زنده یاد علی مسیو با سفر به نقاط مختلف دنیا، با انقلابیون و آزادیخواهان متعددی ملاقات کرد و با الهام از آنها به یک انقلابی تمام عیار تبدیل شد و پس از بازگشت به تبریز، اندوختههای سیاسی خود را در رهبری نهضت مشروطه ایران به کار بست و نقش ارزنده خود را ایفا نمود.
وی با جسارتی که داشت، منزل خود را به اتاق فکر مشروطهخواهان تبدیل کرد و انقلاب را با پیروزی به سرانجام رساند و حتی در کنار داراییهای موقوفهاش که در طبق اخلاص نهاده بود، فرزندان خود را نیز تقدیم انقلاب کرد و سه فرزند خود به نامهای حاجیخان، قدیر و حسن را در قبال پیروزی نهضت، به چوبه دار قزاقهای خونخوار سپرد.
این بزرگ مرد تاریخ انقلاب مشروطه، به سال ۱۲۸۹ هجریشمسی در سن ۴۴ سالگی مسموم و به شهادت رسید و در آرامستان محله نوبر به خاک سپرده شد که بعدها با احداث ساختمان عمارت شهرداری در آن محل، جسدش به شهر مقدس قم انتقال یافت.
خانه ای به قدمت مشروطه
خانه علی مسیو یکی از مکان های دیدنی و تاریخی شهر تبریز است که بازدید از آن شما را به حال و هوای جالب دوران مشروطه می برد. این عمارت به «خانه فکری مشروطه خواهان« و همچنین «موزه علی مسیو» نیز معروف است.
اگر مخفی بودن را سر لوحه بررسی احوالات علی موسیو قرار دهیم میشود به این خانه هم تشکیک کرد و دری گشود به عمارتی مخروبه در جوار آن و حدس زد مرد بازاری تبریزی نه در خانه ۲۰۰ متری بلکه در این عمارت با خانواده روزگار می گذرانده و به احتمال زیاد خانه موزه علی موسیو تنها مکانی برای برگزاری جلسات سری مرکز غیبی بوده است. در عمارت مخروبه که همسایه موزه است انگار میتوان وجوه اشتراک را از میان دیوارهای بازسازی و خشتهای فاصله گذار فهمید.
گویا باید تمام این وسعت را به نام رهبر مرکز غیبی سند گرفت. هر چند یک دانگ محتوم بودن سرنوشت این خانواده را باید در کنار خط کشیها و تلاش برای ساخت و سازهای بعد از قاجار از حساب این عرصه و عیان کم کرد. خانهای که قرار است رازگشای سکونت علی موسیو باشد خودش رازی است. عمارت دلگشا گویی هسته سخت مقاومت از خود چیزی بروز نمیدهد.»
خانه علی مسیو یکی از مشهور ترین آثار تاریخی تبریز است که توسط شخصی به نام کربلایی علی تبریزی ساخته شده است. کربلایی علی یکی از افراد ثروتمند آن زمان بود و سفر های زیادی به اروپا داشت. به همین دلیل مردم به او لقب علی مسیو دادند و در مطالب تاریخی اکثرا او را به این نام می شناسند. علی مسیو یکی از رهبران انقلاب مشروطه است و در مشروطه خواهی تبریز نقش بسیار مهمی ایفا کرد. او در سفر هایی که به کشور فرانسه داشت با انقلاب آن کشور آشنا شد و برای اولین بار جرقه هایی از انقلاب مشروطه ایران در ذهنش شکل گرفت. سر انجام علی مسیو و 3 نفر از پسرانش به دلیل مبارزات مشروطه خواهی اعدام شدند.
هم اکنون بسیاری از اشیاء مربوط به جریان مشروطه مانند اسناد، تفنگ ها، عکس و... به عنوان یاد بود از آن زمان در این خانه نگهداری می شود.
قدمت خانه علی مسیو به زمان قاجار بر می گردد و به همین دلیل به سبک معماری آن زمان ساخته شده است. خانه علی مسیو یک ساختمان دو طبقه کوچک با نمایی آجری می باشد که با گچ بری های ماهرانه و زیبایی تزیین شده است، در طبقه اول این خانه چندین اتاق کوچک و بزرگ وجود دارد که به صورت تو در تو طراحی شده اند.
نکته جالب خانه علی مسیو اینجاست که زیر زمین خانه دارای یک در می باشد که به حیاط همسایه باز می شود. همچنین این خانه دارای یک اصطبل مخفی نیز می باشد که ثابت می کند علی مسیو این خانه را برای تشکیل جلسه های سری خود استفاده کرده است. حتی بعضی از افراد حدس می زنند که این خانه محل سکونت علی مسیو نبوده و به نوعی مکان تشکیلاتی او بوده است.
جدای از بنای خانه و شکل و نمای آن آنچه به این ساختمان روح و جان میدهد شناختن کسی است که با زیستن خود در این بنا آن را تا به امروز زنده نگه داشته است. علی موسیو ایران دوستی آگاه و وطن پرستی آزاده بود که تمام زندگی خود را برای آزادی ایران از دست متجاوزان گذاشت و در آخر نیز دو فرزند نوجوان خود در این مسیر از دست داد.
علی موسیو به اروپا و عثمانی سفر کرده بود و به زبان فرانسه تسلط داشت. مسافرتهای متعدد او به اتریش، قفقاز و استانبول تماس با جهان نوین را برایش به ارمغان آورده بود. در تبریز کارخانه چینیسازی دایر کرد. او با تاریخ اروپا به ویژه انقلاب کبیر فرانسه آشنا بود و زیر و بم آن را میشناخت.
علی موسیو، مردی از جنس آگاهی
درباره شخصیت او چنین نوشته شدهاست : علی موسیو مرد پولادینی بوده و اعصاب او از هیچ پیشآمد متأثر نمیشد. در سالهای نخست برقراری مشروطه و قیام تبریز امنیت شهر را دسته های مجاهدین به عهده گرفته بودند و شبی نبود که دستهها مجاهدین با فراش های قلعه بیگی ها تصادفها خونین نداشته باشند ولی دریافت این اخبار ابدا او را ناراحت نمیکرد. علی موسیو نه از تهدید میترسید و نه تطمیع او را رام می کرد. استبداد از او به عنوان مغز متفکر و طراح دفاع قهرمانانه تبریز نفرت داشت.
سرانجام بر اثر سلسله رویدادهایی با توافق روسیه تزاری و امپریالیسم انگلستان واحدهای نظامی ارتش تزار از مرز ایران گذشتند و به سوی تبریز حرکت کردند. انقلابیون تحت شرایط دشواری با پا درمیانی برخی، مجبور به ترک شهر و مهاجرت شدند. در برخی منابع تاریخی گفته میشود، علی موسیو در این دوره به مرگ طبیعی در گذشته است ولی چگونگی مرگ او روشن نیست. به هر ترتیب ارتش روسیه تزاری با همکاری انگلیس و نیز باتوافق دربار قاجار، به تبریز رسیده و وارد شهر شدند. با ورود سربازان تزار عدهای از رهبران و فرماندهان قیام تبریز دستگیر گشتند. دشمن برای انتقام از انقلاب مشروطه و مردم ایران، عدهای را محکوم به مرگ کرد.
خانه علی موسیو غارت شد و دو فرزند ۱۸ و ۱۶ ساله او دستگیر شدند. در روز دهم دی ماه ۱۲۹۰ خورشیدی (روز عاشورای ۱۳۳۰ قمری) تبریز در سکوت پر اندوهی به سر میبرد. ۸ تن از بازداشت شدگان که دو فرزند علی موسیو نیز در میان آنها بودند در محاصره سربازان روسیه تزاری به سوی میدان اعدام برده میشدند. اینان عبارت بودند از: ثقه الاسلام، شیخ سلیم ضیا العلما، محمد قلی خان، صادق الملک، آقا محمد ابراهیم و حسن پسر ۱۸ ساله علی موسیو و برادر ۱۶ ساله او قدیر.
یادگار خاطرات خونین تبریز مشروطه خواه
عدهای از میهن پرستان و انقلابیون شریف ایران در چنگال سربازان بیگانه در شهر و زادگاه خودشان به سوی مرگ روان بودند. کسروی در تاریخ هجده ساله آذربایجان صحنه را چنین توصیف کرده : هنگامه دل گداز بس سختی میبود مرگ سیاه یک سو و غم و درماندگی کشور یک سو، خدا میداند چه دل سوختهای درآن ساعت میداشتند. ثقه الاسلام به همگی دل میداد و از هراس و غم ایشان میکاست، چون خواستند دار زنند نخست شیخ سلیم (از مسئولین اجتماعیون - عامیون) بیچاره خواست سخنی گوید افسر دژخوی روسی سیلی و مشت به رویش زده خاموشش گردانید. دژخیمان ریسمان به گردنش انداختند و کرسی را از زیر پایش کشیدند. دوم نوبت ثقه الاسلام بود، همچنان بی پروا میایستاد، بالای کرسی رفت. سوم ضیا العلما را خواندند، به روسی با افسر سخن آغاز کرده می گفت ما چه گناه کردهایم، آیا کوشیدن در راه کشور خود گناه است؟ دژخیمان دست او را از پشت بستند و با زور بالای کرسیش بردند. چهارم صادق الملک را خواندند. پنجم آقا محمدابراهیم را پیش آوردند، او با پای خود بالای کرسی رفت و ریسمان را به گردن انداخت. ششم قلی خان که پیرمردی بود را پیش خواندند. هفتم نوبت حسن بود (پسر ۱۸ ساله موسیو) جوان دلیر بالای کرسی با آواز بلند داد زد "زنده باد ایران" "زنده باد مشروطه" و پس از او نوبت قدیر پسر شانزده ساله رسید و او را نیز (با توجه به کینهای که به علی موسیو داشتند) بالای کرسی برده ریسمان به گردنش انداختند. روسیان برای آنکه دژخویی خود را نیک نشان دهند، باری آن نکردند چشم های اینان را بندند یا چون یکی را میآویزند و بالای دار دست و پا میزند دیگران را دور نگه دارند برادر را روبروی چشم برادر به دار کشیدند چنان که از پیکره ها پیداست دژخیمان از ناآزمودگی ریسمانها را چنان نینداختند که زود آسوده گرداند بیشترشان تا دقیقهها گرفتار شکنجه جان کندن بودهاند.
به این ترتیب ارتجاع با همدستی نظامیان تجاوزگر خارجی، انتقام خود را از انقلاب گرفت به ویژه کینه حیوانی نسبت به علی موسیو با اعدام دو نوجوان بی گناه او به خوبی هویدا است، زندگی و مبارزه علی موسیو، خاطره نازدودنی پایداری تبریز در انقلاب مشروطه یعنی سرچشمه تاریخ معاصر ایران است.
خانه علی موسیو (خانه موزه علی موسیو) در خیابان ارتش جنوبی، کوچهی صدر قرار دارد و به یکی از شخصیتهای برجسته نهضت مشروطه تعلق دارد و به همت اداره گردشگری سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری تبریز به صورت رایگان برای بازدید شهروندان، گردشگران و علاقمندان به تاریخ آماده بازدید شده است.